• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۴ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 5997 -
  • ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۴ اسفند

درنگي بر نقاشي‌هاي ترانه صادقيان در نمايشگاه «داربست»

جست‌وجوي عامليت و معنا در تنش‌هاي شهري

سارا شهرياري راد

«داربست‌ها سازه‌هايي موقت و گذرا در فضاهاي شهري و نماد فيزيكي استحاله و تحولات شهري هستند، اما وقتي انديشه هنرمندي پس از سال‌ها دغدغه مكانمند بر اين سازه‌ها متمركز مي‌شود؛ در آثارش به فرم و محتواي اين سازه‌ها مي‌انديشد؛ به چگونگي تحول هويت يك مكان مي‌پردازد و در مواجهه با اين تنش‌هاي شهري، معنا و هويت خود را بازتعريف مي‌كند، به اين معنا است كه در پس اين سازه‌هاي موقتي روايتي از يك زندگي نهفته است كه به‌طور عميق و چند بعدي در ميانه مفاهيم بصري و معناها جريان دارد. آثار ترانه صادقيان بروجني طي هشت سال گذشته، به‌ويژه در اين نمايشگاه، زواياي تازه‌اي از درك هويت شهري و عامليت انساني را به تصوير مي‌كشند. در اين آثار، سوژه و ابژه بر اساس مفاهيم دكارتي تفكيك نمي‌شوند، بلكه بين اين دو در پيوندي ژرف، در‌هم‌تنيدگي و تداوم وجودي برقرار است. ترانه صادقيان، به واسطه آگاهي عميق از فضاي پيرامونش، نه‌تنها به نگريستن به جهان به مثابه ابژه نمي‌پردازد، بلكه در آن با اشتياق و تلاشي مداوم، مرتبط با هستي باقي مي‌ماند. داربست‌ در آثار او به عنوان نمادهاي دوگانه‌اي از زيبايي و زوال وجود مي‌يابند. در وهله اول وجود داربست‌ها در تهران، شهري كه او بسيار دوست مي‌دارد، آزار دهنده‌اند چراكه نشان از مرگ فضاي اجتماعي و شهري‌اي دارند كه در آن زيسته و گويي آينده‌اي نامشخص را براي آن رقم مي‌زنند. او شب را انتخاب مي‌كند تا كنتراست نور و سايه‌ها نمايان‌تر باشد. او با رنجي بي‌انتها مسحور زيبايي ساختاري تخريب‌كننده مي‌شود كه با تلقي او از اوضاع زمانه‌اش همسو است: ساختن و فروريختن توأمان.  از آخرين نمايش آثار ترانه صادقيان چندين سال مي‌گذرد و ما با تفاوت چشمگيري در رويكرد و بيان هنري در اين آثار مواجه‌ايم كه حاصل سياليت انديشه او، چگونه بودنش در ميانه جهان و درهم آميختگي او با هستي در اين سال‌ها است.  آگاهي از فرديت خود در واقع خود بودن اصيلي است كه او به آن فعليت بخشيده و زندگي را همچون امكاني بالقوه همراهي مي‌كند و به آشكاركنندگي او از آنچه پيرامونش هست مي‌انجامد. او آنجا بوده و زيسته و به جهان پيرامون خود هستي بخشيده، او داربست‌ها را با نور نگاه خود آشكار كرده و به معناي آنها انديشيده، مخاطب نيز با نگاه به آثارش خود را درون آن مكان‌ها مي‌يابد.  داربست‌ها تجلي بخشي از هويت اجتماعي او به شمار مي‌روند. در اين مفهوم، انتخاب اين فرم‌ها كه با محتواي مورد نظر او درهم تنيده‌اند به معناي آگاهي از فرديت خود و گشودگي او نسبت به جمع است. او ميان گشوده بودن نسبت به آينده و موقعيت محدوديت‌هاي گذشته و همين‌طور آينده پيشِ رو و حضور در اين ميانه رابطه درستي برقرار كرده است. در اين مرحله است كه وضعيت جهان جدي و حياتي مي‌شود و انتخاب‌هاي ما ارزشمند مي‌شود. او با نگاه به آينده و بعد به گذشته دركي از زمانمندي يافته است و آگاهي از زمانمندي به فرد كمك مي‌كند كه جهان فرهنگي- تاريخي خود را آنگونه كه مي‌تواند باشد براي خود ترسيم كند.  در نهايت، اضطراب و تنش‌هايي كه زندگي روزمره را احاطه كرده‌اند، انتخاب‌هاي مهم و اساسي را رقم مي‌زنند و آزادي را محقق مي‌سازند. آزادي‌اي كه وقتي به فعليت مي‌رسد، به معناي واقعي به وجود مي‌آيد. وجود و هستي داربست‌ها، به عنوان نشانه‌هايي از مقياس بزرگ‌تري از تحولات اجتماعي و فرهنگي، پيام‌آور تحول و استحاله هستند و زمانمندي را به عنوان تجربه‌اي از مرگ‌آگاهي وارد ميدان مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون