ترك در ديوار دهكده
حتي وقتي جنگ روسيه و اوكراين دامن اروپا و امريكا راتر كرد، باز اين اژدهاي سرخ بود كه با اصرار روسيه هم، پايش به ماجرا كشيده نشد و دامن خود را دور نگه داشت. حالا اگر بيزينس من باشيد ميفهميد چرا بايد اردوگاه غرب نگران چين باشد. اين تاجر دلال مسلك خوب فهميده است چه اتفاقي دارد ميافتد. ديگر چندان به خاورميانه و بحران غزه و افغانستان، حتي نزاع در سوريه و موضوع ايران علاقهاي ندارد و ميخواهد سريعتر موضوعات آنجا فيصله پيدا كند. او توجهش به ظهور يك امپراتوري جديد است. دومين كشور پرجمعيت جهان، با رشد اقتصادي بالا، با مردماني كمتوقع و سختكوش، تحت يك رهبري واحد. گوشهاي تيز ترامپ صداي پاي چين را در پاناما و بندرهاي امريكاي لاتين شنيده است. از نظر او نظم نوين، تجارت جهاني و دهكده جهاني ديگر راهكار كه نيست هيچ، بلكه يك تهديد است. پس يكي بايد اين نظم را بههم بزند و اين دهكده كوچك را تهديد كند و تجارت جهاني را به سخره بگيرد. بپذيريم ترامپ مولود وضع موجود اقتصاد در جهان است. برخاسته از خرابياي است كه فقر و بيعدالتي ايجاد كرده است. حالا ترامپ ميخواهد بر موجي سوار شود كه خود به وجود نياورده بلكه وضعيت جهاني آن را پديد آورده است.
او فقط يك آدم باهوش است كه قابليت موج سواري دارد، ولي حقيقت اين است كه اين درياي بههم ريخته امواج خونفشاني دارد كه صدها ترامپ را در خود ميبلعد. سادهلوحانه خواهد بود كه تصور كنيم اين خانه آنقدر سست بنياد است كه سياستمدار تاجرپيشه آن را فرو ريزد. از آن سو هم بايد باور كنيم اين دهكده با ظهور تكنولوژي نو، تغييرات در مناسبات انسان و ماشين، راه به جايي نخواهد برد، بلكه بايد دريابيم ساكنان و حاكمان اين دهكده جهاني تنها با تغيير نگاه به مناسبات انساني و بازبيني و بازآفريني مناسباتي بر پايه انسانيت ميتوانند طرحي نو در اندازند و با التفات به خطري كه جهان امروز را تهديد ميكند به فكر چارهاي باشند و لاغير.