نگاهي به كتاب جهان فكري بودايي كه به تازگي منتشر شد
درباره بوديسم
آيين بودايي پس از اسلام و مسيحيت، از جمله آيينهايي است كه در سراسر جهان پيرو دارند. بر پايه آمار سال ۲۰۰۵م. اين آيين ۳۶۰ ميليون پيرو در سراسر جهان دارد. اين پيروان در هند، مغولستان، تبت، چين، كره، ژاپن، امريكا و اروپا پراكندهاند. آيين بودا دين اصلي برخي كشورها از جمله سريلانكا، ميانمار (برمه)، تايلند، كامبوج، لائوس، ويتنام، ژاپن، چين، تبت و مغولستان به شمار ميآيد. اين آيين در تعاليم بودا ريشه دارد. تحقيقات و مطالعات محققان نشان ميدهد كه بودا شخصيتي تاريخي است، نه افسانهاي. فارغ از منابع آيين بودا، هيچ گزارش تاريخي معتبري از زندگي و تعليمات بودا در دست نيست. همه گزارشهاي موجود، مطالبي است كه سينه به سينه ميان بوداييان به نسلهاي بعد منتقل شده و حدود چهار سده پس از وي نگارش يافته است. بنابراين، مطالب گزارش شده درباره بودا، تنها برخاسته از متون ديني آيين بوداست و نه برآمده از گزارشهاي معتبر تاريخي. بر پايه گزارشهاي اساطيري موجود در منابع بودايي، نام اصلي بودا «سيدارته گوتمه» بوده كه احتمالا در فاصله سالهاي ۵۶۳-۴۸۳ ق. م. ميزيسته است. او در قبيله شاكيا (sakya) در منطقه كوچكي در هيماليا كه امروز در مرز نپال قرار دارد، زاده شد. سيدارته در دامان آيين هندو پرورش يافت و در ۱۶ سالگي ازدواج كرد و در ۲۹ سالگي پس از حوادثي چند، مسير زندگياش تغيير كرد. وي كه پيشتر آموزشهاي ويژه يك شاهزاده را فراگرفته بود، جامه زهد بر تن كرد و زير نظر آموزگاران معنوي آموزش ديد. پس از سالها صبر و شكيبايي به مطلوب خويش دست يافت و زير يك درخت، در جايي كه امروز به بودگيا معروف شده است، به حقيقت دست يافت و به مقام بودايي نايل شد. اساطير بودايي بر آنند كه خدايان متمايل بودند تا سيدارته به شخصي مقدس تبديل شود. به باور خدايان، بودا راهگشاي بسياري از مشكلاتي بود كه پيش روي آنها قرار داشت و رسيدن وي به مقام بودايي، براي آنها نيز سودمند بود. از اين رو، خدايان سعي كردند تا با قرار دادن رخدادهايي در زندگي بودا، او را از زندگي اشرافي خويش دور كنند و به مقام روحاني رهنمون سازند. لقب بودا در زبان سنسكريت به معناي فرد بيدار است. در اديان هند، اين عنوان براي هر شخصي كه به روشني رسيده، به كار ميرود و به بوداي تاريخي اختصاص ندارد. با اين حال، ميان همه بوداها، سيدارته گوتمه، جايگاهي بس بزرگ دارد. او را نه انسان ميتوان دانست و نه خدا. بودا سرشتي بس والاتر و برتر از اين دو دارد. او آموزگار خدايان و انسانهاست. «جهان فكري بودايي» نوشته پل ويليامز كتابي است كه به تازگي به همت انتشارات كتاب پارسه منتشر شده است. در بخشي از اين كتاب ميخوانيم: بودايیهای سراسر جهان بودايی بنا به سنتشان بر اين باور هستند كه اين جهان حاوی موجوداتی است بيش از موجوداتِ مرئی برای بشر. بوداييها به وجود خدايانِ هندو باور ندارند، گرچه وجودِ خدای قادر مطلق، حاضر در همه جا، خير مطلق و الوهيتی خالق و ازلی و ابدی را چنانكه مثلا در مسيحيت راست كيش مطرح است بهطور كامل انكار میكنند. قدرت ضرورتا منتهی به بينش نمیشود و از نظرِ بودايیها خدايانِ هندو برخلاف بوداها، بينش رهايیبخش ندارند. بنابراين خدايان هندو هم سرآخر متحمل رنج خواهند بود، زيرا هنوز به رهايی نرسيدهاند. اين كتاب مشتمل از هفت فصل است به ترتيب عبارتند از؛
- جايگاه آموزهاي بودا با توجه به زمينه و زمانه.
- جريان اصلي آيين بودايي كه در آن به مباحثي از قبيل تفكرات بنيادين بودا، چهار حقيقت شريف، جهان بودا، مراقبه بودايي و ... ميپردازد.
- سرشت و خاستگاه آيين بودايي.
- مكاتبي در تفكر بودايي جريان اصلي.
- فلسفه مهايانه كه در آن به مباحثي مانند كمال فرزانگي، آموزگاران و متون يو گاچاره و ... پرداخته شده است.
- بودا در آيين بودايي مهايانه.
- در فصل آخر نيز به مباحثي از جمله باطنيگري، اهميت مربي، ادبيات بودايي و ... پرداخته شده است.
كتاب «جهان فكري بودايي» با عنوان فرعي درآمدي كامل بر سنت هندي نوشته پل ويليامز با ترجمه جعفر فلاحي اخيرا توسط انتشارات كتاب پارسه در 470 صفحه منتشر شده است.