جزييات درگذشت هوادار پرسپوليس در تصادف از زبان برادرش
ميلاد گفت با عاليشاه عكس بگيرم بعدش اگر مُردم مهم نيست
برادر هوادار فوت شده پرسپوليس در سانحه تصادف به «اعتماد» گفت: «من راننده بودم؛ خوابم گرفت و وقتي چشمم را باز كردم زير چرخهاي يك ماشين ديگر بوديم. ميلاد فوت شد و برادر ديگرم در بيمارستاني در تبريز در كما است.» به گزارش روزنامه «اعتماد» محمد سليم پيروزي، هوادار پرسپوليس، يكي از هزاران عاشق فوتبال بود كه با شور و شوقي بينظير دوشنبه شب به تماشاي بازي تيم محبوبش آمد. او نه تنها يك هوادار ساده، بلكه نمادي از وفاداري و عشق به پرسپوليس بود. در روز بازي حساس پرسپوليس با النصر، او با قلبي پر از اميد و آرزو به ورزشگاه آزادي آمد تا از نزديك شاهد درخشش تيمش باشد تا صعود سرخها به مرحله بعد را جشن بگيرد. اين بازي براي او و ديگر هواداران به معناي يك رويداد بسيار مهم بود. يكي از اعضاي خانواده او در مورد اهميت بازيهاي پرسپوليس براي محمدسليم به «اعتماد» گفت: «آمدن به استاديوم براي تماشاي بازيهاي پرسپوليس كار هميشه ميلاد بود و او تمام بازيهاي مهم پرسپوليس را با سفر به تهران از نزديك مشاهده ميكرد.» محمدسليم يا همان ميلاد از يكي از روستاهاي كردزبان و دورافتاده اروميه به پايتخت آمد، با لباس قرمز و پرچم پرسپوليس در دست، در ميان جمعيت هواداران شور و هيجان را تجربه ميكرد و 90 دقيقه پرسپوليس را تشويق كرد و با بقيه خنديد و هيجان و استرس و آخرش ناراحتي را احساس كرد. برادرش در مورد سفرشان به تهران به «اعتماد» گفت: «روز يكشنبه از ساعت 11 شب از اروميه حركت كرديم؛ صبح رسيديم تهران و ساعت دو رفتيم داخل ورزشگاه. 5 نفر بوديم. سه برادر و پسر خودم و پسرعمويمان.» در نهايت اما متاسفانه داستان اين هوادار عاشق پرسپوليس پس از پايان بازي به يك تراژدي تبديل شد. پس از پايان بازي، محمدسليم با احساساتي مختلط از شادي و نااميدي به سمت خانهاش راهي شد. او در ميان خيابانهاي شلوغ، با افكارش درگير بود و به تحليل بازي و عملكرد تيمش ميپرداخت و حتما افسوس موقعيتهاي از دست رفته بازيكنان پرسپوليس را ميخورد تا در يك لحظه ناگهاني، زندگي او به طرز غمانگيزي به پايان رسيد.
تصادفي كه براي او اتفاق افتاد، نهتنها خانوادهاش را داغدار كرد، بلكه جامعه هواداري پرسپوليس را نيز تحت تاثير قرار داد. خبر فوت او مانند يك شوك بزرگ بر دل همه هواداران فوتبال نشست. برادرش در مورد تصادف گفت: «بعد از بازي اواخر شب به سمت شهرمان راه افتاديم. من راننده بودم. ساعت 4 صبح نزديك زنجان بوديم كه فكر ميكنم خوابم برد و با يك ماشين برخورد كرديم.
ديگر برادرمان در كما است و بيمارستان تبريز. من خودم هم مصدوم شدم ولي با رضايت خودم آمدم بيرون چون بايد در مراسم حاضر ميشدم و آنجا هم غريب بوديم.» محمدسليم پيروزي، نهتنها يك هوادار، بلكه يك انسان با آرزوها و روياهاي بزرگ بود. او در زندگي بيست و چند سالهاش هنوز هزار و يك آرزو داشت و ميخواست حالا حالاها در كنار خانواده و دوستانش و البته دختر دو سالهاش باشد اما صدافسوس كه سرنوشت طور ديگري رقم خورد. او كه عاشق اميد عاليشاه بود گويا قبل از بازي به يكي از برادرانش گفته بود: «كاش ميشد يك عكس با اميد عاليشاه بگيرم و بعدش اگر مُردم هم اشكالي ندارد.» متاسفانه ميلاد جانش را از دست داد بدون اينكه بتواند با كاپيتان تيم محبوبش عكس بگيرد.
فوت محمدسليم پيروزي يادآور اين است كه زندگي بسيار ناپايدار است و هيچ چيز قابل پيشبيني نيست. اين حادثه تلخ ميتواند درس عبرتي باشد براي بسياري از هواداران و افراد جامعه تا به اهميت ايمني در خيابانها و رفتارهاي احتياطي توجه بيشتري داشته باشند. مخصوصا اگر به ياد بياوريم كه همين چند ماه پيش يكي ديگر از هواداران پرسپوليس در يك تصادف ديگر كه البته داخل شهري بود جان به جان آفرين تسليم كرد. صدف خالقي، هوادار پرسپوليس بود كه بعد از بازي تيم محبوبش با نساجي حين برگشت دچار سانحه شد و درگذشت. در پايان، ياد و خاطره محمدسليم پيروزي همواره در دل هواداران پرسپوليس زنده خواهد ماند. او نهتنها يك هوادار بلكه يك نماد از عشق و وفاداري به تيمش بود. روحش شاد و يادش گرامي باد. حالا هواداران پرسپوليس هم با يادآوري ياد او در فضاي مجازي تلاش ميكنند تا ارزشهاي انساني و دوستي را در كنار عشق به فوتبال نگه دارند. اميد به اينكه مسوولان كشورمان هم به وضعيت ايمني جاده و خودروها بيشتر توجه كنند و هواداران هم هنگام سفرهاي درون شهري و بيرون شهري براي تماشاي بازي تيم محبوبشان تمام جوانب احتياطي را رعايت كنند. هيچ چيز ازجمله فوتبال به اندازه جان يك انسان ارزش ندارد.