خودتان خندهتان نميگيرد؟
پيمان طالبي
تصور كنيد كه صد سال از اين روزها گذشته و كسي از شما ميخواهد حال و روز تهران در سال 1403 را به تصوير بكشيد. تهران اين روزها را چگونه به ياد ميآوريد؟ بگذاريد خودم بگويم: يك ميدان آزادي و يك برج ميلاد حتما در خيالاتتان خواهد بود. خيابانها، ايستگاههاي مترو و بيآرتي، پاركها، تاكسيها، كافهها، رستورانها و بسي بيش از اينها را به ياد خواهيد آورد. از شهر كه بگذريم، ميرويم سراغ مردم: ظاهرشان را احتمالا به دقت به تصوير بكشيد، آن هم به تفكيك اقشار مختلف: دانشجوها، كاسبها، رانندهها، پيادهها، هنريترها و مردم عادي. همه و همه را بايد اضافه كرد به اينكه شما داريد درباره يك كشور اسلامي صحبت ميكنيد كه قوانين خاص خودش را دارد و عموم شهروندان تلاش ميكنند كم و بيش اين قوانين را رعايت كنند. حالا اگر از شما بخواهم كه صدسال پيش از اين روزها را به تصوير بكشيد چه خواهيد گفت؟ اگر در تصوير شما از آن روزگار، باز هم برج ميلادي وجود داشته باشد، چه اتفاقي ميافتد؟ ميبينيد اين اشتباه چقدر بديهي و خندهدار است؟ كل ماجراي انتقاد لشكر سايبري هميشه در صحنه، به تينا پاكروان و سريال تاسيان همين است. روي آنتن زنده تلويزيون اين مملكت، كارشناسان و منتقديني يكشبه(!) كه معلوم نيست تا حالا كجا بودهاند و اصلا چقدر از هنر و سينما و تاريخ و همه اينها با هم سر در ميآورند، فرياد و فغان سر دادهاند كه بايد سكانسهايي از اين سريال خارج شود و وقتي فهميدهاند كه بعد از پخش قسمت اول، بخشي در سريال حذف شده خدا را شكر كردهاند! واقعا كردهاند، دروغ نميگويم، خودتان برويد در اينترنت ويديويش را ببينيد. شاكي شدهاند كه چرا كارگردان، حال و هواي تئاتر شهر و موزه هنرهاي معاصر را به تصوير كشيده. فلان روشنفكر از دنيا رفته را بازسازي كرده و جلوي دوربين آورده. اين رفتارها مرا به ياد آن مطلبي مياندازد كه سالها پيش يكي از همين بوقبهدستان در رسانهاي درباره ميرزا علياصغرخان حكمت نوشته بود. كل متن درمورد رابطه حكمت با فراماسونها بود، يكجايي هم نوشته بود البته ايشان طرحهايي هم در سر داشت و آنها را عملي هم كرد، نظير سازماندهي وزارت معارف، تصويب اساسنامه تشكيل فرهنگستان ايران، ايجاد سازمان پيشاهنگي و تربيتبدني، افتتاح كتابخانه دانشسراي عالي، ايجاد نظام تعليم اكابر و تاسيس كتابخانه ملي و موزه ايران باستان! اين يادداشت تا مدتها سوژه خنده من و دوستانم بود. اينكه ببين حكمت چقدر بزرگ بوده كه در متني كه به انگيزه چسباندنش به فراماسونري نوشته شده، باز هم نميتوان از خدماتش سخن نگفت! حرفم اين است كه واقعا خودتان خندهتان نميگيرد از اين كارها؟ خودتان به اين كارها چه ميگوييد و اگر اسمش «تحريف تاريخ» نيست پس ديگر چه ميتواند باشد؟ تاريخ اين مملكت از بهمن 1357 شروع نشده، چه شما بخواهيد چه نخواهيد. چه سكانسهايي را از سريالي در بياوريد و چه نياوريد، چيزي از اين تاريخ تغيير نخواهد كرد.