• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۵ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5973 -
  • ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۵ بهمن

پيشنهاد كتاب« تابستان با مونتني» گزيده و نوشته آنتوان كمپني ين

چهار فصل با مونتني

محسن آزموده

«هر جا حقيقت را بيابم، به آن خوشامد مي‌گويم و دستي بر آن مي‌كشم و مشتاقانه تسليمش مي‌گردم. من آغوشم را خاضعانه براي فراگرفتن حقيقت مي‌گشايم.» (ميشل دو مونتني، ترجمه شهاب‌الدين عباسي) 
اسم كتاب، تابستان با مونتني است و الان كه اين متن را مي‌نويسم، وسط زمستان. پس آيا بهتر نبود صبر مي‌كردم و مي‌گذاشتم اين چند ماه هم بگذرد و تابستان بشود. نويسنده كتاب آنتوان كمپني ين (زاده 1950 در بروكسل بلژيك) استاد ادبيات فرانسه و مونتني‌شناس برجسته‌اي است و اين كتاب را براي مصرف تابستان نوشته! يعني چه؟ يعني اينكه كتاب حاصل گفتارهاي كوتاهي است كه او براي راديو «فرانتس انتر» نوشته و در طول تابستان از همين راديو پخش شده، با اين انگيزه كه مردمي كه در ساحل لم داده‌اند و نوشيدني‌هاي‌شان را مزمزه مي‌كنند و براي ناهار آماده مي‌شوند، به صحبت‌هاي او درباره مونتني گوش دهند. 
اما مگر نمي‌شود اين گفتار-نوشتارهاي خواندني و كوتاه را در زمستان و كنار شومينه يا دراز كشيده زير پتو يا لم داده روي كاناپه خواند. كتاب در فارسي به همت كتاب مان، در مجموعه پالتويي‌ها منتشر شده و اين يعني مي‌توان آن را در جيب پالتو يا گوشه كيف گذاشت و با خود اين طرف و آن طرف برد، در مترو يا در اتوبوس يا حتي در صندلي عقب تاكسي و به جاي اينكه با گوشي موبايل ور رفت و صفحات آن را بالا و پايين كرد، يك بخش كوتاه از آن را خواند. به هر حال چنان كه در آغاز نوشته آورديم، خود مونتني كه براي تأملاتش وقت و زمان و جاي خاص نمي‌شناخته و هر جا حقيقت را مي‌يافته، به آن خوشامد مي‌گفته. 
كتاب از چهل گفتار كوتاه و خواندني تشكيل شده، براساس كتاب مشهور «جستارها» نوشته ميشل دو مونتني (1592-1523) فيلسوف، متفكر و نويسنده بزرگ فرانسوي و مبدع جستار (essay) نويسي. گزيده‌اي از اين كتاب مشهور او با عنوان اصلي Essais (به انگليسي: Essays) سال‌ها پيش توسط استاد فقيد احمد سميعي (گيلاني) با عنوان «تتبعات (گزيده)، همراه با شرح احوال و آثار نويسنده» به فارسي منتشر شده بود. حاصل كتابي شده جذاب درباره موضوعاتي كه همه ما در زندگي روزمره با آنها درگيريم، مسائلي چون تعهد، گفت‌وگو، حسن نيت، جنگ و صلح، دوستان، دنياي جديد، كابوس‌ها، ظاهر و باطن، اطبا، هدف و پايان، جهل فاضلانه، شرط‌بندي، ديگري و ... 
در بخش‌هاي مختلف اين كتاب با مباحثي عالمانه و آكادميك توام با فخرفروشي‌هاي گنده‌گويانه و نصايح پدرانه طرف نيستيم. مونتني متواضعانه مي‌گويد كه اگرچه «ديگران انسان را شكل مي‌دهند، [اما] من انسان را صرفا توصيف مي‌كنم؛ فردي را نشان مي‌دهم كه نواقص و بدشكلي‌هاي خود را دارد». درواقع مونتني در اين تاملات و تتبعات خود را توصيف مي‌كند، بي‌واسطه، صريح، بي‌تعارف و بدون روتوش. همين ويژگي‌ها است كه اثر او را بديع، نوآورانه و خواندني مي‌كند. اين قطعه خواندني از بخش فيلسوف ناخواسته را بخوانيم: «آداب و منش من طبيعي است، و من براي پرورش آنها از هيچ اصول تربيتي‌اي ياري نجسته‌ام.» يا اين قطعه از بخش فربگي: «درك من هميشه رو به جلو نيست، بلكه پسرفت هم دارد... از زماني كه اولين آثارم منتشر شدند تا به حال، سال‌هاي بسياري پشت سر گذاشته‌ام و پيرتر گشته‌ام، اما بسيار ترديد دارم كه ذره‌اي خردمندتر شده باشم. من اكنون و من زماني پس از اين، دوشخصيم. اما نمي‌توانم با قطع و يقين بگويم كدام بهتر است» يا اين قطعه از بخش حسن نيت: «در اين كتاب مي‌خواهم به شكل ناب و ساده و هر روزه‌ام، بي‌پيرايش و بي‌آرايش ديده شوم.» حسن كتاب «تابستان با مونتني» غير از قطعات زيبا و خواندني و تأمل‌برانگيز از مونتني، شرح و تفسيرهاي آنتوان كمپني ين است. منظورم صرفا اين نيست كه از خلال اين كتاب كوچك با زندگي و زمانه و حال و هواي روزگار مونتني آشنا مي‌شويم، اينكه هست. نكته مهم‌تر كتاب كوچك حاضر روزآمد كردن موضوعات و نوشته‌هاي مونتني و به بيان روشن‌تر احضار انديشه‌هاي او براي زيستن در اينجا و اكنون است، يعني در قرن بيست و يكم و با مشكلات و مصايب اين روزگار. مثلا در بخش هجدهم كتاب با عنوان «چرا تغيير؟» نويسنده ابتدا مي‌نويسد كه مونتني به نوآوري بدگمان بود و هرگونه تلاش در جهت اصلاح را محكوم مي‌دانست. اما خيلي سريع بعد از نقل قولي از مونتني، تاكيد مي‌كند كه منظور او از نوآوري، اصلاحگري پروتستاني و جنگ‌هاي داخلي پس از آن بود. با اين توضيح كمپني ين، نوشته: «بي‌ترديد سخني اغراق‌آميز است اگر مقصر تمام بي‌‌عدالتي و استبداد جهان را تغيير بدانيم؛ اما مونتني با قاطعيت استدلال مي‌كند كه احياي شيوه‌هاي قديمي به مراتب بر نوآوري و بازسازي اساسي ارجحيت دارد.» كوتاه سخن آنكه چندان به عنوان كتاب توجه نكنيد. اين كتاب تنها براي تابستان نوشته نشده. هميشه و همه جا مي‌توان آن را ورق زد و خواند. مهم آن است كه بخواهيد دمي به خودتان استراحت بدهيد و بي‌خيال گوشي‌هاي موبايل و شبكه‌هاي اجتماعي شويد و به افكار بلند و تأمل‌برانگيز انساني سليم‌النفس و تيزهوش و طناز همچون مونتني گوش كنيد. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون