• ۱۴۰۳ شنبه ۲۷ بهمن
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5982 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۷ بهمن

«اعتماد» از هجمه نیروهای حامی جلیلی به قالیباف گزارش می دهد:

دور جدید اختلاف برای «رتبه بندی در جبهه انقلاب»

سيما پروانه‌گهر

سخنراني محمدباقر قاليباف در تاييد راهبرد عدم مذاكره با دولت جديد در امريكا داغ انتخابات تابستان 1403 را تازه كرده است. قاليباف چه گفت و چرا هدف حمله نيروهاي حامي سعيد جليلي قرار گرفته است؟ رتبه‌بندي 
 
در جبهه انقلاب و مقايسه بين جليلي و قاليباف چه آينده‌اي براي اين جريان رقم مي‌زند؟ 
 

سخنراني اخير محمدباقر قاليباف درباره راهبرد تعيين شده مبني بر عدم مذاكره با امريكا در دولت جديد آغازي براي نمايان شدن آتش زير خاكستر بين دو طيف رقيب اصولگرا در انتخابات 1403 شده است. قاليباف روز شنبه -20 بهمن ماه - در ششمين همايش ويژه فرماندهان و كاركنان ستاد فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تاكيد كرد كه «رهبر معظم انقلاب روز گذشته شفاف و روشن درباره وفاق و مذاكره موضع گرفتند و قطعا رييس‌جمهور و اعضاي دولت بايد طبق فرمايش رهبر انقلاب كارها را پيش ببرند». او با يادآوري اينكه ترامپ قاتل شهيد سليماني است، يادآوري كرد كه «رهبر انقلاب تاكيد فرمودند مذاكره امري طبيعي با همه كشورهاي جهان است و پيش از اين نيز شهيد رييسي درباره برجام با اروپا مذاكره كردند. اما فقط امريكا را استثنا قرار دادند». بخش مهم صحبت‌هاي قاليباف در اين باره اما نكته‌اي بود كه به آن اشاره مستقيم نكرد، اما با قيد لفظ «دوستان جبهه انقلاب» نشان داد كه آماده حملات احتمالي از جانب نيروهاي رقيب خودي است: «در اين فضا نبايد دوقطبي ايجاد كرده و مخالف و موافق مذاكره ايجاد كنيم، چراكه برخي دوستان جبهه انقلاب دوقطبي مذاكره و عليه مذاكره را درست كنند در حالي كه ماهيت سخنان رهبر انقلاب با گذشته متفاوت است». طرح مساله قاليباف در تكرار راهبرد تعيين شده محور جديدي شد در تازه شدن نزاع انتخابات 1403. نزاعي كه در مرحله نخست در ظاهر اين مسعود پزشكيان و محمدباقر قاليباف و سعيد جليلي بودند كه با هم رقابت مي‌كردند، اما براي دو كانديداي اصولگرا رقابت و برتري بر ديگري به اندازه پيروزي بر مسعود پزشكيان اهميت داشت. ريشه اين اختلاف در تابستان 1392 شكل گرفته بود اما طي 10 سال در انتخابات مجلس دوازدهم وارد مرحله جديدي شد. هر دو طيف خود را صاحب گفتمان و جبهه انقلاب اسلامي مي‌دانستند با اين تفاوت كه يكي ديگر را به عافيت‌طلبي متهم مي‌كرد و ديگري طيف مقابل را جريان ضدوحدت، تنگ‌نظر با دايره كوچك انقلابي‌گري مي‌خواند. تصميم جديد مبني بر عدم مذاكره ايران با دولت فعلي امريكا كه در سخنان اخير رهبر انقلاب تبيين شد حالا به مثابه برگ برنده‌اي در دست نيروهاي سعيد جليلي افتاده و از آن عليه دولت وقت، نيروهاي اصلاح‌طلب و مهم‌تر از اين عليه محمدباقر قاليباف استفاده مي‌كنند. در سه روز گذشته توييتر در يد اختيار قبيله نيروهاي سعيد جليلي بود، با تندترين ادبيات و گفته‌ها خطاب به قاليباف . حملاتي كه در چهار محور سازماندهي شد.

محور اول حمله: مصادره راهبرد نه به مذاكره و استفاده از آن عليه قاليباف

بخش عمده‌اي از توييت‌ها و محتواهاي توليد شده عليه قاليباف در روزهاي اخير بر اين تصوير متكي است كه قاليباف تا همين روزهاي اخير مدافع مذاكره بوده و حالا بعد از سخنراني رهبري به يك‌باره راهبرد خود را تغيير داده است. به بيان روشن‌تر نيروهاي حامي سعيد جليلي مدعي هستند كه آنها تنها طيف سياسي هستند كه هميشه و از ازل تا ابد مخالف مذاكره بودند و حالا تعيين اين راهبرد به عنوان سياست رسمي آنها را در موقعيتي ويژه قرار داده است. مشخصا نيروهاي سعيد جليلي در اين مسير هيچ تفكيكي بين «نه به مذاكره با دولت ترامپ» و «نه به مذاكره با امريكا» قائل نيستند. آنها مي‌گويند سعيد جليلي شمايل هميشگي مخالفت با مذاكره بوده و هزينه اين موضوع را نيز پرداخت كرده است. مشخصا اشاره و كنايه آنها به اين است كه اين رويكرد در انتخابات يا انتخابات‌هاي اخير باعث عدم راي‌آوري جليلي در انتخابات شده است. احتمالا اگر از نزديكان يكي از آنها در اين باره سوال شود، خواهند گفت كه از سال 1392 اين سعيد جليلي بود كه تك سوار ايدئولوژي نه به مذاكره بوده و در هر انتخاباتي كه حاضر شده نيز به دليل همين رويكرد قرباني يك دوقطبي شده است. اين تصوير البته كميت لنگي نيز دارد، بر اين اساس كه مشخصا چرا سعيد جليلي در دو دور انتخابات مجلس كه از مشهد كانديدا شده، راي نياورده است و چگونه حتي بدنه راي مشهد در سال‌هايي كه از اساس مذاكره تا اين اندازه مساله پيچيده‌اي در كشور نبود به او راي براي پيروزي در انتخابات نداده‌اند. حالا نيروهاي سعيد جليلي مي‌گويند در دوقطبي بين قاليباف و جليلي، اين جليلي بوده كه شعار رسمي اين روزها را تبيين مي‌كرده است و قاليباف نمي‌تواند در اين زمينه ادعايي داشته باشد . آنها مي‌گويند قاليباف حالا تغيير رنگ داده و مخالف مذاكره شده و تا پيش از اين او مدافع مذاكره بوده است. اين ادعا البته نقص‌هاي تاريخي و حقوقي نيز دارد، چرا كه مهم‌ترين قانون كشور كه در عمل مذاكرات را با موانع قانوني مواجه كرد، قانون اقدام راهبردي مجلس يازدهم بود كه رياست آن نيز با قاليباف بود و حتي بعد از امتناع حسن روحاني از ابلاغ اين قانون، اين خود قاليباف بود كه اين قانون را ابلاغ كرد، بنابراين در هيچ تقسيم‌بندي سياسي نمي‌توان قاليباف را در ليست موافقان مذاكره با غرب قرار داد چه رسد به مذاكره با امريكا. نيروهاي حامي سعيد جليلي مشخصا در كف توييتر در حال القاي اين پيام و ايجاد اين فشار هستند كه اگر قاليباف اين روزها در تكرار سخنان رهبری بر ممنوعيت مذاكره با امريكا تاكيد مي‌كند، تنها براي نمايش است و او پيش از اين در موضع ديگري قرار داشته است. ادبيات تند نيروهاي جليلي در توييتر به شكلي است كه با استهزا كليدواژه‌هاي قاليباف مبني بر «عقلانيت انقلابي» ريشخند كرده و حتي عجيب‌تر از آن قاليباف را لعنت مي‌كنند. اين نخستين‌بار نيست كه نيروهاي سعيد جليلي از لعن و نفرين براي رساندن پيام سياسي خود استفاده مي‌كنند. حالا تنها نوبت به محمدباقر قاليباف رسيده است.

محور دوم حمله: عاقبت وفاق با دولت پزشكيان همين است

بخش ديگري از محتواهاي تند اين روزها در توييتر از جانب نيروهاي سعيد جليلي عليه محمدباقر قاليباف به موضوع ارتباط بين قاليباف با دولت پزشكيان اشاره و تاكيد دارد . اكانت‌هاي توييتري كه در خط مقدم اين جبهه قرار دارند، مشخصا مي‌گويند كه قاليباف با دولت وفاق كرد و حالا نتيجه‌اش وضعيت فعلي او است. ادبيات به كار رفته در اين مطالب مشخصا مي‌گويد كه قاليباف در ماه‌هاي اخير مشغول وفاق با پزشكيان بود، اما حالا در اين مورد مي‌گويد دولت بايد به راهبرد تعيين شده مبني بر عدم مذاكره را در پيش بگيرد. مجموع اين توييت‌ها كليدواژه وفاق را مورد تمسخر قرار داده و آن را محوري براي حمله به قاليباف. پس از راي اعتماد مجلس به كل كابينه پيشنهادي مسعود پزشكيان، دعواي ميان نيروهاي سياسي نزديك به سعيد جليلي به خصوص جبهه پايداري و طيف منسوب به رييس مجلس بالا گرفته است. در همين رابطه، روزنامه صبح نو گزارشي منتشر كرده كه عليه مخالفان و در ثناي محمدباقر قاليباف، رييس مجلس است. در بخشي از اين گزارش كه بخش تندروي اصولگرايان را «جريان ضد وحدت» خوانده، آمده است: «جريان ضد وحدت بعد از راي اعتماد مجلس به كابينه، فرصت را براي دور جديد حمله به قاليباف مناسب ديده و با تحريف واقعيت دوقطبي جديدي ايجاد كردند. اين چهره‌ها و جريان‌هاي مدعي كه همواره با نگاه طلبكار به جمهوري اسلامي نگريسته‌اند و به واسطه تنگ‌نظري، دايره انقلابي‌گري را كوچك كرده‌اند، در دو انتخابات سال‌هاي ۹۲ و ۱۴۰۳ با نفي لزوم اجماع در نهايت از عوامل پيروزي جريان اصلاحات بوده‌اند، اما اكنون با ادامه همان مشي طلبكارانه اتهام‌زني به چهره‌هاي انقلابي را ادامه مي‌دهند. اين گروه‌ها و افراد پس از راي اعتماد كامل مجلس به كابينه بدون توجه به آرايش نيروهاي سياسي در مجلس و نحوه تعامل نمايندگان با رييس‌جمهور به بيان تحليل‌هاي عجيب درباره نسبت رييس مجلس و كابينه پرداختند؛ حال آنكه پيام اين كابينه براي نمايندگان، تمايل رييس‌جمهور به همكاري ارزيابي شد و در نهايت وزرايي چون ظفرقندي و ميدري هم تحت تاثير نطق نهايي رييس‌جمهور با راي مثبت نمايندگان مواجه شدند.» به نظر مي‌رسد به بهانه راي اعتماد كامل به كابينه پيشنهادي رييس‌جمهوري، دوباره تنش ميان اين دو گروه سياسي درون اصولگرايان سر باز كرده و به محلي براي تسويه حساب‌هاي جناحي بر سر وقايع گذشته تبديل شده است؛ وقايعي كه هر طرف، ديگري را مقصر شكست‌ها مي‌داند. اين انتقاد در حالي از جانب نيروهاي جليلي عليه قاليباف مطرح مي‌شود كه او در موضوع حضور محمدجواد ظريف در دولت، به صورت روشن موضع‌گيري كرد و درباره ابلاغ قانون حجاب تنها بعد از مصوبه شوراي عالي امنيت ملي كوتاه آمد. با اين وجود نزديكان سعيد جليلي و حلقه نيروهاي او احتمالا انتظار رفتاري تند و سنگ‌اندازي جدي از جانب قاليباف در مسير كار دولت را داشتند. هم در مورد راي اعتماد مجلس به تمامي كابينه پزشكيان و در روزهاي اخير هم در مورد جمع شدن تعدادي امضا براي استيضاح عبدالرضا همتي، اين جريان قاليباف را محور فشار قرار دادند تا در عمل تئوري‌هاي خود در مورد نحوه با دولت چهاردهم را پياده كند.

محور سوم حمله: لعن و نفرين،

ادبيات هميشگي با هدف جديد

سومين موج از حملات توييتري در روزهاي اخير از طرح نيروهاي حامي جليلي عليه قاليباف بر ادبيات هميشگي اين طيف متكي است؛ لعن و نفرين. نفرين منتقدان از اساس در ادبيات اين جريان جايگاه ويژه‌اي دارد. از دولت نخست حسن روحاني لعن كردن روحاني ادبياتي پركاربرد در طيف نيروهاي جليلي و البته جريان پايداري بود. از همان سال‌ها تا امروز نيز موضوع لعن و نفرين در ادبيات سياسي اين جريان اهميت ويژه‌اي داشته است؛ از علي شريعتي و سيد محمد خاتمي و حسن روحاني و علي‌اكبر هاشمي‌رفسنجاني تا حالا در سال‌هاي اخير علي لاريجاني و محمدجواد ظريف و اخيرا نيز محمدباقر قاليباف. اين ادبيات البته به صورت ريشه‌اي در ايدئولوژي اين جريان ريشه دارد.مردادماه سال جاري ويديويي از آيت‌الله غلامرضا فياضي، عضو هيات امناي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) - موسسه‌اي كه توسط آيت‌الله مصباح‌يزدي در قم تاسيس شد و شالوده فكري و سازماني تاسيس جبهه پايداري را تشكيل داد- بازنشر شده است كه البته زمان دقيق ضبط اين ويديو مشخص نيست. فياضي در اين ويديوي كوتاه با لحن تاكيدي خاصي مرحوم دكتر علي شريعتي را با پسوند «لعنة‌الله عليه» ياد مي‌كند، مي‌گويد كه حجت‌الاسلام سيدمحمد خاتمي، شيعه نيست و مرحوم آيت‌الله اكبر هاشمي‌رفسنجاني هم ملعون است و تاكيد مي‌كند اگر او ملعون نباشد، كس ديگري ملعون نيست. ارديبهشت سال 1401 نيز سعيد قاسمي از چهره‌هاي نزديك به سعيد جليلي در يك سخنراني به صراحت گفت: لعنت خدا و رسول بر خاتمي، هاشمي و روحاني. لعنت كردن محمدجواد ظريف نيز چه در زمان فعاليت به عنوان وزير امور خارجه و چه اين روزها كه به عنوان معاون مسعود پزشكيان فعاليت مي‌كند نيز براي همگان آشناست. مساله اصلي كوچك شدن دايره افرادي است كه از لعن و نفرين اين جريان بيرون مانده‌اند. اگر در دهه 80 اين اصلاح‌طلبان و هاشمي‌رفسنجاني بودند كه مورد لعن و نفرين قرار مي‌گرفتند، اگر در دهه 90 اين علي لاريجاني بود كه هدف لعن و نفرين اين جريان قرار مي‌گرفت، حالا كار خالص‌سازي به جايي رسيده است كه محمدباقر قاليباف مورد لعن و نفرين قرار مي‌گيرد. موضوع مذاكرات و محور حملات به قاليباف نيز بهانه‌اي براي اين شده است كه قاليباف نيز در ليست كساني قرار بگيرد كه مورد لعن و نفرين شفاهي اين جريان هستند.

محور چهارم حمله: رتبه‌بندي در جبهه انقلاب و مقايسه جليلي با قاليباف

محور چهارم حملات به قاليباف بعد از اين سخنراني از جانب چهره‌هاي شاخص‌تر بود. چهره‌هايي كه مشخصا از چند ماه قبل از انتخابات مجلس دوازدهم هم درگيري‌هاي شديدي با قاليباف داشتند كه اين درگيري‌ها در انتخابات رياست‌جمهوري چهاردهم به اوج خود رسيد به شكلي كه شايد بتوان گفت سطح تنش و دوقطبي بين دو طيف قاليباف و جليلي در انتخابات رياست‌جمهوري تيرماه سال جاري از دوقطبي بين كانديداهاي اصلاح‌طلب و اصولگرا فراتر رفت. علي‌اكبر رائفي‌پور، از چهره‌هاي حامي سعيد جليلي در انتخابات اخير نيز در اين سونامي حمله به قاليباف در توييتر نوشته است: « آنقدر منفعل بودند تا باز هم امام جامعه خودش به خط بزند. اين جماعت سال‌هاست ولايت را سيبل و خاكريز خودشان كرده‌اند و وقيحانه هر كسي جز خودشان از جمله منتقدان‌شان را ضدولايت فقيه مي‌خوانند.» محور اصلي اين حملات البته بر اساس يك رويكرد است؛ رتبه‌بندي جبهه انقلاب و امتيازدهي به قاليباف و جليلي و تعيين تقدم و تاخير براي آنها در تعيين سلسله مراتب در اين جبهه از نظر ارزشي. اكانت‌هاي منتسب به جريان حامي جليلي مكررا روي اين محور مانور دادند كه آنچه امروز قاليباف- بعد از صحبت‌هاي آيت‌الله خامنه‌اي درباره مذاكرات- بر آن تاكيد مي‌كند، استراتژي هميشگي جليليون بوده است و اين را نشاني از عقب بودن قاليباف در قياس با جليلي در سلسله مراتب جبهه انقلاب توصيف كردند. عجيب اينكه حتي بعضا گفته‌هايي مبني بر اينكه «جليلي قبل از رهبري مذاكره را غيرشرافتمندانه خواند و هزينه‌اش را هم داد» نيز بيان شد. سطح تنش و حملات نيروهاي جليلي - با همپوشاني با بخشي از نيروهاي جبهه پايداري- عليه قاليباف اين‌بار البته از مرزهاي گذشته جدي شده است كما اينكه ادعاهاي عجيبي از جانب نزديكان و لشكر سايبري اين جريان در توييتر مطرح شده كه مدعي است قاليباف از چند ماه قبل از پايان سال 1402 در حال تلاش تبليغاتي براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري بوده است. بدون شك اين آخرين حلقه از مجموعه حملات نيروهاي سعيد جليلي به قاليباف نيست. نيروهايي كه سعي دارند تا مقصر شكست در انتخابات تيرماه 1403 را عدم كناره‌گيري قاليباف به نفع جليلي در نخستين دور اين رقابت بخوانند. اين هجمه از نخستين ساعات بعد از اعلام نتايج انتخابات در مردادماه سال جاري شروع شد و آنچه امروز در حال رخ دادن است تنها بخشي از يك مجموعه سريالي است كه آغاز آن به سال 1392 باز مي‌گردد و البته نقطه پايان روشني ندارد. در نخستين كنش و واكنش‌ها، جليلي خبري در كانالش منتشر مي‌كند كه جلسه‌اي سه نفره با محمدباقر قاليباف و يكي از چهره‌هاي شاخص جبهه مقاومت را منتشر كرد كه در آن جلسه بنا بر كناره‌گيري رييس مجلس شد و وي قبول نكرده است. اين خبر با واكنش تند قاليباف همراه شد و روز بعد در كانال رسمي ستاد قاليباف بيانيه‌اي درباره برخي اخبار منتشر شده توسط ستاد جليلي منتشر شد و تصريح كرد كه تاكيد دلسوزان نظام براي كناره‌گيري جليلي به دليل بالا بودن قاليباف در نظرسنجي‌هاي دوقطبي همچنين امكان دوقطبي‌سازي و ايجاد ترس از سعيد جليلي توسط رقيب بود كه ديديم اتفاق افتاد. اين كانال مدعي شد كه قاليباف در آن جلسه ادعا نكرده است كه چون حجت شرعي دارد، كنار نمي‌رود، بلكه آماده كناره‌گيري بود، اما كناره‌گيري‌اش مساوي با پيروزي رقيب در مرحله اول مي‌شد. پس از آن بود كه عليرضا كميلي از اعضاي ستاد جليلي در پاسخ به موضوع «جلسه جليلي و قاليباف در مشهد و تهران پيش از برگزاري دور اول انتخابات» نوشت: «بناي اجماع همواره بر كناره‌گيري افراد داراي راي كمتر بوده است، اما اين دوره برخي با حدس و گمان مي‌گفتند اگر جليلي با وجود سه برابر راي بيشتر از قاليباف كنار برود، بهتر است... كه ارقام نشان داد اگر دكتر قاليباف كنار مي‌رفت، بعيد نبود كه همان دور اول هم كار تمام شود.» او همچنين هرگونه خبري مبني بر تكليف به جليلي براي كنار رفتن توسط قاليباف كه در ساعات انتهايي آغاز رقابت دور نخست منتشر شده بود را رد و تاكيد كرد: «كار به اينجا رسيد كه دكتر قاليباف فرمودند بنده حجت شرعي دارم براي ماندن... از چه كساني؟ از آنها كه به من تكليف كردند بيايم! يعني...!» حميد رسايي نيز همان روزها در واكنش به ادعاي پيروزي قاليباف در صورت كنار رفتن جليلي به تندي به او و حاميانش تاخت و نوشت: «به توهين و تخريب يكي از كانديداها اهميت ندهيد. اين بندگان خدا بابت پروژه تخريب، قراردادي دارند و مجبورند! بهترين پاسخ براي راي ندادن به قاليباف، نفر چهارم شدن وي بعد از نبويان، ثابتي در انتخابات مجلس است، آن هم در شهري كه ۱۲ سال شهردار و ۴ سال نماينده و رييس مجلسش بوده». روزنامه اصولگراي فرهيختگان اينجاي كار بود كه وارد ميدان شد و به جليلي‌ها تاخت و نوشت: «همان تعبيري كه مرحوم تركان به وزير كار اسبق گفت. مثلا به اعضاي ستادشان اميد مي‌دادند «راي روستاها به ‌سمت جليلي بازگشته است!» كه البته چنين نشد. اما بر فرض اينكه اين گزاره قرين به صحت بوده باشد، اين افراد آيا نمي‌دانستند كه جمعيت روستايي كسري از جمعيت طبقه متوسط برخي شهرهاي بزرگ كه پاي صندوق آمدند هم نمي‌شود؟» استدلال‌هاي طرفداران قاليباف و ستاد او باعث شد تا شواليه سعيد جليلي وارد ميدان شود. اميرحسين ثابتي، نماينده مجلس و مشاور ارشد سعيد جليلي در يادداشتي نوشت كه «جليلي راي بيشتري داشته و طبيعتا بايد در صحنه باقي مي‌ماند و بعد از پايان دور اول نيز معلوم شد كه راي او حدود سه برابر قاليباف بوده است.» ثابتي با انتقاد از محمدباقر قاليباف مدعي شده كه اگر او «به ‌نفع جليلي كنار مي‌رفت، جليلي مي‌توانست همان دور اول كار را تمام كند». در مقابل احمد جانجان، چهره سياسي و اقتصادي نزديك به قاليباف در كانال تلگرامي خود نوشت: «درست طبق پيش‌بيني و انتظارمان! آقاي جليلي ۹۲ را مجددا تكرار كرد! حالا باز بريد دست ببريد توي نظرسنجيا و ببريد توي ايتا كه به قول خودتون از راي حرام قاليباف بريزه توي سبد راي‌تون». در ميانه همه اين زد و خوردهاي رسانه‌اي گفته‌هاي سيدحسن نقوي حسيني، چهره‌اي كه در سال 1392 در ستاد سعيد جليلي بود و طي سال‌هاي گذشته همواره به عنوان حلقه نزديكان او شناخته مي‌شد، اما به يك‌باره از او بريد و به ستاد پزشكيان رفت نيز قابل توجه است. نقوي‌حسيني در گفت‌وگو با انتخاب تاكيد دارد: «اگر جليلي هم به ‌نفع قاليباف كنار مي‌رفت، باز هم پزشكيان پيروز مي‌شد، زيرا در مرحله اول، كساني كه به قاليباف و پورمحمدي و پزشكيان راي دادند، بيان كردند كه نمي‌خواهند به جليلي راي دهند. آرايي كه به جليلي داده شد هم بيان كردند كه با قاليباف مخالفند. اگر قاليباف مي‌ماند هم باز اصولگرايان شكست مي‌خوردند». نكته قابل توجه ديگر كنش و واكنش 48 ساعت گذشته بين حاميان قاليباف و جليلي با توجه به كناره‌گيري بايدن از انتخابات رياست‌جمهوري است. نزديكان قاليباف، تيم رسانه‌اي در مجلس و خارج از مجلس با تاكيد بر اين خبر تصميم جليلي بر ماندن در صحنه رقابت‌ها را زير سوال بردند و او را متهم به بي‌توجهي به مصلحت و منافع حزبي و جرياني كردند. در مقابل حاميان جليلي نيز ساكت ننشستند. واكنش تند مهدي نيكخواه از چهره‌هاي جريان عدالتخواه نمونه روشن اين موضوع بود كه نوشت: «فقط مونده بود انصراف بايدن از انتخابات امريكا را بزنن تو سر جليلي كه برادران و خواهران نو‌اصولگراي قاليبافي زحمتشو كشيدن. خسته نباشيد!»

دشمن در امريكا و دشمني در بين خودي‌ها

مشخصا نزاع بين حاميان جليلي و قاليباف همچنان ادامه دارد و در روندي تصاعدي رو به رشد خواهد بود. به خصوص كه نيروهاي حامي سعيد جليلي اين احساس را دارند كه اگرچه قاليباف نيز از ورود به نهاد رياست‌جمهوري باز مانده، اما در نهايت رياست يك قوه را در دست دارد و اين تنها سعيد جليلي است كه از مجلس رانده و از دولت مانده، كماكان در سايه نقد و نيروهايش را در بخش‌هاي مختلف عليه روساي سه قوه بسيج مي‌كند. اين جريان احتمالا با اين راهبرد رو به جلو حركت مي‌كند كه با سنگ‌اندازي از طريق نهادهاي مختلف از ستاد امر به معروف تا برخي نمايندگان در شوراي عالي فضاي مجازي و مجلس مي‌تواند دولت پزشكيان را زمين‌گير كند و با اين شرايط اقتصادي و سياست خارجي او وضعيتي شكننده پيدا خواهد كرد. پيشگويي ياسر جبراييلي كه اخيرا گفته بود دولت انقلابي را بر سر كار خواهيم آورد نشاني از اين روياپردازي‌هاي شيرين اين جريان است. در اين چشم‌انداز حذف و كنار زدن محمدباقر قاليباف بخش مهمي از اين راهبرد است. به همين دليل اين جريان همان اندازه كه در تخريب و حمله به دولت فعلي سنگ تمام مي‌گذارد، سعي مي‌كند در تخريب قاليباف نيز كوتاهي نكند. فارغ از اينكه از اساس در ناصيه سعيد جليلي راي‌آوري از مردم امري ممكن است يا خير، حاميان او سعي دارند در يك مبارزه چندقطبي هر حريفي را كنار بزنند؛ خواه اين رقيب دولت پزشكيان و نزديكان او باشد خواه محمدباقر قاليباف. 

 

سخنراني اخير محمدباقر قاليباف درباره راهبرد تعيين شده مبني بر عدم مذاكره با امريكا در دولت جديد آغازي براي نمايان شدن آتش زير خاكستر بين دو طيف رقيب اصولگرا در انتخابات 1403 شده است. قاليباف روز شنبه -20 بهمن ماه - در ششمين همايش ويژه فرماندهان و كاركنان ستاد فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي تاكيد كرد كه «رهبر معظم انقلاب روز گذشته شفاف و روشن درباره وفاق و مذاكره موضع گرفتند و قطعا رييس‌جمهور و اعضاي دولت بايد طبق فرمايش رهبر انقلاب كارها را پيش ببرند». او با يادآوري اينكه ترامپ قاتل شهيد سليماني است، يادآوري كرد كه «رهبر انقلاب تاكيد فرمودند مذاكره امري طبيعي با همه كشورهاي جهان است و پيش از اين نيز شهيد رييسي درباره برجام با اروپا مذاكره كردند. اما فقط امريكا را استثنا قرار دادند». بخش مهم صحبت‌هاي قاليباف در اين باره اما نكته‌اي بود كه به آن اشاره مستقيم نكرد، اما با قيد لفظ «دوستان جبهه انقلاب» نشان داد كه آماده حملات احتمالي از جانب نيروهاي رقيب خودي است: «در اين فضا نبايد دوقطبي ايجاد كرده و مخالف و موافق مذاكره ايجاد كنيم، چراكه برخي دوستان جبهه انقلاب دوقطبي مذاكره و عليه مذاكره را درست كنند در حالي كه ماهيت سخنان رهبر انقلاب با گذشته متفاوت است». طرح مساله قاليباف در تكرار راهبرد تعيين شده محور جديدي شد در تازه شدن نزاع انتخابات 1403. نزاعي كه در مرحله نخست در ظاهر اين مسعود پزشكيان و محمدباقر قاليباف و سعيد جليلي بودند كه با هم رقابت مي‌كردند، اما براي دو كانديداي اصولگرا رقابت و برتري بر ديگري به اندازه پيروزي بر مسعود پزشكيان اهميت داشت. ريشه اين اختلاف در تابستان 1392 شكل گرفته بود اما طي 10 سال در انتخابات مجلس دوازدهم وارد مرحله جديدي شد. هر دو طيف خود را صاحب گفتمان و جبهه انقلاب اسلامي مي‌دانستند با اين تفاوت كه يكي ديگر را به عافيت‌طلبي متهم مي‌كرد و ديگري طيف مقابل را جريان ضدوحدت، تنگ‌نظر با دايره كوچك انقلابي‌گري مي‌خواند. تصميم جديد مبني بر عدم مذاكره ايران با دولت فعلي امريكا كه در سخنان اخير رهبر انقلاب تبيين شد حالا به مثابه برگ برنده‌اي در دست نيروهاي سعيد جليلي افتاده و از آن عليه دولت وقت، نيروهاي اصلاح‌طلب و مهم‌تر از اين عليه محمدباقر قاليباف استفاده مي‌كنند. در سه روز گذشته توييتر در يد اختيار قبيله نيروهاي سعيد جليلي بود، با تندترين ادبيات و گفته‌ها خطاب به قاليباف . حملاتي كه در چهار محور سازماندهي شد.

محور اول حمله: مصادره راهبرد نه به مذاكره

و استفاده از آن عليه قاليباف

بخش عمده‌اي از توييت‌ها و محتواهاي توليد شده عليه قاليباف در روزهاي اخير بر اين تصوير متكي است كه قاليباف تا همين روزهاي اخير مدافع مذاكره بوده و حالا بعد از سخنراني رهبري به يك‌باره راهبرد خود را تغيير داده است. به بيان روشن‌تر نيروهاي حامي سعيد جليلي مدعي هستند كه آنها تنها طيف سياسي هستند كه هميشه و از ازل تا ابد مخالف مذاكره بودند و حالا تعيين اين راهبرد به عنوان سياست رسمي آنها را در موقعيتي ويژه قرار داده است. مشخصا نيروهاي سعيد جليلي در اين مسير هيچ تفكيكي بين «نه به مذاكره با دولت ترامپ» و «نه به مذاكره با امريكا» قائل نيستند. آنها مي‌گويند سعيد جليلي شمايل هميشگي مخالفت با مذاكره بوده و هزينه اين موضوع را نيز پرداخت كرده است. مشخصا اشاره و كنايه آنها به اين است كه اين رويكرد در انتخابات يا انتخابات‌هاي اخير باعث عدم راي‌آوري جليلي در انتخابات شده است. احتمالا اگر از نزديكان يكي از آنها در اين باره سوال شود، خواهند گفت كه از سال 1392 اين سعيد جليلي بود كه تك سوار ايدئولوژي نه به مذاكره بوده و در هر انتخاباتي كه حاضر شده نيز به دليل همين رويكرد قرباني يك دوقطبي شده است. اين تصوير البته كميت لنگي نيز دارد، بر اين اساس كه مشخصا چرا سعيد جليلي در دو دور انتخابات مجلس كه از مشهد كانديدا شده، راي نياورده است و چگونه حتي بدنه راي مشهد در سال‌هايي كه از اساس مذاكره تا اين اندازه مساله پيچيده‌اي در كشور نبود به او راي براي پيروزي در انتخابات نداده‌اند. حالا نيروهاي سعيد جليلي مي‌گويند در دوقطبي بين قاليباف و جليلي، اين جليلي بوده كه شعار رسمي اين روزها را تبيين مي‌كرده است و قاليباف نمي‌تواند در اين زمينه ادعايي داشته باشد . آنها مي‌گويند قاليباف حالا تغيير رنگ داده و مخالف مذاكره شده و تا پيش از اين او مدافع مذاكره بوده است. اين ادعا البته نقص‌هاي تاريخي و حقوقي نيز دارد، چرا كه مهم‌ترين قانون كشور كه در عمل مذاكرات را با موانع قانوني مواجه كرد، قانون اقدام راهبردي مجلس يازدهم بود كه رياست آن نيز با قاليباف بود و حتي بعد از امتناع حسن روحاني از ابلاغ اين قانون، اين خود قاليباف بود كه اين قانون را ابلاغ كرد، بنابراين در هيچ تقسيم‌بندي سياسي نمي‌توان قاليباف را در ليست موافقان مذاكره با غرب قرار داد چه رسد به مذاكره با امريكا. نيروهاي حامي سعيد جليلي مشخصا در كف توييتر در حال القاي اين پيام و ايجاد اين فشار هستند كه اگر قاليباف اين روزها در تكرار سخنان رهبری بر ممنوعيت مذاكره با امريكا تاكيد مي‌كند، تنها براي نمايش است و او پيش از اين در موضع ديگري قرار داشته است. ادبيات تند نيروهاي جليلي در توييتر به شكلي است كه با استهزا كليدواژه‌هاي قاليباف مبني بر «عقلانيت انقلابي» ريشخند كرده و حتي عجيب‌تر از آن قاليباف را لعنت مي‌كنند. اين نخستين‌بار نيست كه نيروهاي سعيد جليلي از لعن و نفرين براي رساندن پيام سياسي خود استفاده مي‌كنند. حالا تنها نوبت به محمدباقر قاليباف رسيده است.

محور دوم حمله: عاقبت وفاق با

دولت پزشكيان همين است

بخش ديگري از محتواهاي تند اين روزها در توييتر از جانب نيروهاي سعيد جليلي عليه محمدباقر قاليباف به موضوع ارتباط بين قاليباف با دولت پزشكيان اشاره و تاكيد دارد . اكانت‌هاي توييتري كه در خط مقدم اين جبهه قرار دارند، مشخصا مي‌گويند كه قاليباف با دولت وفاق كرد و حالا نتيجه‌اش وضعيت فعلي او است. ادبيات به كار رفته در اين مطالب مشخصا مي‌گويد كه قاليباف در ماه‌هاي اخير مشغول وفاق با پزشكيان بود، اما حالا در اين مورد مي‌گويد دولت بايد به راهبرد تعيين شده مبني بر عدم مذاكره را در پيش بگيرد. مجموع اين توييت‌ها كليدواژه وفاق را مورد تمسخر قرار داده و آن را محوري براي حمله به قاليباف. پس از راي اعتماد مجلس به كل كابينه پيشنهادي مسعود پزشكيان، دعواي ميان نيروهاي سياسي نزديك به سعيد جليلي به خصوص جبهه پايداري و طيف منسوب به رييس مجلس بالا گرفته است. در همين رابطه، روزنامه صبح نو گزارشي منتشر كرده كه عليه مخالفان و در ثناي محمدباقر قاليباف، رييس مجلس است. در بخشي از اين گزارش كه بخش تندروي اصولگرايان را «جريان ضد وحدت» خوانده، آمده است: «جريان ضد وحدت بعد از راي اعتماد مجلس به كابينه، فرصت را براي دور جديد حمله به قاليباف مناسب ديده و با تحريف واقعيت دوقطبي جديدي ايجاد كردند. اين چهره‌ها و جريان‌هاي مدعي كه همواره با نگاه طلبكار به جمهوري اسلامي نگريسته‌اند و به واسطه تنگ‌نظري، دايره انقلابي‌گري را كوچك كرده‌اند، در دو انتخابات سال‌هاي ۹۲ و ۱۴۰۳ با نفي لزوم اجماع در نهايت از عوامل پيروزي جريان اصلاحات بوده‌اند، اما اكنون با ادامه همان مشي طلبكارانه اتهام‌زني به چهره‌هاي انقلابي را ادامه مي‌دهند. اين گروه‌ها و افراد پس از راي اعتماد كامل مجلس به كابينه بدون توجه به آرايش نيروهاي سياسي در مجلس و نحوه تعامل نمايندگان با رييس‌جمهور به بيان تحليل‌هاي عجيب درباره نسبت رييس مجلس و كابينه پرداختند؛ حال آنكه پيام اين كابينه براي نمايندگان، تمايل رييس‌جمهور به همكاري ارزيابي شد و در نهايت وزرايي چون ظفرقندي و ميدري هم تحت تاثير نطق نهايي رييس‌جمهور با راي مثبت نمايندگان مواجه شدند.» به نظر مي‌رسد به بهانه راي اعتماد كامل به كابينه پيشنهادي رييس‌جمهوري، دوباره تنش ميان اين دو گروه سياسي درون اصولگرايان سر باز كرده و به محلي براي تسويه حساب‌هاي جناحي بر سر وقايع گذشته تبديل شده است؛ وقايعي كه هر طرف، ديگري را مقصر شكست‌ها مي‌داند. اين انتقاد در حالي از جانب نيروهاي جليلي عليه قاليباف مطرح مي‌شود كه او در موضوع حضور محمدجواد ظريف در دولت، به صورت روشن موضع‌گيري كرد و درباره ابلاغ قانون حجاب تنها بعد از مصوبه شوراي عالي امنيت ملي كوتاه آمد. با اين وجود نزديكان سعيد جليلي و حلقه نيروهاي او احتمالا انتظار رفتاري تند و سنگ‌اندازي جدي از جانب قاليباف در مسير كار دولت را داشتند. هم در مورد راي اعتماد مجلس به تمامي كابينه پزشكيان و در روزهاي اخير هم در مورد جمع شدن تعدادي امضا براي استيضاح عبدالرضا همتي، اين جريان قاليباف را محور فشار قرار دادند تا در عمل تئوري‌هاي خود در مورد نحوه با دولت چهاردهم را پياده كند.

محور سوم حمله: لعن و نفرين،

ادبيات هميشگي با هدف جديد

سومين موج از حملات توييتري در روزهاي اخير از طرح نيروهاي حامي جليلي عليه قاليباف بر ادبيات هميشگي اين طيف متكي است؛ لعن و نفرين. نفرين منتقدان از اساس در ادبيات اين جريان جايگاه ويژه‌اي دارد. از دولت نخست حسن روحاني لعن كردن روحاني ادبياتي پركاربرد در طيف نيروهاي جليلي و البته جريان پايداري بود. از همان سال‌ها تا امروز نيز موضوع لعن و نفرين در ادبيات سياسي اين جريان اهميت ويژه‌اي داشته است؛ از علي شريعتي و سيد محمد خاتمي و حسن روحاني و علي‌اكبر هاشمي‌رفسنجاني تا حالا در سال‌هاي اخير علي لاريجاني و محمدجواد ظريف و اخيرا نيز محمدباقر قاليباف. اين ادبيات البته به صورت ريشه‌اي در ايدئولوژي اين جريان ريشه دارد.مردادماه سال جاري ويديويي از آيت‌الله غلامرضا فياضي، عضو هيات امناي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) - موسسه‌اي كه توسط آيت‌الله مصباح‌يزدي در قم تاسيس شد و شالوده فكري و سازماني تاسيس جبهه پايداري را تشكيل داد- بازنشر شده است كه البته زمان دقيق ضبط اين ويديو مشخص نيست. فياضي در اين ويديوي كوتاه با لحن تاكيدي خاصي مرحوم دكتر علي شريعتي را با پسوند «لعنة‌الله عليه» ياد مي‌كند، مي‌گويد كه حجت‌الاسلام سيدمحمد خاتمي، شيعه نيست و مرحوم آيت‌الله اكبر هاشمي‌رفسنجاني هم ملعون است و تاكيد مي‌كند اگر او ملعون نباشد، كس ديگري ملعون نيست. ارديبهشت سال 1401 نيز سعيد قاسمي از چهره‌هاي نزديك به سعيد جليلي در يك سخنراني به صراحت گفت: لعنت خدا و رسول بر خاتمي، هاشمي و روحاني. لعنت كردن محمدجواد ظريف نيز چه در زمان فعاليت به عنوان وزير امور خارجه و چه اين روزها كه به عنوان معاون مسعود پزشكيان فعاليت مي‌كند نيز براي همگان آشناست. مساله اصلي كوچك شدن دايره افرادي است كه از لعن و نفرين اين جريان بيرون مانده‌اند. اگر در دهه 80 اين اصلاح‌طلبان و هاشمي‌رفسنجاني بودند كه مورد لعن و نفرين قرار مي‌گرفتند، اگر در دهه 90 اين علي لاريجاني بود كه هدف لعن و نفرين اين جريان قرار مي‌گرفت، حالا كار خالص‌سازي به جايي رسيده است كه محمدباقر قاليباف مورد لعن و نفرين قرار مي‌گيرد. موضوع مذاكرات و محور حملات به قاليباف نيز بهانه‌اي براي اين شده است كه قاليباف نيز در ليست كساني قرار بگيرد كه مورد لعن و نفرين شفاهي اين جريان هستند.

محور چهارم حمله: رتبه‌بندي در جبهه انقلاب

و مقايسه جليلي با قاليباف

محور چهارم حملات به قاليباف بعد از اين سخنراني از جانب چهره‌هاي شاخص‌تر بود. چهره‌هايي كه مشخصا از چند ماه قبل از انتخابات مجلس دوازدهم هم درگيري‌هاي شديدي با قاليباف داشتند كه اين درگيري‌ها در انتخابات رياست‌جمهوري چهاردهم به اوج خود رسيد به شكلي كه شايد بتوان گفت سطح تنش و دوقطبي بين دو طيف قاليباف و جليلي در انتخابات رياست‌جمهوري تيرماه سال جاري از دوقطبي بين كانديداهاي اصلاح‌طلب و اصولگرا فراتر رفت. علي‌اكبر رائفي‌پور، از چهره‌هاي حامي سعيد جليلي در انتخابات اخير نيز در اين سونامي حمله به قاليباف در توييتر نوشته است: « آنقدر منفعل بودند تا باز هم امام جامعه خودش به خط بزند. اين جماعت سال‌هاست ولايت را سيبل و خاكريز خودشان كرده‌اند و وقيحانه هر كسي جز خودشان از جمله منتقدان‌شان را ضدولايت فقيه مي‌خوانند.» محور اصلي اين حملات البته بر اساس يك رويكرد است؛ رتبه‌بندي جبهه انقلاب و امتيازدهي به قاليباف و جليلي و تعيين تقدم و تاخير براي آنها در تعيين سلسله مراتب در اين جبهه از نظر ارزشي. اكانت‌هاي منتسب به جريان حامي جليلي مكررا روي اين محور مانور دادند كه آنچه امروز قاليباف- بعد از صحبت‌هاي آيت‌الله خامنه‌اي درباره مذاكرات- بر آن تاكيد مي‌كند، استراتژي هميشگي جليليون بوده است و اين را نشاني از عقب بودن قاليباف در قياس با جليلي در سلسله مراتب جبهه انقلاب توصيف كردند. عجيب اينكه حتي بعضا گفته‌هايي مبني بر اينكه «جليلي قبل از رهبري مذاكره را غيرشرافتمندانه خواند و هزينه‌اش را هم داد» نيز بيان شد. سطح تنش و حملات نيروهاي جليلي - با همپوشاني با بخشي از نيروهاي جبهه پايداري- عليه قاليباف اين‌بار البته از مرزهاي گذشته جدي شده است كما اينكه ادعاهاي عجيبي از جانب نزديكان و لشكر سايبري اين جريان در توييتر مطرح شده كه مدعي است قاليباف از چند ماه قبل از پايان سال 1402 در حال تلاش تبليغاتي براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري بوده است. بدون شك اين آخرين حلقه از مجموعه حملات نيروهاي سعيد جليلي به قاليباف نيست. نيروهايي كه سعي دارند تا مقصر شكست در انتخابات تيرماه 1403 را عدم كناره‌گيري قاليباف به نفع جليلي در نخستين دور اين رقابت بخوانند. اين هجمه از نخستين ساعات بعد از اعلام نتايج انتخابات در مردادماه سال جاري شروع شد و آنچه امروز در حال رخ دادن است تنها بخشي از يك مجموعه سريالي است كه آغاز آن به سال 1392 باز مي‌گردد و البته نقطه پايان روشني ندارد. در نخستين كنش و واكنش‌ها، جليلي خبري در كانالش منتشر مي‌كند كه جلسه‌اي سه نفره با محمدباقر قاليباف و يكي از چهره‌هاي شاخص جبهه مقاومت را منتشر كرد كه در آن جلسه بنا بر كناره‌گيري رييس مجلس شد و وي قبول نكرده است. اين خبر با واكنش تند قاليباف همراه شد و روز بعد در كانال رسمي ستاد قاليباف بيانيه‌اي درباره برخي اخبار منتشر شده توسط ستاد جليلي منتشر شد و تصريح كرد كه تاكيد دلسوزان نظام براي كناره‌گيري جليلي به دليل بالا بودن قاليباف در نظرسنجي‌هاي دوقطبي همچنين امكان دوقطبي‌سازي و ايجاد ترس از سعيد جليلي توسط رقيب بود كه ديديم اتفاق افتاد. اين كانال مدعي شد كه قاليباف در آن جلسه ادعا نكرده است كه چون حجت شرعي دارد، كنار نمي‌رود، بلكه آماده كناره‌گيري بود، اما كناره‌گيري‌اش مساوي با پيروزي رقيب در مرحله اول مي‌شد. پس از آن بود كه عليرضا كميلي از اعضاي ستاد جليلي در پاسخ به موضوع «جلسه جليلي و قاليباف در مشهد و تهران پيش از برگزاري دور اول انتخابات» نوشت: «بناي اجماع همواره بر كناره‌گيري افراد داراي راي كمتر بوده است، اما اين دوره برخي با حدس و گمان مي‌گفتند اگر جليلي با وجود سه برابر راي بيشتر از قاليباف كنار برود، بهتر است... كه ارقام نشان داد اگر دكتر قاليباف كنار مي‌رفت، بعيد نبود كه همان دور اول هم كار تمام شود.» او همچنين هرگونه خبري مبني بر تكليف به جليلي براي كنار رفتن توسط قاليباف كه در ساعات انتهايي آغاز رقابت دور نخست منتشر شده بود را رد و تاكيد كرد: «كار به اينجا رسيد كه دكتر قاليباف فرمودند بنده حجت شرعي دارم براي ماندن... از چه كساني؟ از آنها كه به من تكليف كردند بيايم! يعني...!» حميد رسايي نيز همان روزها در واكنش به ادعاي پيروزي قاليباف در صورت كنار رفتن جليلي به تندي به او و حاميانش تاخت و نوشت: «به توهين و تخريب يكي از كانديداها اهميت ندهيد. اين بندگان خدا بابت پروژه تخريب، قراردادي دارند و مجبورند! بهترين پاسخ براي راي ندادن به قاليباف، نفر چهارم شدن وي بعد از نبويان، ثابتي در انتخابات مجلس است، آن هم در شهري كه ۱۲ سال شهردار و ۴ سال نماينده و رييس مجلسش بوده». روزنامه اصولگراي فرهيختگان اينجاي كار بود كه وارد ميدان شد و به جليلي‌ها تاخت و نوشت: «همان تعبيري كه مرحوم تركان به وزير كار اسبق گفت. مثلا به اعضاي ستادشان اميد مي‌دادند «راي روستاها به ‌سمت جليلي بازگشته است!» كه البته چنين نشد. اما بر فرض اينكه اين گزاره قرين به صحت بوده باشد، اين افراد آيا نمي‌دانستند كه جمعيت روستايي كسري از جمعيت طبقه متوسط برخي شهرهاي بزرگ كه پاي صندوق آمدند هم نمي‌شود؟» استدلال‌هاي طرفداران قاليباف و ستاد او باعث شد تا شواليه سعيد جليلي وارد ميدان شود. اميرحسين ثابتي، نماينده مجلس و مشاور ارشد سعيد جليلي در يادداشتي نوشت كه «جليلي راي بيشتري داشته و طبيعتا بايد در صحنه باقي مي‌ماند و بعد از پايان دور اول نيز معلوم شد كه راي او حدود سه برابر قاليباف بوده است.» ثابتي با انتقاد از محمدباقر قاليباف مدعي شده كه اگر او «به ‌نفع جليلي كنار مي‌رفت، جليلي مي‌توانست همان دور اول كار را تمام كند». در مقابل احمد جانجان، چهره سياسي و اقتصادي نزديك به قاليباف در كانال تلگرامي خود نوشت: «درست طبق پيش‌بيني و انتظارمان! آقاي جليلي ۹۲ را مجددا تكرار كرد! حالا باز بريد دست ببريد توي نظرسنجيا و ببريد توي ايتا كه به قول خودتون از راي حرام قاليباف بريزه توي سبد راي‌تون». در ميانه همه اين زد و خوردهاي رسانه‌اي گفته‌هاي سيدحسن نقوي حسيني، چهره‌اي كه در سال 1392 در ستاد سعيد جليلي بود و طي سال‌هاي گذشته همواره به عنوان حلقه نزديكان او شناخته مي‌شد، اما به يك‌باره از او بريد و به ستاد پزشكيان رفت نيز قابل توجه است. نقوي‌حسيني در گفت‌وگو با انتخاب تاكيد دارد: «اگر جليلي هم به ‌نفع قاليباف كنار مي‌رفت، باز هم پزشكيان پيروز مي‌شد، زيرا در مرحله اول، كساني كه به قاليباف و پورمحمدي و پزشكيان راي دادند، بيان كردند كه نمي‌خواهند به جليلي راي دهند. آرايي كه به جليلي داده شد هم بيان كردند كه با قاليباف مخالفند. اگر قاليباف مي‌ماند هم باز اصولگرايان شكست مي‌خوردند». نكته قابل توجه ديگر كنش و واكنش 48 ساعت گذشته بين حاميان قاليباف و جليلي با توجه به كناره‌گيري بايدن از انتخابات رياست‌جمهوري است. نزديكان قاليباف، تيم رسانه‌اي در مجلس و خارج از مجلس با تاكيد بر اين خبر تصميم جليلي بر ماندن در صحنه رقابت‌ها را زير سوال بردند و او را متهم به بي‌توجهي به مصلحت و منافع حزبي و جرياني كردند. در مقابل حاميان جليلي نيز ساكت ننشستند. واكنش تند مهدي نيكخواه از چهره‌هاي جريان عدالتخواه نمونه روشن اين موضوع بود كه نوشت: «فقط مونده بود انصراف بايدن از انتخابات امريكا را بزنن تو سر جليلي كه برادران و خواهران نو‌اصولگراي قاليبافي زحمتشو كشيدن. خسته نباشيد!»

دشمن در امريكا و دشمني در بين خودي‌ها

مشخصا نزاع بين حاميان جليلي و قاليباف همچنان ادامه دارد و در روندي تصاعدي رو به رشد خواهد بود. به خصوص كه نيروهاي حامي سعيد جليلي اين احساس را دارند كه اگرچه قاليباف نيز از ورود به نهاد رياست‌جمهوري باز مانده، اما در نهايت رياست يك قوه را در دست دارد و اين تنها سعيد جليلي است كه از مجلس رانده و از دولت مانده، كماكان در سايه نقد و نيروهايش را در بخش‌هاي مختلف عليه روساي سه قوه بسيج مي‌كند. اين جريان احتمالا با اين راهبرد رو به جلو حركت مي‌كند كه با سنگ‌اندازي از طريق نهادهاي مختلف از ستاد امر به معروف تا برخي نمايندگان در شوراي عالي فضاي مجازي و مجلس مي‌تواند دولت پزشكيان را زمين‌گير كند و با اين شرايط اقتصادي و سياست خارجي او وضعيتي شكننده پيدا خواهد كرد. پيشگويي ياسر جبراييلي كه اخيرا گفته بود دولت انقلابي را بر سر كار خواهيم آورد نشاني از اين روياپردازي‌هاي شيرين اين جريان است. در اين چشم‌انداز حذف و كنار زدن محمدباقر قاليباف بخش مهمي از اين راهبرد است. به همين دليل اين جريان همان اندازه كه در تخريب و حمله به دولت فعلي سنگ تمام مي‌گذارد، سعي مي‌كند در تخريب قاليباف نيز كوتاهي نكند. فارغ از اينكه از اساس در ناصيه سعيد جليلي راي‌آوري از مردم امري ممكن است يا خير، حاميان او سعي دارند در يك مبارزه چندقطبي هر حريفي را كنار بزنند؛ خواه اين رقيب دولت پزشكيان و نزديكان او باشد خواه محمدباقر قاليباف. 

 


   بخش عمده‌اي از توييت‌ها و محتواهاي توليد شده عليه قاليباف در روزهاي اخير بر اين تصوير متكي است كه قاليباف تا همين روزهاي اخير مدافع مذاكره بوده و حالا بعد از سخنراني رهبري به يك‌باره راهبرد خود را تغيير داده است! به بيان روشن‌تر نيروهاي حامي جليلي مدعي هستند كه آنها تنها طيف سياسي هستند كه هميشه و از ازل تا ابد مخالف مذاكره بودند و حالا تعيين اين راهبرد به عنوان سياست رسمي آنها را در موقعيتي ويژه قرار داده است. آنها هيچ تفكيكي بين «نه به مذاكره با دولت ترامپ» و «نه به مذاكره با امريكا» قائل نيستند و مي‌كوشند سعيد جليلي را شمايل هميشگي مخالفت با مذاكره معرفي كنند كه هزينه اين موضوع را در انتخابات با فدا شدن در دوقطبي و عدم راي‌آوري پرداخت كرده است. احتمالا اگر از نزديكان يكي از آنها در اين باره سوال شود، خواهند گفت كه از سال 1392 جليلي تك‌سوار ايدئولوژي نه به مذاكره بوده و در هر انتخاباتي كه حاضر شده، نيز به دليل همين رويكرد توفيقي در كسب راي نداشته است. اين تصوير البته كميت لنگي نيز دارد، بر اين اساس كه مشخصا چرا سعيد جليلي در دو دور انتخابات مجلس كه از مشهد كانديدا شده راي نياورده و حتي بدنه راي مشهد نيز به او براي پيروزي راي نداده‌اند.
   مشخصا نزاع بين حاميان جليلي و قاليباف در روندي تصاعدي رو به رشد خواهد بود. به خصوص كه نيروهاي حامي جليلي اين احساس را دارند كه اگرچه قاليباف نيز مغلوب رقابت رياست‌جمهوري اخير است، اما در نهايت رياست يك قوه را در دست دارد. اين جريان احتمالا با اين راهبرد رو به جلو حركت مي‌كند كه با سنگ‌اندازي در مسير دولت از طريق نهادهاي مختلف- از ستاد امر به معروف تا برخي نمايندگان در شوراي عالي فضاي مجازي و مجلس- مي‌تواند دولت پزشكيان را زمين‌گير كند و با اين شرايط اقتصادي و سياست خارجي، آينده سياسي او را در وضعيتي شكننده قرار دهد. پيشگويي ياسر جبراييلي كه اخيرا گفته بود دولت انقلابي را بر سر كار خواهيم آورد نشاني از اين روياپردازي‌هاي شيرين دارد. در اين چشم‌انداز، حذف و كنار زدن محمدباقر قاليباف مقطع مهمي است. به همين دليل اين جريان همان اندازه كه در تخريب و حمله به دولت فعلي سنگ تمام مي‌گذارد، سعي مي‌كند در تخريب قاليباف نيز كوتاهي نكند. فارغ از اينكه از اساس در ناصيه سعيد جليلي راي‌آوري از مردم امري ممكن است يا خير، حاميان او سعي دارند در يك مبارزه چندقطبي هر حريفي را كنار بزنند؛ خواه مسعود پزشكيان و نزديكان او باشد خواه محمدباقر قاليباف.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون