تقواي رسانهاي پليس
محمد رضا طوراني
تقويت پيوستهاي اطلاعرساني و جريانسازي خبري، باعث كمرنگ شدن، قضاوتهاي سياسي و امنيتي به ويژه در دانشجويان، بانوان و جوانان شده است كه مورد مرحوم اميرمحمد خالقي بهترين مصداق عيني موفقيت رويكرد فرااستراتژيك فراجا است. رسانههاي معاند با حربه دروغ گوبلزي (دروغ بزرگ) مردم را به يك فضاي رواني دروغين كه با واقعيات فاصله دارد، منحرف ميكنند تا مفاهيم و علايم مورد نظر خود را در اذهان مردم تحميل كنند و از طريق بازتوليد اضطراب، موجآفريني هراس و موجسواري عاطفي، جرات و ابتكارعمل خبري را از پليس، سلب كنند. فراجا با شناسايي دقيق اين چالش به همراه برآورد اجتماعي علمي، معدل مطالبات مردم در حوزه امنيت اجتماعي را محاسبه وكاربست عملياتي و پيشرو در ميدانداري رسانهاي و روايت نخست و نافذ، بدون هرگونه قضاوتهاي اوليه جهتدار، رسانههاي معاند را به سمت ارايه گزارشهاي دمدستي غيرحرفهاي، دافعهمحور رسانهاي زمينههاي خارج كردن مرجعيت رسانهاي ازدست سكوهاي خبري مخالف را فراهم كرده و با چابكي و مهارت گرايش نياز خبري جامعه را به سمت روايت مطمئن فراجا هدايت ميكند. مردم با محكزدن دقيق و صحيح خبري به بنبست خبري سكوهاي معاند پي برده و تكنيك تزريق اخبار گلخانهاي آنها را با مرجعيت رسانهاي و توانايي روايت برتر پليس جابهجا كردند. نگاه پيشوايي و دستوري خط آشوب خبري مخالفان نظام به تعميق شكاف خبري در جامعه هدف آنها منتهي شده است. مخاطب جستوجوگر و پويا ۳مولفه حرمت قانون، منزلت مردم، كرامت رسانه كه هوشمندانه توسط پليس رهگيري و نهادينه ميشود را پذيرفته است. فراجا مرز بين واقعيتنمايي، گفتوگو با مردم، ارتباط معنايي و ذهني را باتصميمات لحظهاي و هيجاني، آمارسازي و دستاوردسازي به خوبي تشخيص داده است و با دگرديسي خبري امكان هرگونه تصميمات پرفشار و تطورات تصميمسازي را كمرنگ كرده است.
فوق دكتراي رسانههاي اجتماعي