نگاهي به نقاشيهاي باب ديلن براساس كتاب خاطراتش
جهان نابغه موسيقي روي بوم
نسيم خليلي
باب ديلن را مسلما به عنوان ترانهسراي بزرگ و خواننده، آهنگساز و نابغه موسيقي ميشناسيم كه به خاطر ترانههايش جايزه نوبل را هم برد؛ اما بخشي از زندگي باب ديلن افزون بر موسيقي در گستره هنرهاي تجسمي تبلور پيدا كرده است و بيش از هر چيز در نقاشي؛ مترجم كتاب خاطرات باب ديلن، «وقتي حالت بده كسي سراغت رو نميگيره» در مقدمه از جايگاه اين هنرمند در موسيقي نوشته، اما نقاشي در اين خاطرات چه جايگاهي دارد؟ باب در چند مورد از نقاشي سخن به ميان آورده است. مثلا از دوستياش با خوانندگان نقاش از جمله هري جكسون: «هري يه استوديو تو خيابون بروم داشت و بعدها مدلش شدم و نقاشيمو ميكشيد.» كه اين مدل نقاشي شدن خود ميتوانست الهامبخش و انگيزهدهنده خوبي باشد براي باب ديلن كه خودش هم افزون بر ميكروفون قلممو دست بگيرد. بعدها باب ديلن به خانهاي كه در يك خيابان خلوت و پردرخت اجاره كرده بود، اشاره ميكند: «يه خونه با معماري سبك قديمي و پشت پنجرههاي چوبي.» كه اطرافش «پر از درختهاي پير و باعظمت نارون بود»؛ خانهاي كه «مال هنري فورد بود»، صنعتگر امريكايي و موسس كارخانه اتومبيلسازي؛ «ايست همپتون كه زماني جاي زندگي كشاورزها و ماهيگيرها بود و الان شده بود مأمن هنرمندها و نويسندهها... درواقع بيشتر يه وضعيت ذهني بود تا يه مكان فيزيكي. اگه تعادل زندگيت كلا بههم خورده بود، اونجا ميتونستي خودت رو پيدا كني... اونجا بود كه شروع كردم به نقاشي. منظره ميكشيدم. سوژه هم زياد بود... با ماشين زياد ميرفتيم اسپينگز. اونجا بهشت نقاشها بود و كارگاه هنري دكونيگ، نقاش اكسپرسيونيست انتزاعي هلندي-امريكايي هم اونجا بود.» همزمان باب ديلن به تماشاي بومهاي نقاشي رنگ و روغن غولآسا علاقه داشت، مخصوصا كارهاي رد گرومز كه «با هر چي كار ميكرد-مدادشمعي، آبرنگ، گواش، مجسمه، نقاشي آميخته، تابلو كلاژ» اما آيا باب ديلن همانطور كه در خوانندگي و ترانهسرايي موفق بود در نقاشي هم موفق بود؟ يكي از اخباري كه درباره يكي از نمايشگاههاي نقاشيهاي او وايرال شده است، اين موضوع را تا حدي زير سوال ميبرد: «گفته ميشود اكثر نقاشيهاي باب ديلن، كه در نيويورك در معرض نمايش قرار گرفتهاند، كپيبرداري از عكسهاي اينترنتي بودهاند. اين نقاشيها كه حاصل سفر وي به قاره آسيا هستند، به عنوان تصاوير دست اول از مردم، معماري و مناظر شهري و طبيعي معرفي شدهاند. اما برخي ميگويند بيش از نيمي از اين نقاشيها، كپي مستقيمي از عكسهايي است كه هر فردي ميتواند در گوگل پيدا كند؛ يكي از اين نقاشيها از روي عكسي كشيده شده كه «هنري كارتيه- برسون» در سال 1948 گرفته است. صاحب يك وبسايت عكاسي نيز مدعي شده نقاشي «شانگهاي» ديلن از روي يكي از عكسهاي او از گوانگژو كشيده شده است.»