نشست «كودتاي 28 مرداد، مسائل امروز، تحولات آينده» با سخنراني صادق زيباكلام و محسن رهامي
دنياي امروز به سرداران صلح نياز دارد
فاصله گرفتن اشخاص و احزاب از مصدق يكي از دلايل وقوع كودتا بود
عاطفه شمس/ با نزديك شدن به شصت و دومين سالگرد كودتاي
28 مرداد 1332 عصر دوشنبه
بيست و ششم مردادماه، نشست «كودتاي 28 مرداد، مسائل امروز، تحولات آينده» از سلسله نشستهاي آموزشي گفتمان فردا، به همت حزب اراده ملت ايران (حاما) برگزار شد. سخنرانان اين نشست محسن رهامي، استاد دانشگاه و رييس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات و صادق زيباكلام، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران بودند كه هر دو در گفتههاي خود براينكه درباره كودتاي 28 مرداد 32 هنوز سوالات زيادي بيپاسخ مانده است تاكيد كردند. رهامي در تبيين عوامل شكست نهضت مقاومت ملي و دولت مصدق پنج محور را برشمرد كه به حاشيه راندن احزاب و نهادهاي مدني، انحلال مجلس، شخصمحوري و فاصله گرفتن روحانيت از مصدق، تشديد اختلافات بين اشخاص و فقدان سرداران صلحي كه بتوانند روابط دولت مصدق را با دنيا تنظيم كنند سرخطهاي اين عوامل بودند. زيباكلام نيز كه با تاخير به جلسه وارد شده بود به توضيح ديدگاههاي موجود نسبت به كودتاي 28 مرداد پرداخت و گفت: اين واقعه بيش از آنكه مورد تجزيه و تحليل درست و واقعبينانه قرار گرفته باشد بيشترين كاركرد آنچه پيش از انقلاب و چه پس از آن، بهرهبرداري سياسي از واقعه بوده است. در ادامه به دليل فضاي حاكم بر سياست كشور سخنان زيباكلام بيش از آنكه به بررسي بحث تاريخي كودتا و علل آن بپردازد رنگ و بوي سياستهاي جناحي امروز را يافت و پس از رسيدن به زمان پرسش و پاسخ موضوع بحث بهطور كامل از موضوع كودتاي 28 مرداد فاصله گرفت.
به دليل تاخير ديگر ميهمان نشست، محسن رهامي، استاد دانشگاه و رييس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات سخن را آغاز كرد. وي قبل از هر چيز بر ضرورت آسيبشناسي مشروطه و عوامل عدم موفقيت آن تاكيد كرد و گفت: با بحث در اين باره ميتوان اميدوار بود گذشته چراغ آينده ما قرار بگيرد. رهامي به سخنرانيهاي خود در فاصله 14 تا 28 مرداد در استانهاي ايلام و كرمانشاه اشارهاي داشت كه در آنها به اين نكته پرداخته كه چگونه عزلتنشيني و كنار كشيدن برخي سياستمردان زحمات ديگران در مشروطه و نهضت مقاومت ملي كه مقاومت ملي نفت جزيي از آن بود را به هدر داد. وي ادامه داد: بايد بررسي كرد كه چرا مشروطه در سوئد، انگلستان و بلژيك جواب داده اما در ايران موفق نشد و چرا نهضت مقاومت ملي ايران دچار شكست و به كودتا منجر شد بنابراين برگزاري چنين جلساتي براي پاسخگويي به اين سوالات لازم است. سپس با اشاره به اينكه در فضاي فعلي كشور برخي رسانهها مترصد فرصت هستند تا با هر اتفاق، فضا را امنيتي جلوه دهند گفت تشكيل اينگونه جلسات ميتواند در اطلاعرساني شفاف رسانهها بسيار موثر باشد.
رهامي به علل شكست نهضت مقاومت ملي اشاره كرد و گفت: چرا نهضتي كه با حمايت اكثريت مردم و پشتيباني احزاب در 30 تير به پيروزي رسيد به فاصله يك سال سرانجامي چون شكست يافت. آيا چنين سخناني صحيح است كه در شكست مصدق و نهضت مقاومت ملي، چند كيف دلاري كه به ايران وارد شده و عدهاي مثل شعبان بيمخ به اضافه تعدادي افراد فاسد نقش داشتهاند؟ سابق بر آن چند نفر در دفاع از نهضت مقاومت ملي مصدق در كشور به شهادت رسيده بودند؟ كساني كه در نهضت 30 تير 1330 شعار «يا مرگ يا مصدق» سر داده بودند در جريان كودتاي 28 مرداد 1332 كجا رفته و چرا يك نفر از آنها در اين كودتا كشته نشد؟ چگونه يك حكومت ملي كه به گفته مصدق به پشتيباني مردم تكيه داشت شكست خورد؟ آيا چنين اتفاقي ميتواند در كشور ما و كشورهاي ديگر دوباره بازسازي شود؟ چه عواملي سبب ميشود حكومتهاي ملي شكست بخورند؟ اينها سوالاتي جدي است كه ما به عنوان ميراثداران انقلاب اسلامي و كساني كه به اصلاح ميانديشيم- و نه به انقلاب- بايد به دنبال پاسخ آنها باشيم چراكه انقلاب هزينههاي زيادي در بر دارد اما وقتي به اصلاح بينديشيد پاسخ دادن به اين سوالات نيز اهميت بيشتري مييابد.
به حاشيه رفتن احزاب عامل كودتا بود
رييس شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات، پنج محور را براي پاسخ به سوالات بالا –دلايل عمده وقوع كودتاي 28 مرداد- مطرح كرد و گفت: يكي از مسائل مهم اين است كه در اين نهضت ابتدا مردم، احزاب و گروهها در صحنه هستند اما به فاصله يك سال به حاشيه ميروند يعني احزاب، گروهها و نهادهاي مدني كه حكم اسكلت ساختمان سياسي را داشته و وظيفه بسيج مردم را بر عهده دارند بهتدريج كنار رفتند اما اينها توسط چه كساني سركوب شدند و چه جرياني آنها را از دور خارج كرد؟ چرا در كشورهاي جهان سوم پيوسته با توسعه احزاب مخالفت ميشد؟ چرا هنوز تلاش ميشود در برهههايي حساس مثل انتخابات به جاي اينكه احزاب تصميمگيري كنند در محافل خصوصي تصميمات گرفته شود؟ پيش از كودتا، احزابي كه نسبت به مصدق انتقاد داشتند توسط او كه انتقاد و داشتن رقيب را برنميتابيد حذف ميشدند، از سوي ديگر نيز به دليل رفتارهاي مصدق احزاب به حاشيه رفتند.
دليل فاصله گرفتن مردم از احزاب، ورود احزاب بدلي بود
گويا بهتدريج فضاي عمومي به سمتي رفت كه حزب را منفور شمرده و عدم عضويت در احزاب و گروهها امري مقدس به شمار ميرفت. در حالي كه نقطه اتصال اين احزاب مصدق بوده و با پشتيباني آيتالله زنجاني و سپس ديگراني مثل آيتالله كاشاني نيز پشتوانه مذهبي مييافتند اما در شرايط پيش آمده حزبي شدن امر مذمومي شد. دليل اينكه مردم از احزاب فاصله گرفتند ورود احزاب بدلي به نهضت مقاومت ملي بود. به محض اينكه با روي كار آمدن مصدق فضا باز شد احزاب بدلي سفارشي كه در اتاقهاي فرمان ديگران مشكوك طراحي شده بودند در حالي كه همه مردم ايران بر مرجعيت تام آيتالله بروجردي معتقد بودند ـ مراجع ديگري نيز حضور داشتند اما ايشان محوريت را داشتند ـ در طرفداري از مصدق شعار «مرده باد بروجردي و زنده باد مصدق» سر دادند بنابراين روحانيون و علما نيز از مصدق فاصله گرفته و حاشيهنشين شدند و اطراف مصدق خالي شد.
انحلال مجلس اشتباه بزرگي بود
دوم، غيبت نهادهاي مدني از ديگر دلايل وقوع كودتا است. حضور مجلس حضور ملت است و كودتا در غياب مجلس اتفاق ميافتد با تمام احترامي كه براي مصدق قايل هستم، معتقدم كه انحلال مجلس و نهادهاي مردمي، اشتباهي بود كه به نهضت مقاومت ملي و دولت مصدق ضربه بزرگي وارد كرد. آيتالله كاشاني نيز از ديدن بياعتنايي مصدق، كنار ميكشد و بنابراين به عنوان محور سوم، شخصمحوري جاي جمعمحوري و خردجمعي را ميگيرد. چهارم، علاوه بر اختلاف بين احزاب تشديد اختلافات بين اشخاص بود كه سبب شد تعدادي خانهنشين و گوشهگير شوند. انتقادي در اينجا وارد است كه در بحثهاي سياسي بنا نيست لزوما به نتيجه آني فعاليتها انديشيد ممكن است حركتي سالها بعد به ثمر برسد پس اين تصور كه چون من در اين دولت سهمي ندارم كنار ميكشم، تصور غلطي است. پنجم اين بود كه كشورهاي خارجي نيز از مصدق حمايت نميكردند، قدرتهاي عمدهاي چون شوروي، انگليس و فرانسه يا كنار كشيده بودند يا عليه او بودند درحالي كه امروزه براي پيشگيري از خطرات و مشكلات بايد جوامع و دولتهايي را يافت كه در برهههايي از ما حمايت كنند. دولت مصدق در آن شرايط از پشتيباني مرداني كه در جهت تنظيم روابط و تعامل با دنيا اقدام كنند محروم بود. در حالي كه ما به سرداران صلحي نياز داشتيم كه بتوانند حمايت بينالمللي را براي كشور جذب كنند. اين مسائل به شكست نهضت مقاومت ملي و دولت مصدق و وقوع كودتا و پس از آن استبداد شديد شاه منجر شد.
در ادامه نشست صادق زيباكلام، استاد علوم سياسي دانشگاه تهران نيز به توضيح ديدگاههايي كه نسبت به كودتاي 28 مرداد وجود دارد، پرداخت و گفت كه اين واقعه بيش از آنكه مورد تجزيه و تحليل درست و واقعبينانه قرار گرفته باشد بيشترين كاركرد آنچه پيش از انقلاب و چه پس از آن، بهرهبرداري سياسي از اين واقعه بوده است. سخنان زيباكلام در ادامه به دليل فضاي حاكم بر سياست كشور بيش از آنكه به بررسي بحث تاريخي كودتا و علل آن بپردازد رنگ و بوي سياستهاي جناحي امروز را يافت. در پايان نيز زماني به پرسش و پاسخ اختصاص يافت كه سوالات و بالطبع پاسخ آنها بهطور كامل از موضوع نشست يعني كودتاي 28 مرداد دور شده و به بحثهاي سياسي روز و مسائل احزاب پرداختند.