• ۱۴۰۳ شنبه ۲۰ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5977 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۰ بهمن

گزارش «اعتماد» از جزييات قتل دختر بچه ۷ ساله در اصفهان با گذشت حدود يك‌سال خانواده‌ها جسد را تحويل نگرفته‌اند

آيا سگ‌هاي زنده‌ياب عامل شناسايي مظنونان قتل «نازگل» بودند؟

بهاره شبانكارئيان

  محمدرضا هاشمي‌فر، جانشين فرمانده انتظامي اصفهان: مادر و دايي نازگل به عنوان ۲ مظنون اصلي اين پرونده دستگير شدند و آنها به بزه ارتكابي اعتراف كرده‌اند

  مهدي يوسفي‌شاتوري، وكيل خانواده نازگل: صرف اعترافات مظنونان نمي‌توان گفت آنها مرتكب جرم شده‌اند، چراكه هنوز خيلي از مسائل مشخص نشده است

توضيح «اعتماد»: پس از بازتاب گسترده خبري مبني بر شناسايي متهمان قتل دختربچه ۷ساله در اصفهان، «اعتماد» با دو نفر از اعضاي خانواده اين دختربچه و وكيل آنها صحبت كرده تا گزارشي را در همين راستا تنظيم كند. اين گزارش صرفا بر اساس اظهارات مصاحبه‌شوندگان تنظيم شده و مورد تاييد صددرصدي «اعتماد» نيست، چراكه تاييد و قضاوت جهت صدور حكم نهايي متهمان با دادگاه و مراجع قضايي است.

 

هفدهم اسفند ماه سال گذشته «الميرا (نازگل) زارع»، دختربچه ۷ ساله در روستاي دهكرم اصفهان به طرز مشكوكي مفقود مي‌شود. خانواده ماجرا را به پليس اطلاع مي‌دهند و پليس پس از چند روز با كمك سگ‌هاي زنده‌ياب اقدام به جست‌وجو در حوالي روستا مي‌كند و به جسد سوخته الميرا مي‌رسد.

پليس در ابتدا به اعضاي خانواده مشكوك و تعدادي از آنها از جمله پدربزرگ، دو دايي و مادر الميرا را بازداشت مي‌كند، اما بعد از مدتي پدربزرگ و دايي بزرگ الميرا آزاد مي‌شوند. اين در حالي است كه مادر و دايي كوچك الميرا هنوز در زندان به سر مي‌برند. پليس همچنين به دو كارگر اتباع مظنون و آنها را نيز بازداشت مي‌كند، اما بعد از مدتي آنها از زندان آزاد مي‌شوند.

«حميد چوپان»، پسرخاله مادر الميرا به «اعتماد» مي‌گويد: «وقتي الميرا مفقود شد به اداره پليس آگاهي اصفهان رفتيم. آنجا فقط چند سوال از ما پرسيدند و شكايت ثبت شد. بعد از مدتي پليس از مادر الميرا خواست چند تكه از لباس‌هاي بچه را تحويل ماموران بدهد تا سگ‌ها با بو كشيدن لباس‌ها بتوانند الميرا را پيدا كنند، اما سگ‌هاي زنده‌ياب آن روز جسد سوخته الميرا را پيدا كردند كه بر اثر سوختگي نيم تنه پاييني بدن از بين رفته بود. دو، سه روز بعد، ماموران پليس با همان سگ‌ها به روستا برگشتند. سگ‌ها ناگهان به سمت ماشين دايي الميرا دويدند و پارس كردند. دايي الميرا چند روز قبل لباس‌ها را با همان ماشين تحويل ماموران پليس داده بود، اما چون يك تكه از لباس الميرا داخل ماشين مانده بود سگ‌ها به سمت ماشين دويدند. همين مورد باعث شد خانواده الميرا بازداشت شوند.»
اين درحالي است كه وكيل خانواده الميرا به «اعتماد» مي‌گويد: «خانواده الميرا ماشين ديگري نداشته و با همان ماشين لباس‌ها را تحويل ماموران داده‌اند. فعلا مستند و مدركي دال بر محكوم كردن اين دو نفر وجود ندارد و صرف اعترافات مظنونان نمي‌توان گفت آنها مرتكب جرم شده‌اند، چراكه هنوز خيلي از مسائل مشخص نشده است. ازجمله علت تامه مرگ، ساعت فوت، عمد يا غيرعمد بودن قتل و...»

هفته گذشته «محمدرضا هاشمي»، جانشين فرمانده انتظامي اصفهان در مورد اين پرونده اعلام كرد: «اواسط اسفند ماه سال گذشته به دنبال دريافت خبر مفقودي دختربچه ۷ ساله به اسم نازگل در يكي از مناطق روستايي اصفهان اقدامات تخصصي كارآگاهان پليس آگاهي براي يافتن او آغاز شد. در اين خصوص تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي مركز استان با بررسي همه‌جانبه، مادر و دايي مقتول را به عنوان ۲ مظنون اصلي اين پرونده دستگير كرده كه در تحقيقات به عمل آمده به بزه ارتكابي اعتراف و براي انجام اقدامات قانوني به مرجع قضايي تحويل داده شدند. پس از اين جنايت متاسفانه برخي افراد سودجو و فرصت‌طلب با جوسازي رسانه‌اي سعي در انتساب قتل به اتباع بيگانه داشتند كه با توجه به دستگيري عاملان قتل، نقش داشتن اتباع بيگانه در قتل نازگل به اثبات نرسيد.»

 

آيا مسائل مالي انگيزه متهمان بوده است؟

كاوه، پدربزرگ الميرا به «اعتماد» مي‌گويد: «يازده ماه است كه مادر المير و دايي او را بازداشت كردند و گفتند دختر و پسرم متهمان پرونده هستند. الميرا چهار ماهش بود كه پدرش فوت كرد و ما قبول كرديم سرپرستي او را به عهده بگيريم تا اينكه اواسط اسفند ماه سال گذشته حدود ساعت ۸ صبح الميرا درحالي كه داشته در حياط خانه بازي مي‌كرده به خيابان رفته و مفقود شده است. نزديك ۲۸ روز از الميرا خبري نبود. پليس با كمك سگ‌هاي زنده‌ياب، جسد سوخته الميرا را در دويست متري خانه ما كشف كرد. بعد هم دختر و دو پسرم را به همراه خود من بازداشت كردند. دو ماه كه گذشت گفتند تو بي‌گناهي و آزادي! پسر بزرگم هم آزاد شد، اما دختر و پسر كوچكم را نگه داشتند تا اينكه هفته گذشته پليس اعلام كرد مادر و دايي الميرا او را به قتل رساندند.»

پدربزرگ الميرا در پاسخ به اينكه آيا پليس مدركي دال بر اين اتهام داشته، مي‌گويد: «جز اعترافات دختر و پسرم هيچ مدرك ديگري دال بر صحت موضوع به ما ارايه نشده است. گفتند به خاطر مسائل مالي اين حادثه رخ داده است. من حتي مهريه دخترم را بعد از فوت همسرش از خانواده مطالبه نكردم.»

«حميد چوپان» پسرخاله مادر الميرا نيز در مورد روز حادثه به «اعتماد» مي‌گويد: «الميرا روز پنجشنبه هفدهم اسفند ماه ۱۴۰۲همراه مادرش از روستاي برسيان به روستاي دهكرم رفت تا تعطيلات آخر هفته را خانه پدربزرگ و مادربزرگش باشد. ساعت ۸ صبح روز جمعه الميرا وارد حياط و مشغول بازي شد. همان لحظه پدربزرگ الميرا خانه را ترك كرد. يك ساعت بعد مادر الميرا متوجه شد كه الميرا نيست. او احتمال مي‌داد الميرا با پدربزرگش از خانه بيرون رفته براي همين با او تماس گرفت و زماني كه متوجه شد الميرا همراه پدربزرگش نيست همه جا را جست‌وجو كرد، اما خبري از الميرا نبود. سپس همه خانواده شروع به جست‌وجو كردند. حتي دوربين‌هاي مداربسته اطراف را بررسي كردند؛ دوربين‌ها يا خراب بود يا كيفيت مناسبي نداشت. بنابراين هيچ سرنخي به دست نيامد.»

چوپاني در ادامه مي‌گويد: «تا اينكه پليس وارد ماجرا شد و سگ‌هاي زنده‌ياب به روستا آورد. سگ‌ها جسد الميرا را نزديك خانه پدربزرگ او كشف و چند روز بعد هم اعضاي خانواده الميرا را بازداشت كردند؛ پدربزرگ و دايي بزرگ الميرا آزاد شدند، اما مادر و دايي كوچك او تا الان در زندان به سر مي‌برند.»

او درباره اينكه چرا در اين خبر انگشت اتهام به سمت اتباع گرفته شده بود، مي‌گويد: «حدود بيست، سي سال است كه اتباع زيادي با خانواده‌هاي‌شان در اين روستا زندگي مي‌كنند. البته هيچ‌ وقت با آنها مشكلي نداشتيم، اما بعد از خبر مفقودي و كشته شدن الميرا اهالي روستا به اين موضوع بدبين شده بودند.»

 

نيم‌ تنه پاييني جسد هنوز كشف نشده است

«مهدي يوسفي‌شاتوري»، وكيل خانواده الميرا (نازگل) در مورد اين پرونده به «اعتماد» مي‌گويد: «تا زماني كه جزييات قتل اعم از عمد يا غيرعمد بودن آن در دسترس قرار نگيرد، نمي‌توان به‌طور قطعي نظر داد. همچنين انگيزه قتل و نحوه به قتل رساندن الميرا نيز بايد مشخص شود. نيم تنه پاييني جسد نيز هنوز كشف نشده است؛ نمي‌دانيم نيم‌تنه پاييني جسد جايي دفن يا سوزانده شده است. بايد مشخص شود الميرا چه ساعتي به قتل رسيده و كجا سوزانده شده، چراكه تمامي اين جزييات كمك‌كننده است. همچنين بازسازي صحنه جرم هنوز انجام نشده است؛ شخص يا اشخاصي كه عنوان شده متهم هستند بايد بتوانند صحنه جرم را بازسازي كنند. علت تامه فوت نيز در دسترس ما قرار نگرفته است. بنابراين صرف اعترافات متهم يا متهمان نبايد آنها را محكوم كرد. وقتي متهم تحت شرايط خاص مسائلي را بازگو مي‌كند بايد صحت آن صحبت‌ها نيز مشخص شود.»

يوسفي در ادامه مي‌گويد: «فعلا مستند و مدرك ديگري غير از اعترافات مادر و دايي الميرا وجود ندارد. در حال حاضر اجازه دسترسي به پرونده به بنده داده نشده است، اما به محض دسترسي به پرونده جزييات بيشتري مشخص مي‌شود. جزييات پرونده‌هاي جنايي بسيار مهم هستند، چراكه شخص يا اشخاصي كه مرتكب جنايت شده‌اند بايد از جزييات جنايت هم مطلع باشند؛ يعني متهم يا متهمان بايد عنوان كنند چرا مرتكب جنايت شدند؟ حالا يا عمد يا غيرعمد.»

وكيل خانواده الميرا مي‌گويد: «جسد الميرا حدود يك ماه بعد از مفقودي او كشف شد. به همين خاطر است كه نظريه پزشكي قانوني بسيار اهميت دارد. بايد مشخص شود دقيقا چه روزي الميرا به قتل رسيده؛ چراكه در برخي پرونده‌هاي مشابه وقوع قتل چند روز بعد از مفقودي رخ داده است. بنابراين محكوميت حتما بايد در محاكم قضايي صورت گيرد و حكم نهايي توسط ديوان عالي كشور تاييد شود. امكان دارد قرار مجرميت صادر و پرونده به دادگاه كيفري يك استان اصفهان ارجاع و جلسه رسيدگي به پرونده با حضور وكلا تشكيل شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون