ناآگاهي مجري صدا و سيما و گير دادن به اظهارنظر دايي
شما ميخواهيد از دايي انتقام بگيريد؟
به گزارش «اعتماد» ،علي دايي در حاشيه يك بازي نمادين صحبتهايي را مطرح و بعد در يك استوري كه در پيج اينستاگرامش منتشر كرد بهطور رسمي عنوان داشت كه فقط يك صفحه در اينستاگرام دارد و كانال تلگرامي و اكانت تویيتر كه به نام او پست ميگذارند و فعاليت دارند تحت نظر و مديريت اشخاص ديگري است كه مسلما به علي دايي ربطي ندارد. چه بسيار چهرههاي ورزشي و فرهنگي و حتي سياسي داريم كه اكانتهايي در فضاي مجازي با نام آنها فعاليت ميكنند كه بدون كسب حتي اجازه از اين افراد بعضا نامدار است. اما يك مجري تلويزيوني كه ميخواهد برنامهاش را با پرداختن به چهرههاي مشهور و محبوب به خورد مخاطبان بدهد اين بار به تویيت فيك دايي گير داده و مدعي شده چهره اسطورهاي فوتبال آسيا براي لايك و كامنت گرفتن آن تویيت را نشر داده است!
دشمن علي دايي هم ميداند نام او در تمام جهان با كشورمان عجين شده و در بسياري از كشورها نام فوتبال ما را به اسم علي دايي ميشناسند آن وقت اين مجري اعتقاد دارد كه دايي براي لايك و كامنت گرفتن توييت ميزند! كاش اين مجري و بقيه مجريان تلويزيوني حداقل در اظهارنظرهایشان در خصوص افراد يك پرس و جوي ساده داشته باشند. البته علي دايي آن صحبتها را مقابل تريبون و رسانههاي مختلف عنوان كرد، اما اصلا تویيتر (حساب X) ندارد كه بخواهد تویيت بزند! علي دايي يكي از پرمخاطبترين افراد ايراني در اينستاگرام است و همين حساب اينستاگرام تنها حساب رسمي او در فضاي مجازي است كه سرشار از فالوور و لايك و كامنت است. بدون شك علي دايي هر چه بخواهد ديگر دنبال لايك و كامنت نيست اما برخي مجريان صدا و سيما كه برنامههاي كم مخاطبي دارند و تلاش ميكنند حرفي بزنند تا در اينستاگرام وايرال شود و لايك و ويو بگيرد چرا. اين افراد بدجور تشنه لايك و فالوور هستند. از اين گذشته چرا در اين مملكت تا چهرهها اظهارنظري ميكنند بايد مقابل آنها جبهه گرفت؟ علي دايي جدا از چهره محبوبش كه يك برند بينالمللي هم به حساب ميآيد براي صدها كارگر در كشورمان سفره باز كرده و از آن مهمتر فارغالتحصيل دانشگاه شريف است. اصلا علي دايي در اين مملكت حرف نزند پس چه كسي از درد و مشكلات مردم بگويد؟
و تازه اگر هم قرار است نقدي به اظهارات دايي مطرح شود آيا نبايد جانب ادب را رعايت كرد؟ در همين چند روز گذشته دو مطلب انتقادي در واكنش به علي دايي نوشتيم و نكاتي را متذكر شديم، اما تمام حواسمان بود مبادا از دايره ادب در مقابل اين اسطوره فوتبال كشورمان خارج نشويم. البته كه رعايت ادب در مواجهه با همه لازم است، اما گويا مجريان صدا و سيما كه رفتار و اظهارات دايي را «مبتذل» ميخوانند آيا تاكنون يك بار از بيرون به برنامه و اظهارات خودشان نگاه كردهاند؟ شايد اينجوري بفهمند معناي واقعي كلمه ابتذال چيست!
اگر صحبت از وفاق ملي است چرا بعضيها فكر ميكنند همه بايد نظرات شبيه به همان را داشته باشند؟ يعني به خيال آقاي مجري در مملكت ما مشكل نيست؟ استاديومهاي درست داريم؟ امكانات و سرويس كمي به مردم ديگر كشورها ارائه كرديم؟ البته كه در دنياي اينترنت و ماهواره مردم به خيلي از اطلاعات ميتوانند دسترسي پيدا كنند و اين شيوه هم كه بعضي از برنامههاي تلويزيوني كشورمان در پيش گرفتند كمتر مردمي را سوق ميدهد تا برنامههاي داخلي را دنبال كنند.
در اين صورت به جاي فرافكني يا فرار رو به جلو بهتر است بيشتر قدر نخبگان محبوب را بدانيد يا اگر با آنها دچار زاويه هستيد حداقل اجازه بدهيد مردم قضاوت كنند كه حق با چه كسي است. در پايان يك بار ديگر تاكيد ميشود مساله سر مصون ماندن برخي افراد از نقد يا خط قرمز بودنشان نيست، مساله سر نحوه برخورد است. مساله سر اين است كه انگار برخي مديران صداوسيما مترصد فرصتي هستند تا بتوانند از علي دايي انتقام بگيرند. نه اينكه صرفا بخواهند با او وارد ديالوگ شوند و اين تفاوتي است كه مردم به خوبي متوجه آن هستند.