ادامه از صفحه اول
مرور دلايل سيلاب رشت
رودخانه زرجوب نيز همچون گوهررود يكي از منابع اصلي تامين آب تالاب انزلي است كه از كوههاي هزارمرز، نيزهسر، جوكلبندان و كچا در فاصله ۲۵ كيلومتري رشت سرچشمه ميگيرد. اين رود پس از پيوستن به گوهررود به تالاب انزلي ميريزد. دو رودخانه زرجوب و گوهررود از رودهاي مهم و حياتي شهر رشت هستند كه باعث رونق اين شهر شدند. اين دو رودخانه از تامينكنندگان آب تالاب انزلي هستند كه همين موضوع بر اهميت آنها ميافزايد. با توجه به شيب تند و توپوگرافي اطراف، اين رودخانهها به سرعت با آب اضافي ناشي از حوادث بارش شديد غرقاب ميشوند.
سيل ناگهاني زماني رخ ميدهد كه يك بارندگي ناگهاني و شديد وجود داشته باشد كه منجر به افزايش سريع سطح آب در مدت كوتاهي شود. در مورد رشت، بارانهاي شديد در مدت كوتاهي باعث غرقاب شدن سريع رودخانه شده است. رشت در منطقهاي واقع شده است كه در حدفاصل بين توپوگرافي كوههاي مرتفع در جنوب و دشتهاي كم ارتفاع گيلان مشخص ميشود. دامنههاي تند رشته كوههاي البرز باعث افزايش روان آب در هنگام بارشهاي شديد ميشود. هنگامي كه بارش شديد رخ ميدهد، آب به سرعت از اين دامنهها به درههاي زير سرازير و منجر به سيلابهاي ناگهاني ميشود. قبل از وقوع سيل بهمن ۱۴۰۳ بارندگي شديد روي خاك از قبل مرطوب كه ظرفيت خود را براي جذب آب اضافي از دست داده، به افزايش رواناب سطحي انجاميده و منجر به سيل شده است. دستكاري و ساخت و ساز گسترده در حريم رودخانهها و حذف پوشش جنگلي و غير قابل نفوذ شدن جلگه گيلان موجب آسيب وسيع به سامانههاي زهكشي شده است. به دليل رسوبگذاري يا دخالت انسان با توسعه ناپايدار شهري سيلابها با سهولت بيشتري رخ ميدهد.تغييرات اقليمي با افزايش فراواني و شدت رويدادهاي شديد اقليمي در ايران، تغيير الگوي بارش خطر سيل را در مناطق آسيبپذير مانند رشت تشديد كردهاند.سيل بهطور قابل توجهي اكوسيستمهاي محلي را با تغيير زيستگاههاي گياهي و جانوري مختل ميكند. كيفيت آب اكوسيستمهاي آبي نيز با افزايش رسوب و آلايندههايي كه از مناطق شهري وارد آبراههها ميشوند، تغيير ميكند. نيروي سيلاب موجب فرسايش خاك در امتداد سواحل رودخانهها و زمينهاي كشاورزي و البته بخشي از زمينهاي قابل كشت تخريب شده و با نشسته شدن رسوبات سيلاب بهرهوري كشاورزي در زمينهاي جديدي بيشتر ميشود.سيل منجر به آلودگي منابع آب شيرين با آلايندههاي رواناب شهري و سرريز فاضلاب و مواد شيميايي كشاورزي ميشود. اين تخريب نه تنها براي آبزيان خطرناك است، بلكه با آلوده كردن منابع آب آشاميدني بر سلامت انسان نيز اثر ميگذارد. پيامدهاي اقتصادي سيل شامل آسيب به زيرساختها مانند جادهها، پلها و ساختمانها و اختلال در مشاغل محلي و افزايش هزينههاي مرتبط با واكنش اضطراري است. بر اساس آنچه از تغييرات اقليمي در ايران انتظار داريم، رويدادهاي مكرر سيلاب بر تابآوري مناطق سيلخيز اثر خواهد گذاشت.
انحراف ساختاري و تامين امنيت عاطفي
انحرافات اجتماعي مانند جرم و بزهكاري افزايش پيدا كند.
2- فردگرايي: يكي از ويژگيهاي مدرنيته، ترويج فردگرايي است. اين امر ميتواند به تضعيف پيوندهاي اجتماعي و خانوادگي منجر شود. وقتي افراد بيشتر به خود و نيازهاي فردي خود توجه كنند، احتمال انزوا و اختلالات اجتماعي افزايش مييابد.
3- تكنولوژيك شدن زندگي: پيشرفتهاي تكنولوژيك و توسعه شبكههاي اجتماعي ميتواند به بروز رفتارهاي انحرافي مانند اعتياد به اينترنت، خشونتهاي سايبري و ساير اشكال ضد اجتماعي منجر شود. افراد ممكن است كمتر با محيط واقعي خود ارتباط برقرار كنند و بيشتر به فضاي مجازي و تعاملات آنلاين روي آورند.
4- فاصله طبقاتي و نابرابري اقتصادي: مدرنيته ممكن است به ايجاد نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي منجر شود. اين نابرابريها ميتوانند احساس ناامني و نااميدي را در گروههاي خاصي از جامعه ايجاد كنند و در نتيجه موجب بروز انحرافات اجتماعي مانند شورشها، بزهكاري و فعاليتهاي مجرمانه شوند.
5- فرهنگ مصرفگرايي: با گسترش اقتصاد بازار و فرهنگ مصرفگرايي، افراد به دنبال رضايتمندي فوري ميروند. اين نگرش ممكن است فرد را به سمت رفتارهاي ضد اجتماعي سوق دهد، به ويژه وقتي كه اهداف و ارزشهاي اجتماعي در اين زمينه كنار گذاشته شوند.
6- گسست اجتماعي: مدرنيته ميتواند به گسستهاي اجتماعي منجر شود. تغييرات سريع و ناگهاني در نظامها و ساختارهاي اجتماعي ممكن است منجر به احساس بيثباتي و عدم امنيت در ميان افراد شود كه خود ميتواند به بروز رفتارهاي انحرافي منجر شود.
7- تغيير در هويت فرهنگي: ورود مدرنيته و فرهنگهاي جهاني باعث از بين رفتن يا تغيير هويتهاي محلي و فرهنگي ميشود. اين تغييرات ميتوانند به انحرافات اجتماعي و رفتارهاي هنجارگريز بينجامند، به ويژه در جوامعي كه با هويت فرهنگي و اجتماعي خود در تقابلند. بهطور كلي مدرنيته ميتواند به عنوان يك مولفه موثر در بروز انحرافات اجتماعي عمل كند، اما همچنين ميتواند زمينهاي براي تحول مثبت و ايجاد تغييرات اجتماعي پايدار باشد، اگر به درستي مديريت شود. در جامعه ما نيز با توجه به ارزشهاي ديني، اخلاقي، فرهنگي و اجتماعي و ساختار جمعيتي بسيار جوان جامعه و وجود مشكلات عديده اقتصادي، انحرافات به عنوان يكي از بغرنجترين و پيچيدهترين مسائل اجتماعي است كه موجب جريحهدار ساختن وجدان جمعي و چالش امنيت اخلاقي و اجتماعي شده است، بهطوري كه شاهد نگـراني عمـده نخبـگان سيـاسي و علـمي جامعه هستيم. چنانچه اخلاق و ارزشهاي اجتماعي را هسته اساسي نظم اجتماعي بدانيم، انحرافات اجتماعي به مفهوم رفتاري كه بهطور مستمر برخلاف ارزشها و هنجارهاي اجتماعي عمل ميكند، آسيبي اجتماعي تلقي ميشود كه نتيجه قطعي و مسلم آن، سلب امنيت اخلاقي و اجتماعي است. علاوه بر اين، انحراف ساختاري و تامين امنيت عاطفي دو مفهوم مرتبط هستند كه ميتوانند بر كيفيت زندگي افراد، بهويژه در زمينههاي اجتماعي و آموزشي تاثيرگذار باشند.
1- انحراف ساختاري : در بسياري از انقلابات رخ ميدهد و چنانچه پيشگيري يا اصلاح نشود منجر به نظامهاي توتاليتر ميشود. انحراف ساختاري به نوآوري مشكلات و نقايص در ساختارهاي انساني و اجتماعي اشاره دارد كه مانع از عملكرد صحيح سيستمها ميشوند. اين انحرافات ميتوانند به دليل عدم هماهنگي بين سياستها، نهادها و زيرساختهاي موجود يا به دليل فقدان برنامههاي موثر پديد آيند كه در مورد تامين امنيت عاطفي، انحرافات ساختاري معمولا به شكل زير ميتواند بروز يابد:
عدم شفافيت در نقشها و مسووليتها: در نهادهاي آموزشي، اگر نقش معلمان، مشاوران و مديران به وضوح مشخص نباشد، اين مورد ميتواند به عدم پاسخگويي در تامين احساس امنيت عاطفي دانشآموزان منجر شود، نمونه بارز آن نقش مربيان پرورشي در مدارس كه علاوه بر فصلي و مناسبتي بودن، در كمبود نيروي انساني نيز موثر است.
نقص در سياستگذاريها: عدم وجود سياستهاي كارا در راستاي امنيت عاطفي ميتواند به ايجاد فضاهاي نامناسب در مدارس و محيطهاي اجتماعي منجر شود.به عنوان مثال حراج اموال عمومي در قالب مولدسازي كه از آن برداشت نادرست در جهت مسكني براي درد استفاده شده و الا اصل مولدسازي اگر مبنا نو به نو شدن باشد از اهميت بالايي برخوردار است.
2- تامين امنيت عاطفي: تامين امنيت عاطفي به معناي فراهم كردن يك محيط امن، حمايتگر و بدون قضاوت است كه در آن افراد ميتوانند احساسات و نيازهاي خود را به راحتي ابراز كنند. اين امنيت به تقويت روحيه و افزايش بهرهوري افراد، به ويژه در محيطهاي آموزشي كمك ميكند.
3- ارتباط انحراف ساختاري و تامين امنيت عاطفي- تاثير بر سلامت روان: زماني كه ساختارهاي اجتماعي و آموزشي انحراف دارند، افراد ممكن است احساس اضطراب، سردرگمي و تنهايي كنند. اين وضعيت ميتواند به ضعف امنيت عاطفي منجر شود.
نقص در حمايت اجتماعي: انحراف در ساختارها ميتواند به فقدان حمايت اجتماعي كافي براي دانشآموزان و اعضاي جامعه منجر شود. در نتيجه احساس شيءگشتگي و ناامني عاطفي افزايش مييابد.
فشار رقابتي: سيستمهاي آموزشي كه بر نتايج و نمرات تاكيد ميكنند و به عواطف و احساسات اهميت نميدهند، ميتوانند فشارهاي غيرضروري بر دانشآموزان وارد كنند. اين فشار ميتواند به كاهش امنيت عاطفي و احساس ناكارآمدي منجر شود. براي بهبود تامين امنيت عاطفي و كاهش انحرافات ساختاري ميتوان از آموزش و پرورش شروع كرد كه نقش سرمايهسازي را برعهده دارد، چراكه انحراف ساختاري و تامين امنيت عاطفي دو جنبه اساسي از زندگي اجتماعي هستند كه بايد بهطور همزمان مورد توجه قرار گيرند. با اصلاح ساختارها و ايجاد فضاهاي امن و حمايتگر و كاربست 5 رويكرد نوين ميتوان به بهبود كيفيت زندگي افراد و افزايش امنيت عاطفي آنها دست يافت.
٭كاربست نخبگان و كارشناسان متخصص در حوزه تصميمگيري و تصميمسازي
٭آموزش و توانمندسازي معلمان: بهبود مهارتهاي بينفردي و عاطفي معلمان ميتواند به ايجاد محيطهاي حمايتگر كمك كند.
٭توسعه سياستهاي جامع: ايجاد سياستهاي جامع و منعطف كه به نيازهاي عاطفي و اجتماعي دانشآموزان توجه داشته باشد، ميتواند به رفع نقايص ساختاري كمك كند.
٭ايجاد فرهنگ گفتوگو: تشويق به برقراري ارتباطات باز و شفاف بين دانشآموزان، معلمان و خانوادهها ميتواند به احساس امنيت عاطفي بيشتر كمك كند.
٭توجه به تنوع: در نظر گرفتن تفاوتهاي فردي و فرهنگي در محيطهاي آموزشي و ايجاد فضاهايي براي بيان احساسات ميتواند به كاهش انحرافات ساختاري كمك كند.
دكتراي تخصصي علوم سياسي- پژوهشگر و تحليلگر مسائل ايران
توانمندسازي بخش خصوصي؛ كليد تحول اقتصادي
ايران از يك اقتصاد مقاوم، پويا و غيروابسته به دولت برخوردار باشد. در اين زمينه، تجربه چين و هند نشان داده است كه تقويت بخش خصوصي و ارتقاي رقابتپذيري اقتصادي ميتواند موقعيت يك كشور را در مذاكرات تجاري و بينالمللي بهبود ببخشد. به بيان ديگر، اگر ايران به دنبال كاهش فشارهاي اقتصادي و بهبود شرايط معيشتي مردم است، لازم است همزمان با مذاكرات ديپلماتيك، اصلاحات ساختاري در داخل را نيز پيش ببرد. اين بدان معناست كه مسير توسعه اقتصادي نبايد معطل نتيجه مذاكرات بماند، بلكه بايد با تقويت بنيانهاي داخلي، تاثيرپذيري از فشارهاي خارجي كاهش يابد.
راهكارها و مسير پيش رو- با توجه به شرايط فعلي، چند اقدام كليدي ميتواند به تحقق اين اهداف كمك كند:
1- بهبود فضاي كسبوكار: حذف مقررات زايد، افزايش شفافيت اقتصادي و كاهش فساد اداري.
2- حمايت واقعي از بخش خصوصي: تسهيل دسترسي به منابع مالي، كاهش تصديگري دولت و فراهم كردن مشوقهاي سرمايهگذاري.
3- تخصيص بهينه منابع: هدايت سرمايهها به سمت توليد و صنايع مولد، به جاي فعاليتهاي غيرمولد و واسطهگري.
4- توسعه تجارت منطقهاي و بينالمللي: بهرهگيري از ظرفيتهاي همكاري با كشورهاي همسايه و ائتلافهاي اقتصادي جديد براي كاهش وابستگي به غرب.
جمعبندي- توانمندسازي بخش خصوصي و بهبود محيط كسبوكار، تنها يك گزينه اقتصادي نيست، بلكه يك راهبرد اساسي براي افزايش تابآوري كشور در برابر فشارهاي خارجي و بهبود جايگاه ايران در معادلات بينالمللي است. سياستهاي اقتصادي داخلي و ديپلماسي خارجي بايد همگام و مكمل يكديگر باشند تا ايران بتواند با اقتدار و تدبير در صحنه جهاني نقشآفريني كند. امروز بيش از هر زمان ديگري، تصميمات اقتصادي ما تعيينكننده جايگاه آينده كشور خواهد بود.
رايزن بازرگاني جمهوري اسلامي