حسن بهشتيپور:
ترامپ در ارتباط با ايران از استراتژي ابهام پيروي كرده، در تله نتانياهو نميافتد
روزنامه اعتماد در راستاي واكاوي محور رايزنيها و تحولات احتمالي بعد از انجام ديدار مهم ميان ترامپ و نتانياهو با حسن بهشتيپور، پژوهشگر مسائل بينالملل گفتوگو كرده است.
بهشتيپور ضمن تبليغاتي خواندن اين ديدار تاكيد كرد كه مواردي چون آتشبس در غزه و وضعيت حماس و همچنين آينده برنامه هستهاي ايران در كانون توجهها و رايزنيها قرار دارد، با اين همه به باور اين كارشناس، فارغ از نزديكي رهبران دو بازيگر، اختلافنظرهاي موجود مانع از توافق قاطع خواهد شد. مشروح اين گفتوگو را در ادامه ميخوانيد:
ارزيابي شما از سفر نتانياهو به واشنگتن و حضور در كاخ سفيد به عنوان اولين مهمان دونالد ترامپ در دولت دوم چيست؟ با لحاظ كردن شرايط كنوني خاورميانه اين ديدار ممكن است چه سيگنالهايي را به بازيگران ثالث چون ايران مخابره كند؟
به اعتقاد من اين ديدار بيشتر جنبه تبليغاتي دارد. دليل آن نيز به سرخوردگيهاي شديد نتانياهو از عدم موفقيت در ملاقات با بايدن بازميگردد، چراكه بايدن در مقاطع مختلفي به نتانياهو سياستهاي او را بايكوت كرد. اما مناسبات ترامپ با نتانياهو متفاوت از بايدن است. از طرفي ترامپ، با خودشيفتگي خاصي كه در درونش دارد، از اين موضوع فرصتسازي خواهد كرد. اما مهمتر اينكه بدون شك، آينده خاورميانه و تحولات پس از آتشبس در غزه مهمترين محور گفتوگوي ترامپ و نتانياهو خواهد بود. اما واقعيت اين است كه نتانياهو با شخصي روبهرو است كه وعدههاي زيادي ميدهد بدون اينكه توجه كند چقدر ميتواند وعدهها را محقق سازد. به عنوان مثال درباره آينده غزه بايد گفت واضح است كه مصر و اردن آمادگي پذيرش پناهندگان غزه كه پيشنهاد ترامپ است را ندارند، چراكه بيشتر نگران امنيت خود هستند تا دلسوز آوارگان فلسطيني. در حال حاضر نزديك به دو ميليون فلسطيني در اردن زندگي ميكنند و اين كشور را با چالشهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي بزرگي مواجه كرده است. همچنين، دولت مصر نگرانيهاي مشابهي دارد. بنابراين، به باور من فشار نتانياهو و ترامپ براي تحقق اين موضوع به احتمال زياد به نتيجه نخواهد رسيد. البته هيچ غيرممكني وجود ندارد، اما احتمال اينكه مردم غزه در مصر يا اردن مستقر شوند، بسيار كم است. لذا اين واقعيتها به ترامپ نشان خواهد داد كه تحقق وعدهها به سادگي امكانپذير نيست و موانع متعددي وجود دارد. شرايط خاورميانه طي يك سال اخير به شدت دشوارتر شده و اجراي طرحهاي بلندپروازانه ترامپ در خاورميانه با چالشهاي جديتري مواجه است.
با وجود مخالفتخوانيهاي اعضاي راست افراطي كابينه نتانياهو مبني بر ورود به فاز دوم آتشبس و همزمان تاكيد ترامپ براي ورود به اين مرحله، اساسا طرفين ميتوانند به دستورالعمل خاصي در اين زمينه دست يابند؟
به باور من به احتمال بسيار زياد آتشبس وارد فاز دوم خواهد شد، چراكه نياز به اين موضوع براي تمامي طرفها ازجمله اسراييل و امريكا احساس ميشود، چراكه اين قبيل اظهارات بيشتر جنبه تبليغاتي دارند و هدف از آنها مطرح كردن خواستههاي بيشتري از طرف فلسطينيها است. اما مساله مهمتر اين است كه بعد از آزاد شدن تمامي گروگانها چه خواهد شد؟ در اين راستا، دو سناريو ميتوان درنظر گرفت: سناريوي اول اينكه آزادي گروگانها ميتواند موقعيت نتانياهو را تثبيت كند و راستگرايان افراطي نيز از او حمايت كنند. ترامپ نيز به حمايتهاي خود از نتانياهو ادامه دهد و او همچنان در قدرت بماند. يكي از مشكلات نتانياهو براي پذيرش آتشبس اين بود كه ميدانست اگر جنگ متوقف شود بدون آزادي گروگانها، محاكمه خواهد شد و به نوعي بايد با قدرت خداحافظي كند. بنابراين، در اين سناريو، نتانياهو انتظار دارد كه با آزادي گروگانها، حمايت ترامپ را جلب كند و همچنان در قدرت باقي بماند. در سناريوي دوم اما ممكن است مخالفت تندروهاي كابينه باعث شود كه مخالفان جدي از كابينه نتانياهو خارج شوند و كابينه از اكثريت بيفتد. برگزاري انتخابات در اين شرايط براي نتانياهو بسيار دشوارتر از دو سال قبل خواهد بود. ازسوي ديگر، مخالفان بيروني كابينه نيز در موقعيت قويتري قرار دارند و بحث پيش كشيدن كميسيون تحقيق درباره دلايل وقوع عمليات ۷ اكتبر و آسيبهاي اطلاعاتي سنگين اسراييل، شرايط را براي نتانياهو دشوارتر خواهد كرد. در اين سناريو، نتانياهو ممكن است مجبور به كنارهگيري شود. حمايتهاي ترامپ در اين زمينه براي نتانياهو اهميت زيادي دارد و بايد ديد كه ترامپ چه رويكردي را در پيش خواهد گرفت. بايد منتظر بمانيم و ببينيم نتيجه مذاكرات چه خواهد بود و بعد از آزادي تمامي گروگانها، چه تحركاتي در اسراييل رخ خواهد داد. واقعيت اين است كه نتانياهو از لحاظ سياسي در وضعيت مناسبي قرار ندارد و با توسل به زور ميخواهد با بحرانسازي بقاي خود را تضمين كند. به اعتقاد من، سناريوي دوم محتملتر به نظر ميرسد. اما فراموش نكنيم در شرايط بحراني امريكا حمايتهاي خود را از تلآويو قطع نخواهد كرد. بنابراين، تصور ميكنم بايد همچنان منتظر باشيم كه نتانياهو چه كارت بازي جديدي را روي ميز مذاكره با ترامپ خواهد گذاشت.
درمورد مقولههاي ديگر كه مورد رايزني طرفين قرار خواهد گرفت ازجمله پروژه عاديسازي و مشخصا ورود رياض به اين توافق، فكر ميكنيد اين ملاقات ماحصل ويژهاي داشته باشد؟
واقعيت اين است كه موضوع عاديسازي و آتشبس به طور جدي با يكديگر مرتبط هستند، زيرا شرط اصلي عربستانسعودي و ساير كشورهاي عربي براي اين امر، پذيرش پروژه دودولتي ازسوي امريكا و اسراييل است. بدون اين شرط، به نظر ميرسد كه عربستانسعودي زيربار پروژه عاديسازي نخواهد رفت. بنابراين، اين دو موضوع يعني بحث دو دولتي و توافق ابراهيم بهطور مشخص لازم و ملزوم يكديگر هستند و بنابراين بايد تكليف غزه و آينده فلسطين مشخص شود. لذا ابتدا بايد مساله غزه حل شود و سپس طرح دو دولتي و بعد از آن نيز عاديسازي مطرح گردد.
در رابطه با ايران پيشبيني ميكنيد طرفين به دستورالعمل يا سناريوي واحدي در باب تهران و برنامه هستهاي ايران دست يابند، بالاخص آنكه نخستوزيري اسراييل توقف برنامه هستهاي ايران را يكي از اهداف كليدي ادعايياش عنوان كرده است؟
در رابطه با ايران بايد گفت اسراييليها به دنبال اين هستند كه امريكا را به درگيري با ايران بكشانند، اما به نظر ميرسد كه امريكا در حال حاضر تمايلي به درگيري ندارد. به اعتقاد من سكوتي كه تاكنون آقاي ترامپ در پيش گرفته است نشان ميدهد به سياست ابهام در مورد ايران روي آورده است تا ارزيابيهاي لازم را انجام دهد و مشخص كند كه بايد با ايران چه كرد. اما گفتني است در حال حاضر، تمام نشانهها و شواهد نشان ميدهد كه ترامپ به دنبال درگيري مستقيم با ايران نيست. بنابراين، به احتمال زياد، او به سمت مذاكره با ايران خواهد رفت تا هر دو طرف با مواضع يكديگر آشنا شوند و بتوانند تصميمگيريهاي لازم را انجام دهند. با اين حال اما اسراييليها به طور كلي هرگونه توافق ميان ايران و امريكا را تحمل نميكنند مگر اينكه ابتدا خود با ايران به توافق رسيده باشند. بنابراين، به نظر نميرسد كه در اين مذاكرات ترامپ و نتانياهو به دستور كار مشخصي در مورد ايران برسند، اما قطعا نقش و جايگاه ايران در تحولات آتي خاورميانه مورد بررسي و رايزني طرفين قرار خواهد گرفت.