روزبه دلاور|به گزارش «اعتماد»؛ مهدي تاج، امير عابديني و حيدر بهاروند به عنوان سه كانديداي رياست در انتخابات رياست فدراسيون فوتبال انتخاب شدند و شهابالدين عزيزي خادم و علي كفاشيان هم حذف شدند. سه عضوي كه بايد در اسفند ماه براي صندلي رياست با هم رقابت كنند كار سختي ندارند و در واقع در يك انتخاب سه سر برد كه برنده آن هم غيرقابل پيشبيني نيست هر يك نقش خود را ايفا خواهند كرد! وضعيتي كه مورد تاييد خيليها ازجمله اميررضا واعظ آشتياني، مديرعامل اسبق استقلال نيست و اين مدير سياسي ورزشي آينده روشني را براي تغييرات در روند فعلي پيشبيني نميكند. در ادامه ماحصل گپ و گفت «اعتماد» با واعظ آشتياني در مورد انتخابات فدراسيون فوتبال و اسامي نامزدهاي نهايي را بخوانيد و خودتان هم قضاوت كنيد!
برخلاف پيشبيني شما علي كفاشيان هم ردصلاحيت شد!
من اگر اين تحليل را كردم از اين منظر بود كه معكوس آن را ثابت كنم، منظورم بود كه ايشان هم جزو مغضوبين است. از اين نگاه و بيشتر به حالت تمسخر موضوع را مطرح كردم، لذا ميخواهم بگويم كه هر كسي كه در دايره و برنامه اين جماعت نباشد حذف خواهد شد.
از چه جهت؟
ببينيد به عنوان مثال آقاي عابديني كه ميگويند مشاور همين فدراسيون است و دستمزد هم ميگيرد و آقاي بهاروند هم ظاهرا كانديداي پوششي است! اينها چيزهاي عجيب و غريبي است و نميدانم دستگاههاي نظارتي كه مسووليت تاييد كانديداي پيشنهادي فدراسيون فوتبال را دارند در ارزيابيهاي خود به چه نتيجهاي رسيدند. موضوعات ديگر داستان است! البته نميدانم كه آيا قبل از اعلام رد صلاحيت اين اعضا نظر ميدهند يا بعدش. براي من جاي سوال است كه اين سه نفري كه بالا آمدند بازهم دستگاههاي نظارتي نظر ميدهند يا از قبل نظرشان را دادند؟
اعتقاد داريد كفاشيان ميتوانست تاييد شود؟
با وجود اينكه من به او نقد فراوان دارم اما انصاف را بايد درنظر گرفت. آقاي كفاشيان به لحاظ كارآمدي اگر حساب كنيم يا دست پاكي سرآمد افراد موجود است.
عزيزي خادم چطور؟
درباره او صحبت خاصي ندارم، چون از ايشان شناختي ندارم و نه عملكردهاي گذشته او را ديدم اما اگر عملكرد او را در نظر بگيريم باورم اين است كه عملكردش از افراد موجود در آن مدت كوتاه بهتر بود.
درباره تاييد صلاحيت مهدي تاج هم بحث داشتيد.
بله. اين سوال است كه آيا دستگاههاي نظارتي قبل از راي كميته انتخابات نظر ميدهند يا بعد از آن. ضمن اينكه بارها گفتم كه هم سوال است و هم جاي شبهه، اگر داشتن پرونده باز يا پرونده محكوميت چه موثر و چه غير موثر كسي نميتواند كانديدا شود خب براساس پرونده محكوميتي كه آقاي تاج و ساكت دارند آيا اينها حق كانديداتوري دارند؟ چراكه در اساسنامه فيفا موجود هست كه كساني كه پرونده دارند نميتوانند كانديدا شوند ازجمله خانم موسوي پرونده باز داشت و صرفا متهم بود و هنوز محكوم نشده بود خب ايشان را خودشان از هيات رييسه اخراج كردند. نكته مهمتر اينكه آقاي بلاتر به دليل پرونده باز داشتن و با اينكه هنوز محكوميت يا عدمش مشخص نبود اما حق ثبتنام نداشت. اين تناقضات و اين شبهات را چه كسي بايد پاسخ دهد؟ ضمن اينكه آقاي موسوي، رييس كميته قوانين و مقررات فدراسيون در يك مصاحبه با برنامه شبهاي فوتبالي اعلام كرد كه ايشان پرونده محكوميت دارد بر همين اساس حق ثبتنام ندارد. من در تعجبم و سوالم اين است كه هر كسي جاي تاج بود با آن چه برخوردي ميشد؟ نمونهاش آقاي كفاشيان ديگر! گفتند ايشان محكوميت اخلاق داشته حالا او كه به خاطر پرونده در كميته اخلاق حق ثبتنام نداشته، ايشان كه به خاطر پرونده در مراجع قضايي حق ثبتنام ندارد آنهم به دليل حيف و ميل بيتالمال. تاج و ساكت را ميگويم. بايد شبهات را براي يكبار هم كه شده در رسانهها مطرح كرد و اين موضوع را شفافسازي كنند كه به چه گروهي و جرياني بسته است كه تا اين حد ميتواند تمام مسائل كه مرتبط با او است، ناديده گرفته شود و مورد تفقد قرار بگيرد. اصلا عملكردش چه بوده؟
اعتقاد داريد كانديداهاي نهايي به نوعي مهندسي شده است؟
وقتي كسي كه ميگويد مشاور فدراسيون هستم و كانديداي نهايي است يعني پوششي بوده. مگر كسي ميتواند بدون اجازه رييس خود كانديدا شود؟ در عالم سياست را مثال بزنم. در انتخابات سال ۹۶ رياستجمهوري آقاي جهانگيري بدون اجازه آقاي روحاني آمد و كانديدا شد؟ قطعا نبوده! پس اينها پوششي هستند و طبق گفتههاي خودشان ميگوييم. پس نشان داده ميشود اين سناريو از قبل نوشته شده است. اين مهندسي كه ميگويند همين است و هيچ مرجعي هم زورشان نميرسد! مجلس شوراي اسلامي، قوه قضاييه، بازرسي كل كشور در دوره گذشته زورشان نرسيد، چرا؟ چون سازمانهاي غيررسمي زورشان بيشتر از سازمانهاي رسمي است! در نهايت هم يك حالتش اين است كه بهاروند به نفع تاج كنار ميرود و براي اينكه بگويند پوششي نيستيم نهايتا تاج و عابديني به فينال ميرسند!
نتيجه هم كه قابل پيشبيني است!
خب كسي كه ادعا ميكند ۴۸ تا امضا را بلوكه ميكند معنا و مفهومش چيست؟ اصلا مگر چنين چيزي را داريم؟ مگر در انتخابات فيفا يا ساير فدراسيونها چنين چيزي هست؟ اينها ديگر از شبهات گذشته و نشاندهنده واقعيت تلخ است كه هيچ مرجعي هم پيگيري و برخورد نكرده است. حتي زور وزير ورزش هم نرسيده است! در صورتي كه ميتواند با ساز و كاري منطقي برخوردهاي لازم در چارچوبهاي نظارتي خود داشته باشند. حرف وزير ورزش را هم زمين زدند كه گفته بود انتخابات رقابتي شود. اين چه معنايي دارد؟ اين نشاندهنده چه واقعيت تلخي است؟
ترس از تعليق دست امثال كفاشيان را بسته كه به مراجع بالاتر شكايت نميكنند؟
اينها خيالشان راحت است كه امثال واعظ آشتيانيها و كفاشيان و الي كساني ديگر چون اعتقاد به نظام و انقلاب دارند هيچوقت به مراجع بينالمللي شكايت نميكنند و چون از اين بابت خيالشان راحت است هر كاري دلشان بخواهد، ميكنند! ميگويند اينها نميروند شكايت كنند! مثلا دوره قبل اگر من شكايت ميكردم هيچ بعيد نبود اتفاقاتي بيفتد، چون ميدانند ما اهل اين كارها نيستيم و براي يك پست يك قيصريه را بر باد نميدهيم اينها مطمئن هستند. اما اگر يك نفر باشد كه يك شكايت به فيفا ببرد آن وقت به شما خواهم گفت چه اتفاقاتي رخ خواهد داد! كفاشيان هم گفت اين مساله داخلي است و آن را به فيفا نميبرم.
با اين وضعيت كه شما ميگوييد و با توجه به عدم پيگيري نهادهاي داخلي در حق فوتبال اجحاف نميشود؟
سوال من هم همين است كه تاييد صلاحيت يا ردصلاحيت اين افراد از قبل با نظارت دستگاههاي نظارتي بوده يا بعد از آن؟ سوال اين است. هم عملكردشان و هم شخصيتهاي حقيقيشان چالشهاي خاص دارد و اين جايتعجب دارد.
صحبت پاياني؟
برداشت من اين است كه ديگر درباره فوتبال هيچ كسي صحبت نكند چون خودش را خسته ميكند و رسانههاي ديگر به اين موضوع نپردازند! من فقط استناد فرمايش مقام معظم رهبري را ميكنم كه ابتداي سال ديداري با قهرمانان داشتند و فرمودند مراقب مافيا در ورزش باشيم و هيچ كس هم متاسفانه مراقب نيست!