روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»، پس از تشكيل تيم زنان پرسپوليس و صعود اين تيم به سطح اول ليگ كشورمان كه بازتاب زيادي داشت و مورد توجه مردم فوتبالدوست قرار گرفت، خبر رسيد كه تيم فوتبال زنان استقلال هم استارت زده است. امروز مدتي از تشكيل تيم زنان استقلال ميگذرد و بازيهاي اين تيم در دسته دوم هم پوشش خوبي را به دنبال دارد. دو تيم پرطرفدار فوتبال كشورمان در آقايان كه اگر در بخش زنان هم در سطح اول مسابقات كشوري حضور داشته باشند، ميتوانند تنور بازيها را گرم نگه دارند. براي بررسي بيشتر از وضعيت تيم زنان استقلال با مريم حسنزاده، سرمربي اين تيم گفتوگويي ترتيب داديم كه چكيدهاي از آن را در ادامه ميخوانيد.
براي شروع، از سوابق خود در فوتبال بگوييد.
من متولد پانزده اسفند ۱۳۶۱ هستم و از بچگي عاشق فوتبال بودم. وقتي سال ۷۹ فوتبال به منطقه ما آمد من در سالن بازي ميكردم و به عنوان تكنيكيترين بازيكن شهرستانهاي تهران هم انتخاب شدم. آن زمان دوست داشتم مربي هم باشم، اما قانوني گذاشته بودند كه به افراد زير ۲۲ سال مدرك مربيگري نميدادند، اما با معرفينامه مسوولان اسلامشهر به آموزش و پرورش معرفي شدم تا بازيكنان مستعد را شناسايي كنم. بعد در ۲۲ سالگي تمام مدارك مربيگري در فوتسال و فوتبال را گرفتم. حدود ۱۲، ۱۳ سال پيش هم A آسيا را گرفتم. در همين حين هم در قهرماني كشور با تيم دانشآموزي و دانشگاهي در مسابقات شركت ميكردم و در ليگ برتر كشور هم با شهرداري اسلامشهر مربيگري كردم. در دوران بازي هم در فوتبال و هم در فوتسال پرسپوليس بازي كردم، كاپيتان اين تيم بودم و پس از يكسال كه تيم را جمع كردند در تيم هم بودم.
در همان دوران طرفدار پرسپوليس بوديد يا استقلال؟
واقعيت را بگويم از بس فوتبال را دوست داشتم كه فقط ميخواستم در فوتبال باشم و اينجوري نبود كه اهميتي داشته باشد و بگويم طرفدار كدام تيم بودم! كار خودم اهميت داشت و ميخواستم جايي كه كار ميكنم آن تيم را بالا بكشم حالا چه به عنوان بازيكن و چه مربي. در ساپيا هم كاپيتان بودم، تمركزم روي اين تيم بود و واقعا اين تيم را هم دوست داشتم.
بسيار خب. كارنامه فوتبالي شما تا همين جا بود؟
نه! بعد از سايپا به اسلامشهر برگشتم و سال ۸۹ تيم بانوان استقلال را تشكيل دادم و بازيكن و مربي بودم. در همين حين كه در استقلال مربيگري ميكردم در سال ۹۴ به عنوان كمك مربي بزرگسالان دعوت شدم و كمك مربيگري تيم ملي جوانان و نوجوانان را هم در سابقه كاري دارم، بعد هم تيمهاي ليگ دو و باز هم به استقلال كه ليگ دو است، آمدم كه الان هم اينجا هستم. البته بين تيم ملي زير ۱۷ سال و استقلال، اين تيم را انتخاب كردم.
در استقلال به فوتبال زنان توجه ميشود؟
باشگاه در حد ليگ دو حمايت ميكند. من زماني كه آمدم، مدير قبلي بود و شروع تستها بود. با تغيير مديرعامل خوشبختانه نگاه بهتري به تيم داشتند و حمايت كردند تا ميزبان شويم. ما در مجموعه مرغوبكار كه كار ميكنيم خوشبختانه ساعتهاي خوبي را به ما ميدهند تا تمرين كنيم، چون بچهها يكسريها دانشآموز هستند. مدير آكادمي همينطور. خانم شجاعي از زماني كه آمدند حمايت زيادي كردند و نگاه ويژه دارند تا كارهاي تيم ما بهتر انجام شوند همينطور خانم محمديان كه بسيار پيگير كار ما هستند. يعني يك مجموعه كه كار ميكنيم يكسري افراد پيگير كار ما هستند تا در مسابقات شركت كنيم. حالا كم و كاستيهايي هست اما خيلي نميشود، خرده گرفت. ما در ليگ دو قرار داريم و خوشبختانه همه چيز خوب است و خوب پيش ميرود.
هدفگذاري باشگاه براي تيم زنان استقلال چيست؟
روزي كه رفتم با باشگاه صحبت كردم، گفتند دنبال كسي بوديم كه سابقه بازيكنسازي داشته باشد و من در اين مدت كه كار كردم ۵۰ تا ۷۰ بازيكنانِ خودم به اردوهاي مختلف ردههاي مختلف دعوت شدند. همين موضوع هم مدنظر باشگاه استقلال قرار گرفت و الان هم كه ما شروع كرديم استقلال بازيكني نداشت و بازيكنان خود من هم در ليگهاي ديگري بازي ميكردند. دست ما خالي بود. بايد يك ساختاري در باشگاه شكل ميداديم و همين كار را هم انجام داديم. با حمايت باشگاه و مجموعه مرغوبكار كه ساعت خوبي به ما دادند و زمان طولاني تستگيري و بچههايي كه علاقه بيشتري به استقلال داشتند، توانستيم اين تيم را تشكيل دهيم. بازيكنان خيلي اسمي نيستند، اما استعداد دارند و يك تيمي را درست كرديم.
چه كمبودهايي در اين تيم و در كل فوتبال زنان وجود دارد؟
براي تيم استقلال الان همه چيز خوب است و باشگاه هم پيگير جذب يكي، دو بازيكن هست. همچنين اگر بشود بتوانيم ميزبان دوره بعد هم باشيم خوب است، چون بازيها همزمان برگزار ميشود و تيمهايي كه دو تا زمين در اختيار قرار دهند شانس ميزباني دارند و ما هم از باشگاههايي هستيم كه اين امكان را داريم كه گرفتن ميزباني به تيم ما كمك ميكند. اما بهطور كلي بخواهيم به مشكلات فوتبال بانوان بپردازيم نياز به يك مصاحبه كلي دارد كه نميدانم الان فرصت داريد تا بگويم يا نه؟
اگر ممكن است بهطور جزيي به آن بپردازيد.
بخواهم دو، سه تا نكته را عرض كنم، بايد بگويم همانطور كه در آقايان مشكل زمين چمن هست در خانمها هم همينطور، مشكل زمين چمن در تمام شهرها داريم. مورد ديگر اينكه هزينه پيشفصل تيم كم است و باشگاهها هزينه زيادي نميكنند تا پيشفصل بهتري داشته باشيم و تيمها كمي دير شروع ميكنند كه البته به مرور خدا را شكر بهتر شده است. اما بهتر است كه بازيكنان در باشگاهها آماده شوند و به تيم ملي بروند نه اينكه برعكس باشد. الان يكسريها تازه در اردويهاي تيم ملي آماده ميشوند و ميروند به باشگاه كمك ميكنند! اين يكي از مشكلاتي است كه به چشم ميآيد.
نگاه جنسيتي به فوتبال زنان هنوز وجود دارد؟
شايد چندين سال قبل اينطور بود، اما الان خدا را شكر خيلي بهتر شده و اطلاعرساني بيشتري ميشود و همه ميبينند و نتايج باعث ميشود تا بيشتر حمايت كنند. شايد توجهها كمتر باشد، اما رفتهرفته به جايگاه برابر ميرسد. مطمئنم ساليان بعد برابر ميشود.
الگوي شما در مربيگري كيست؟
بين مربياني كه در آقايان فعاليت دارند كار گوارديولا را خيلي دوست دارم، چون اهميت زيادي ميدهد و خود من هم خيلي مربيگري را دوست دارم البته اخلاق من اين است كه زياد سبك و سليقه يك فرد را دوست ندارم. برنامهريزي مربيان براي رسيدن به موفقيت توسط مربيان را پيگيري ميكنم تا ببينم چه كساني خوب هستند، اما بيشتر گوارديولا را دوست دارم، چون وقتي بيشتر زندگينامهاش را خواندم، متوجه شدم تا چه حد عميق وقتش را براي فوتبال ميگذارد. حس خوبي دارم، چون خود من هم خيلي حساس به شرايط فوتبال هستم و علاقه زيادي دارم و تمام تلاش خودم را ميكنم تا در آن سطح كارايي خوبي داشته باشم.
بين مربيان ايراني چطور؟
بيشتر مربيان خارجي مدنظرم بوده، اما بين اينها كه كار كردند سبك كاري كه برانكو در پرسپوليس داشت را دوست داشتم، چون خيلي جدي بود. ساليان سال توانست اين مسير را ادامه دهد براي همين هم توانست نتيجه بگيرد. يك دورهاي هم آقاي نكونام خيلي خوب داشت كار ميكرد. همان زمان كه در فولاد بود، اما متاسفانه تحت فشار بودن در استقلال باعث شد تا نتواند نتايج خوبي بگيرد. نبايد مهرههاي اينچنيني بسوزند و بايد حمايت كرد . نكونام زود به استقلال آمد و بايد چندين سال در فولاد و بقيه باشگاهها كار ميكرد و بعد به استقلال ميآمد. كار كردن در پرسپوليس و استقلال خيلي سخت است، چون هم زير نگاه طرفداران زيادي است و هر كسي يك شخص را قبول دارد و در اين وضعيت كار كردن خيلي سخت است. شايد تعدادي ببينند شما چي كار ميكنيد و كار شما را قبول داشته باشند، اما خيليها نميبينند كه شرايط چطور بوده يا چه چيزهايي بوده يا نبوده است. اما در دوراني كه برانكو در پرسپوليس كار ميكرد براي من جالب بود كه با نداشتن بسياري از بازيكنان كه پنجره نقل و انتقالاتشان بسته هم بود تيم توانست با آن تعداد بازيكن نتايج قابل قبولي را بگيرد. من كساني كه ميتوانند كارهاي خاص انجام دهند را دوست دارم.