«اعتماد» از بحران كم آبي در كشور گزارش ميدهد
آب را ارزان نفروشيم
كاهش سالانه منابع داخلي آبشيرين ايران حدود ۷ برابر شاخصهاي جهاني است
نسرين نيكنام
«بحران كمآبي»؛ بيشك اين جمله را بارها و بارها از زبان مسوولان و مديران در حوزههاي مرتبط با آب شنيدهايد، اما سوال اينجاست كه با آگاهي از بحران كمآبي يا حتي بيآبي چرا تا به امروز راهحل اجرايي براي عبور از اين بحران ارايه نشده است. از سوي ديگر در شرايطي كه هر سال آمار ميزان بارش برف و باران مدام رو به كاهش است چرا نميشنويم كه قرار است با اجراي اين چند راهحل از بحران عبور كنيم. كارشناسان محيطزيست و آب دلايل زيادي را براي رخ دادن اين بحران اعلام كردهاند كه برخي به شرايط آب و هوايي و اقليمي مرتبط بوده و برخي به دليل سوءمديريت در اين حوزه است؛ حالا به اين دو عامل افزايش جمعيت و مصرف بيرويه را هم اضافه كنيد آن وقت متوجه ميشويد چرا از بحراني به نام بحران آب صحبت ميكنيم. موضوع افزايش جمعيت شايد در فهرست اوليه بحران آب قرار نداشت، اما رشد جمعيت در دهه شصت و هفتاد نياز به منابع آبي را افزايش داد و در مقابل خشكسالي نيز با آن همسو شد و در نهايت به كاهش آبهاي زيرزميني و ذخاير آبي در سدها رسيد. البته برخي كارشناسان رعايت نكردن استانداردها در كشاورزي، بخشهاي صنعتي و حتي زندگي شهري را مورد توجه قرار ميدهند و ميگويند كه مصرف آب در ايران بيرويه و غير قابل مقايسه با ساير كشورهاست. استفاده از روشهاي آبياري غرقابي، آبياري فضاي سبز شهري و شستوشوي معابر و غيره با آب آشاميدني از بزرگترين مشكلات در ايران است كه همه ساله بحران آب را جديتر ميكند. علاوه بر اين، در كارخانجات و كارگاههاي توليدي و معادن نيز آب زيادي مصرف و آلوده شده و در نهايت به عنوان آب غير قابل استفاده از چرخه خارج ميشود. چند سال پيش بود كه متوليان به اين نتيجه رسيدند كه بايد فكري براي بازيافت فاضلاب و بازگرداني آبهاي خاكستري كنند. استفاده از تجهيزات تصفيه فاضلاب در كارخانهها، كشتارگاهها، واحدهاي درماني و آبهاي خاكستري توليد شده در مناطق مسكوني يكي از بهترين راهكارها براي استفاده مجدد از اين آبها در كشاورزي و واحدهاي صنعتي است.
موضوع تنش و بحران آبي در ساير كشورها به ويژه كشورهاي عربي هم جدي است از اين رو آنها با توجه به افزايش تنش و بحران آبي و تغييرات آب و هوايي، به دنبال روشهاي كارآمد مصرف منابع آبي و تامين آب از طريق فاضلاب تصفيه شده به ويژه براي بخش كشاورزي شدند.
اينطور كه متخصصان و مجريان طرح بازچرخاني آبهاي خاكستري ميگويند مقدار كل آبي كه از آب خاكستري تصفيه شده به دست ميآيد و مورد استفاده مجدد قرار ميگيرد، در حدود ۲.۱۷ كيلومتر مكعب در سال برآورد شده است.
كدام كشورها پيشرو هستند؟
جالب است بدانيد عمان كه ازجمله كشورهاي درگير با كمبود منابع آبي است، موفق به بازيافت صددرصدي فاضلاب و بازگرداني 78درصد آنها براي مصرف در بخشهاي كشاورزي و صنعتي شده است. البته عمان در اين مسير تنها نيست و مصر، سوريه، امارات متحده و عربستان جزو بزرگترين مصرفكنندگان آبهاي خاكستري هستند و حدود ۷۵درصد از حجم آب مورد استفاده مجدد را به خود اختصاص ميدهند. از سوي ديگر در ژاپن، تعداد موارد استفاده از سيستمهاي بازچرخاني آب خاكستري در ساختمانها رو به افزايش است؛ بهطوري كه اين تعداد از ۱۸ مورد در سال ۱۹۶۹ به ۱۰۴ مورد در سال ۲۰۱۰ رسيده و تعداد كل پروژههاي استفاده مجدد از آب خاكستري در ساختمانها از سال ۱۹۶۹ تا ۲۰۱۰ برابر ۳۶۵۴ مورد بوده است. اما در نهايت همه نگاهها به هدررفت آب به حوزه كشاورزي مربوط ميشود تا جايي كه كارشناسان هدررفت آب در اين حوزه را بحران جديتر و وضعيت كنوني درياچه اروميه را هم نشأت گرفته از عدم مديريت آب در حوزه كشاورزي ميدانند. «دكتر فرشاد قوشچي»، استاد دانشگاه در گفتوگو با «اعتماد» ميگويد: به جرات ميتوان گفت عدم مديريت مطلوب آب در حوزه كشاورزي موجب بروز بحران شده كه امروزه از آن به عنوان حكمراني آب نام برده ميشود. شايد مهمترين مشكل مديريتي ما در حوزه آب به ويژه در كشاورزي عدم ضمانت اجرايي باشد البته يك بخشي از آن به ضعف قوانين گذاشته هم برميگردد كه بهرغم اصلاح شدن باز هم ضمانت اجرايي ندارد. مثلا فرض كنيد تعداد چاههاي عميق ما در 40 سال اخير دهها برابر شده، با اينكه ميدانستيم وارد بحران آبي ميشويم، اما به هر دليلي حفر چاهها زياد شد بهويژه در مناطقي كه سطح ايستايي پايين است و ميدانيم كه در اين سطح پايين ايستايي نبايد چاههاي خيلي عميق حفر كرد، اما اين امر اتفاق ميافتد و درنهايت حوضههاي آبريز خالي ميشود.
او ادامه ميدهد: نمونه اشتباه مديريتي ديگر، عدم رعايت الگوي كاشت است. بعد از ۵۰ سال در دو سال اخير عنوان شد كه الگوي كاشت ارايه شده است.گياهان آببر، يعني گياهاني كه نياز آبي زياد دارند، مسلما در مناطق كمباران و مناطقي كه آبهاي سطحي كمي دارند، نبايد كشت شوند، اما اصلا به اين موضوع توجه نميشود و مديريتي هم بهطور جدي بر آن اعمال نميشود. اگر بخواهيم مسائل مديريتي را در حوزه كشاورزي بگوييم، بيشمار است. قوشچي با اشاره به اينكه براي كشاورزان، تسهيلاتي چون توسعه آبياريهاي تحت فشار، قطرهاي، باراني يا كانالهاي جديد آبياري، سيماني و مسقف فراهم شود تا خروج آب و تبخير را كم كند، ميگويد: اگر اين شرايط فراهم باشد كشاورزها هم استقبال ميكنند، چون كشاورز هم زندگياش به آب وابسته است. اما تا به امروز تسهيلات كافي براي كشاورزان درنظر گرفته نشده يا شايد بودجه لازم تامين نشده البته تا حدودي بانك كشاورزي سالها اين كارها را كرد و موفق بود و رشد نسبتا خوبي داشت و اين سرمايهگذاري در بخش آبياري تحت فشار انجام شد اما از يك جايي به بعد به دليل مشكلاتي كه در بودجه سالانه كشور در بخش كشاورزي به وجود آمد ادامه اين حمايت جدي گرفته نشد. او در پاسخ به اين پرسش كه ادامه شيوه آبياري متداول يا سنتي، چه نتيجهاي در بردارد، ميگويد: شيوه غرقابي فقط بخشي از روش سنتي است البته روش آبياري كرتي هم داريم كه منسوخ شده و كارايي خيلي كمي دارد، جالب است بدانيد در اين روشها مصرف آب حدود ۳۰ يا ۴۵درصد بود، اما الان آمدند ۶۰ درصد آبي كه از منبع آب يا از رودخانه يا آبهاي جاري را به سطح مزارع رساندند كه در نهايت اين آبها يا از دسترس خارج يا تبخير ميشود و ادامه اين روند فقط نابودي در پي دارد. اين استاد دانشگاه معتقد است: اگر نتوانيم روشها و تكنيكهاي جديد را گسترش دهيم، به بحران آب دامن خواهيم زد هر چند كه تمام متخصصان كشاورزي، سياستگذاران و دولتمردان به اين مساله آگاه هستند، بايد موانع برطرف شود تا بتوانيم مقداري از اين بحران فاصله بگيريم. قوشچي ادامه ميدهد: حدود ۹۰درصد آب مصرفي كشور كه به آن آب شيرين يا آب تجديدپذير ميگوييم و حاصل بارندگيها و نزولات جوي است يا در رودخانهها جاري ميشود يا از رودخانههاي مرزي به كشور وارد ميشود كه سالانه چيزي حدود ۱۳۰ميليارد مترمكعب است. از اين ۱۳۰ ميليارد مترمكعب مقداري جاري و روانآب در رودخانههاست، ۵۶ميليارد مترمكعب آنها وارد لايههاي زيرزميني ميشود. او ميگويد: اتفاقي كه افتاده، اين است از اين ۵۶ ميليارد مترمكعب بالغ بر ۶۲ميليارد مترمكعب آبهاي زيرزميني برداشت ميشود يعني ما در برداشت از حوضههاي آبخوانهاي زيرزميني، حوضههاي آبريز و آبهاي زيرزمينيمان ۶ميليارد مترمكعب تراز منفي داريم كه عمده آن مربوط به كشاورزي است. اين متخصص آب با اشاره به اينكه طبق آمار ۹۰درصد سرانه آب تجديدپذير كشور در كشاورزي مصرف ميشود، تاكيد ميكند: اين رقم بسيار بالايي است اگر ما بتوانيم با روشها و تكنيكهاي جديد اين بهرهوري را افزايش دهيم، مطمئنا سهم آب مصرفي در كشاورزي كمتر ميشود و بحران آب هم كمتر خواهد شد. قوشچي ميافزايد: سرانه آب تجديدپذير در هر كشوري مطابق معيارهاي جهاني، ۱۷۰۰ مترمكعب در سال براي هر نفر است. در ايران از ۱۳۹۳ به بعد به زير اين مقدار رسيديم و الان چيزي حدود ۱۲۰۰ يا ۱۳۰۰ مترمكعب است، اين يعني ما وارد بحران شديد آبي شديم؛ اين هشدار جدي است. او ميگويد: ايران كشوري است كه از گذشته جزو مناطق نيمهخشك دنيا بوده، متاسفانه در تكنيكهاي جديد در 90-80 سال گذشته كه كشاورزي تجاري شده، ما خيلي بيمحابا آب را مصرف كرديم و بيشتر از چيزي كه شايد گياهان نياز داشتهاند، آب داديم و ميزان زيادي از آن تبخير شده و عملا از دسترس خارج شد، درحالي كه در سالهاي خيلي دور كشاورزي سنتي با روشهايي مثل استفاده از قنات كه مبداش از ايران بود، توانسته بوديم خيلي راحت بحث بحران آبي را به عنوان يك كشور نيمهخشك مديريت كنيم. اين استاد دانشگاه همچنين درخصوص راهحل اين بحران ميگويد: مطابق گزارشهاي جهاني، كاهش سالانه منابع داخلي آبشيرين ايران حدود ۷ برابر شاخصهاي جهاني است كه بخش عمده اين رقم به تنهايي به كشاورزي برميگردد، بنابراين حتما بايد روشهايي را براي پيشگيري از اين بحران به كار گرفت كه اين روشها مطمئنا احتياج به هزينه، زيرساخت و تسهيلات مختلف دارد كه بايد يك توجه ويژهاي شود. او تاكيد ميكند: بايد يك همگوني و نزديكي بين وزارتخانهها و دستگاههاي مرتبط مثل محيطزيست و وزارت جهادكشاورزي و وزارت نيرو وجود داشته باشد، اين عدم همگوني، تجانس و همسويي بين اينها باعث بسياري از مشكلاتي شده است. قوشچي معتقد است: سرمايهگذاري دولت در زمينه زيرساختهاي نظام آبي كشور، از جمله طرحهاي آبرساني، كانالهاي آبياري، شبكههاي شهري بايد گسترش پيدا كند از طرفي هم اگر بازيافت فاضلابهايي كه هدر ميروند وارد چرخه آب كشاورزي شود، كمك بزرگي به بهبود شرايط موجود خواهد كرد.
به گفته او، مديريت پايدار منابع آب، اصلاح مديريت مربوط به حوضههاي آبريز، حفظ و نگهداري شبكههاي آبياري، گسترش آبياريهاي تحت فشار و نظام قيمتگذاري آب از ديگر راهحلهاي موجود براي ساماندهي شرايط بحراني آب در كشور است. اين استاد دانشگاه تاكيد ميكند كه آب را ارزان نفروشيم تا كشاورز بداند اين آب است كه به محصولش ارزش ميدهد، ما يك بحثي داريم به نام آب مجازي، بارها گفته شده و من هم چند جا گفتم كه براي توليد يك هندوانهاي كه 8-7 كيلوگرم متوسط وزن دارد كه بيش از ۹۰درصد آن آب است و ۱۰درصد ماده خشك دارد، ۲۵۰۰ ليتر آب مصرف ميشود و وقتي آن را صادر ميكنيد و افتخار ميكنيد به اينكه صادر ميكنيد، عملا داريد ۲۵۰۰ ليتر آب را مجاني ميفروشيد و قيمتي ندارد و اين اتفاق خوشايندي نيست. او ميافزايد: ما عملا داريم آب صادر ميكنيم و اينها گلوگاههايي است كه بايد مورد بررسي قرار گرفته و مدام پايش شود تا يك نظام پايدار آبي در كشور داشته باشيم و البته راهحلهاي بسيار زياد ديگري كه همه در گرو مديريت صحيح و سرمايهگذاري مناسب در زيرساخت است.