روايتي از چالشهاي زنان
نشست پرسش و پاسخ فيلم سينمايي «شوهر ستاره» به كارگرداني در هشتمين روز از جشنواره فيلم فجر برگزار شد. در هشتمين روز از جشنواره چهل و سوم فجر، نشست پرسش و پاسخ فيلم سينمايي «شوهر ستاره» با اجراي سونيا پوريامين و با حضور ابراهيم ايرجزاد (كارگردان)، علي اوجي و نرگس محمدي (تهيهكنندگان)، عليرضا برازنده (مدير فيلمبرداري)، حامد بهداد، فريبا نادري، نازنين احمدي و هومن حاجي عبداللهي (بازيگران) برگزار شد. در ابتداي اين نشست، ابراهيم ايرجزاد، كارگردان گفت: خيلي خوشحالم كه بعد از پنج سال با فيلم سومم «شوهر ستاره» در جشنواره فيلم فجر حضور دارم. من فيلم «عنكبوت» را سال ۹۸ ساختم و بعد از آن مسير زيست ما بهواسطه وقايعي چون شيوع بيماري كرونا و ديگر مسائل اجتماعي تغيير كرد. من هم سعي كردم به اندازه خودم اشاره كنم به مشكلاتي كه زنان اين سرزمين با آن روبهرو هستند. او ادامه داد: هيچ پيامي جز اينكه زنان ايراني شايسته احترام بيشتر هستند، در اين فيلم سينمايي وجود ندارد. مردم ايران نشان دادهاند كه در كنار زنان هستند. من هم خواستم به اندازه خود سهمي در اين مسير داشته باشم. فريبا نادري، بازيگر فيلم اظهار كرد: اين فيلم ميتواند نقطه عطفي در كارنامه كاري من باشد. من پيشتر در انتخاب نقش اشتباهاتي داشتم و اميدوارم از اين فيلم به بعد، انتخابهاي درستي داشته باشم. عليرضا برازنده، مدير فيلمبرداري بيان كرد: درباره هر پلاني كه ثبت ميشد همراه با كارگردان كار مدتها گفتوگو ميكرديم. تلاشمان اين بود با رسيدن به فهمي مشترك و ايجاد ارتباط ميان پلانها هدفي را كه مدنظر بود دنبال كنيم و آن را پي ميگرفتيم. اميدوارم نتيجه كار راضيكننده باشد. نرگس محمدي، تهيهكننده گفت: من هميشه از تهيهكنندگي ترس داشتم. وقتي اين فيلمنامه را خواندم به علي اوجي گفتم دوست دارم «شوهر ستاره» اولين كار من در عرصه تهيهكنندگي باشد، زيرا اين فيلمي است كه مسائل مربوط به زنان را پيش ميكشد. حامد بهداد، بازيگر گفت: من در طول بيست و چند سالي كه كار كردهام، متوجه اين نكته شدم كه هميشه ما در شرايط انتخاب نيستيم. تجربه كردن در مسير، اهميتي بسيار دارد. ما در روند زندگي با آدمهايي آشنا ميشويم، گفتوگو ميكنيم و ميانمان تصوير و آرزويي شكل ميگرفت و شروع به كار ميكرديم. من با ابراهيم ايرجزاد سر كار «چاي تلخ» ناصر تقوايي آشنا شدم و مسير، ما را به همكاري در اين اثر سوق داد. او ادامه داد: اينكه روايت چگونه است يا زبان فيلمساز چطور است و در اين برهه تاريخي درباره زن چطور صحبت ميكند را كنار ميگذارم. دريافت من از فيلم اين است كه چقدر آدمهاي تنها و بينام و نشاني اطراف ما زندگي ميكنند و ما از كنار آنها ميگذريم. در جامعه و در كنار خود ما، افرادي تبعيدي زندگي ميكنند كه هيچكسي نيستند. من قصه اين آدمها را در اطراف خودم ميبينم.