سكوت بزرگان و صدمهاي كه فوتبال ميبيند
لطفا مسائل فوتبال را دنبال كنيد!
علي دايي معمولا زياد اظهارنظر نميكند، اما به طرز جالبي نقلقولهاي شهريار فوتبال ايران از پنجشنبه تيتر رسانهها را اشغال كرده است. اول او جواب عليرضا دبير را داد كه در «اعتماد» ديروز مفصل به آن پرداختيم و دوم با وزير ورزش وارد گفتوگوي نيابتي شد. وزير ورزش خودش در پاسخ به اظهارات پنجشنبه دايي در مورد ساخت استاديوم در عراق و سوريه و لبنان گفته بود نبايد در مورد ساختن استاديوم در عراق توسط شركت ايراني فضاسازي شود.
به گزارش روزنامه اعتماد، ماجراي ساخت استاديوم توسط شركتهاي ايراني در عراق بحث اين نوشته نيست. وزير ميگويد پول گرفتيم و ساختيم و دايي ميگويد پس چرا لنگ ساختن يك استاديوم در كشور خودمان هستيد و آن وقت ميرويد ورزشگاهي در عراق ميسازيد كه در آن به ايرانيها بياحترامي كنند و جام با نام جعلي خليج ع ر... برگزار؟
در ميان صحبتهاي علي دايي جملهاي وجود داشت كه بسيار نگرانكننده است. علي دايي طي مصاحبهاي كوتاه با تابناك در پاسخ به اين سوال كه «موضوع انتخابات فدراسيون فوتبال را دنبال كرديد؟ همه ردصلاحيت شدند جز رييس فعلي فدراسيون فوتبال كه انگار همه چيز هماهنگ و مهندسي شده بود. اين موارد را دنبال كرديد؟» پاسخ داد: «باور ميكنيد هيچ كدام از اين موارد را پيگيري نكردم و دنبال هم نميكنم.»
اين جوابي نيست كه از علي دايي به عنوان نماد فوتبال ايران انتظار ميرفت و اگر طرفداران علي دايي ناراحت نميشوند و رسانههاي آنور آبي و اينور آبي تيتر نميزنند «تعيين تكليف اعتماد براي علي دايي» بگوييم از آقاي گل سابق فوتبال جهان انتظار داشتيم علاوه بر ساير مسائل، اتفاقات مهم فوتبال كشور خودمان را هم با دقت دنبال كند. البته اين انتظاري از همه بزرگان فوتبال است كه متاسفانه بايد بگوييم هرگز به صورت كامل طي 40 سال اخير انجام نشده است.
راستش جامعه فوتبال از همان دهه هفتاد كه داريوش مصطفوي با يك ديدگاه سياسي بعد از اينكه تيم را جام جهاني 1998 رساند، بركنار شد در يك سكوت فراگير به سر برده است. ما بارها نوشتيم محسن صفاييفراهاني جانشين مصطفوي جزو مديران قوي كشور بوده است اما شكل آمدنش درست نبود. اينكه مصطفوي را مجبور به استعفا كنند يا اينكه او را سر بازي برگشت با استراليا «ممنوعالخروج كنند» و بگويند او «قلب درد» دارد، مسير قابل قبولي نيست. مواردي كه ذكر شد تماما از مصاحبههاي خود داريوش خان مصطفوي كه همينجا براي او آرزوي سلامتي داريم، استخراج شده است.
به ياد نداريم كه وقتي مصطفوي كنار رفت موج خاصي در حمايت از او در جامعه فوتبال شكل بگيرد. همه درنهايت با يك سر تكان دادن از كنار موضوع گذشتند و همين تبديل به يك رويه شد. رويهاي كه محمد دادكان را از فوتبال حذف كرد. بعد از جام جهاني 2006 و به بهانه صعود نكردن تيم ملي ايران به مرحله حذفي از گروهي كه در آن پرتغال و مكزيك حضور داشتند محمد عليآبادي، معاون احمدينژاد دستور بركناري دادكان را صادر كرد كه باعث تعليق فوتبال ايران شد. آن زمان هم وقتي خبر بركناري آمد موج حمايت آنچناني از جامعه فوتبال بلند نشد. همه سكوت كردند تا سرنوشت فوتبال ايران به دست كميته انتقالي و بعد انتخاب رييس فدراسيون با «قيام و قعود» بكشد و علي كفاشيان از دووميداني بشود رييس فدراسيون فوتبال!
حتي وقتي خود كفاشيان در دور دوم رياستش بازداشت شد و براي دو، سه روز به زندان رفت باز هم جامعه فوتبال ساكت بود. همه در يك حالت انفعالي بهسر ميبردند تا ببينند چه ميشود. آيا كفاشيان آزاد خواهد شد يا قرار است همانجا بماند؟ خيليها با خودشان فكر ميكردند اگر قرار است كفاشيان آنجا بماند چه نيازي به حمايت! او ديگر مهره سوخته است.
جامعه فوتبال متاسفانه در موارد مهم به راحتي از كنار مسائل گذشته است. زماني كه پرونده ويلموتس مطرح شد چند نفر از بزرگان فوتبال به صراحت موضع گرفتند؟ علي دايي چند بار اين مساله را مطرح كرد به اضافه ابراهيم قاسمپور و اميررضا واعظآشتياني و اصغر شرفي و چند نفر ديگر. در پرونده فساد فوتبال در مس كرمان چطور؟ يكي از معدود كساني كه در اين رابطه حرف زد، امير حاجرضايي بود كه به روزنامه اعتماد گفت: «اميدوار بودم ديگر اين آدمها را در جغرافياي فوتبال نبينم.»
حتي زماني كه شهابالدين عزيزيخادم با يك دستفرمان كاملا غيرفوتبالي از رياست فدراسيون فوتبال كنار رفت هيچ كدام از بزرگان فوتبال داد نزد كه اين رويه غلط است! فارغ از اسم شخص اين درست نيست كه ارگانهايي اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال را تحت فشار قرار دهند تا عزل رييس قانوني فدراسيون را امضا كنند. اتفاقا در اين مورد تنها كساني كه واكنش نشان دادند، داريوش مصطفوي و محمد دادكان بودند، احتمالا چون خودشان چنين چيزي را تجربه كرده بودند. مصطفوي روي آنتن زنده نام يك ارگان امنيتي را آورد كه در اين پروسه دخيل بود و دادكان به روزنامه اعتماد گفت: «دعوا سر پول پاداش جام جهاني است و آنهايي كه با دست هيات رييسه رييس فدراسيون را عزل كردند، ميخواهند نفر دلخواه را سر كار برگردانند.» كه ديديم درست هم ميگفت.
ما در تمام اين سالها انتظار داشتيم چهرههاي ملي فوتبال در بزنگاههايي اينچنين ورود كنند و صرفا با ذكر جملات كليگويانه «دنبال نميكنم»، «اطلاعي ندارم»، «بايد بهتر شود»، «اميدواريم مسوولان دقت كنند» يا «همه اينها سر و ته يك كرباسند» از كنار موارد عبور نكنند. ما انتظار داشتيم در مورد چيزهاي بيشتري از دعواهاي هواداري يا پنالتي شدن و نشدن توپ و آفسايد حرف بزنند. صرف اينكه عدهاي تصور كنند مديران با هم فرق ندارند توجيه قابل قبولي نيست. اصلا كدام عقل سليمي ميپذيرد مصطفوي و دادكان و صفاييفراهاني و كفاشيان و تاج و عزيزيخادم با هم فرق نداشته باشند؟
بله آقاي دايي! كاش دنبال ميكرديد اتفاقات فوتبال كشور را. شما كه بهتر از هر كس ميدانيد فدراسيون فوتبال چه تاثيري در آينده كودكان و نوجوانان علاقهمند به فوتبال ميگذارد. شما كه ميدانيد تا فدراسيون بهتر نشود هيچ اميدي به پيشرفت فوتبال كشور نيست. شما كه ميدانيد از انتخابات تك قطبي خيري بيرون نميآيد.