روزبه دلاور
به گزارش «اعتماد»، در يك فصل درخشان، تيم جوانان پرسپوليس با شايستگي جام قهرماني ردههاي پايه تهران را بالاي سر برد. اين موفقيت ارزشمند با هدايت بهادر عبدي، بازيكن سابق محبوب و متعصب پرسپوليس به دست آمد. مربي كه در ميانههاي فصل جانشين حسن خانمحمدي شده بود. عبدي كه چند ماهي است سكان هدايت اين تيم را بر عهده گرفته، توانست با دانش و تجربه خود جوانان سرخپوش را براي اولينبار به قله افتخار برساند. اين قهرماني نويدبخش آيندهاي روشن براي پرسپوليس است و نشان ميدهد كه استعدادهاي جوان در اين باشگاه در مسير درستي قرار دارند. با بهادر عبدي در خصوص اين قهرماني و اتفاقات پيرامون در اين فصل گفتوگويي ترتيب داديم كه چكيده آن را در ادامه ميخوانيد.
در اولين تجربه به عنوان سرمربي توانستيد جوانان پرسپوليس را به مقام قهرماني برسانيد. چه احساسي براي كسب اين موفقيت داريد؟
خدا را شكر ميكنم بابت اتفاقي كه افتاد. تلاش تيمي از آكادمي تا مديريت و بازيكنان و كادرفني و در كل تلاش دستهجمعي بود كه به ثمر رسيد. داريم به اين بچهها از سنين پايين ياد ميدهيم كه از سن پايين وقتي لباس پرسپوليس را ميپوشند بايد براي موفقيت بجنگند و نتيجهاش هم دو مقام قهرماني و دو نايب قهرماني در چهار رده بوده كه انشاءالله در سال جديد بتوانيم بهتر از اين نتيجه بگيريم.
زماني آمديد كه خانمحمدي كنار گذاشته شده بود و كار كردن در چنين مواقعي براي مربي آسان نيست. چطور توانستيد حواشي را مديريت كنيد؟
آقاي خانمحمدي هم زحمات زيادي براي اين بچهها كشيد از نونهالان تا جوانان با بچهها بود و خيليها هم جديد آمده بودند. خب مشخصا وقتي تيم را خودت نبسته باشي و شما با بچهها و برعكس، آشنايي با تفكرات هم نداريد در اين وضعيت كار بسيار سخت است! زماني كه من هدايت تيم را برعهده گرفتم دوم بوديم، اما فاصله چنداني با صدر نداشت و پيكان هم تيم بسيار باكيفيتي است و اصلا يكي از دلايل رشد و پيشرفت ما همين تيم بود كه اجازه يك لغزش هم به ما نميداد. ماراتن بسيار سنگيني بود كه در نهايت كيفيت بچههاي ما چربيد. بچههاي ما به لحاظ فني و شخصيتي از سن خودشان بزرگتر بودند و براي من افتخاري بود كه با آنها كار كنم. از طرفي، هر مربي كه وسط فصل ميآيد، چالشهاي بزرگي پيش روي دارد و براي من درس بزرگي بود، اما بچهها از بس صادقانه پاي كار بودند كه حس ميكردم سالهاست با آنها كار ميكنم و نتيجهاش هم اين قهرماني تاريخي بود.
چه مداركي در مربيگري داريد؟ فلسفه مربيگريتان چيست؟
سال ۹۷ كه فوتبال را كنار گذاشتم بلافاصله در كلاسهاي مربيگري ثبتنام كردم و پارسال هم مدركA آسيا گرفتم كه البته شروع كار است، چون پنج هزار نفر اين مدركي را كه گرفتم، دارند اما اينكه در زمين تجربيات ۲۰ سال فوتبال را انتقال دهيد يك كار جداگانه است. اما فلسفه هر كسي يك طور است مثلا يكي دفاعي و يكي حمله را دوست دارد، اما براي من از همه چي مهمتر تلاش و جنگندگي بازيكنان است در تمام نقاط زمين. از شروع بازي تا پايان بازي بازيكنانم براي توپ بجنگند و تلاش كنند. البته بچهها در سني هستند كه در كنار مسائل تاكتيكي بايد از فوتبال هم لذت ببرند، چون در سني هستند كه تازه وارد فوتبال حرفهاي ميشوند و تنها چيز لذت بردن از فوتبال است. من سعي كردم تا جاي ممكن هم فشار روي آنها بياورم و هم اينكه از فوتبالشان لذت ببرند. فكر كنم در كارمان موفق بوديم كه نتيجهاش شد قهرماني آن هم با حضور تيمهاي فوقالعاده پيكان و سايپا.
چه چالشهايي در طول فصل داشتيد؟
در ردههاي پايه چالش تا دلتان بخواهد، وجود دارد! از زمينهاي بازي تا شرايط داوري نه چندان خوب. داورها در اين سطح هم مثل ما مربيان بيتجربه هستند و بايد از يك جايي شروع كنند تا برسند به جايگاه آقاي فغاني و تركي و بقيه داورهاي بزرگ. من مربي بايد در اين شرايط آستانه تحمل خود را بالا ببريم و صبورتر باشيم! يا مثلا يك ساعت مانده به بازي يكباره ميبينيد كه مجوز استفاده از بهترين بازيكن تيمت تمام شده، اصلا يك دنياي ديگري است! وقتي در پايهها كار كنيد كار كردن در بزرگسال خيلي راحت ميشود با اين اتفاقات و تصميمات آني كه ميبينيد. البته از برگزاركننده بازيها تا هيات فوتبال و داوري در حال پيشرفت است و بايد در كنار هم بود تا اين روزها را سپري كنيم و باعث پيشرفت فوتبال كشورمان شويم.
در پرسپوليس به عنوان يك باشگاه بزرگ معمولا بازيكنان سفارشي پيشنهاد ميشود شما چطور اين قضيه را مديريت كرديد؟
نزديك به چهار سال است كه در آكادمي به عنوان كمك مربي و سرمربي كار ميكنم، اما به من سفارش بازيكني نشد و سندش هم دو قهرماني و دو نايب قهرماني است. اگر بازيكن سفارشي بود به شما ميگفتم. خدا را شكر به من از بيرون نگفتند. حالا شايد طوري رفتار كردم كه نگويند و نتايج بيانگر همه چيز است و هر ۲۷ بازيكن چهار رده بازيكناني بودند كه رزومهدار و خوب بودند. مثلا احسان خرسندي با پنج مليپوش يا عباس آقايي بازيكني از تيم پانزدهم جدول آورد و فقط با دو امتياز اختلاف قهرمان نشد پس كار در اينجا درست انجام ميشود و خدا را شكر ميكنم بابت اعتماد دوباره باشگاه به ما. در اين باشگاه بيشتر از بقيه تيمها زير ذرهبين هستيم.
انكار ميكنيد كه بازيكنان پولي در تيمهاي پايه هستند؟
به من بر نخورده، اما زماني كه خودم بازي ميكردم هم بود. خودم ۱۶، ۱۷ ساله بودم در تيمي كه اسم نميبرم تست دادم و از بين ۲۰۰۰ تا بازيكن جزو ۲۰ نفر شدم، اما روز آخر بچههايي كه پدر پولدار يا روابط بهتري داشتند جاي ما را گرفتند و مجبور شدم بروم ده جاي ديگر تست دهم تا قبول شوم. هنوز هم هست بيشتر هم هست، چون استعدادها از زمان ما كمتر شده و مثلا اگر طارمي خداحافظي كند تا بيست سال جايگزيني ندارد. جوانها باكيفيت هستند، اما آنچه واقعيت است را بايد گفت. الان هم هست، اما متاسفانه ثابت شدني نيست وگرنه هزار حرف شنيديم يا بازيكن در تيم روبهرويي ديديم، اما كاري از دستمان برنميآيد . وظيفهام به عنوان سرمربي پرسپوليس اين است كه صادقانه و درست كار كنم و اميدوارم همين مسير را طي كنم.
ميتوانيد بگوييد تخلفيكه ديديد اما رسيدگي نشده، چه بود؟
متاسفانه نميشود پيگيري كرد. كساني كه اين كار را ميكنند كارشان همين است و در آن خبره هستند. اميدوارم روزي سيستم و قدرتي بيايد تا بتواند جلوي اينها بايستد، چون اين حق بچههاي پابرهنه است و تمام اينها آرزويشان اين است كه فوتباليست شوند و خانوادهشان را به يك نوايي برسانند . امثال ميلاد سورگي و محمد بادپا و سهيل صحرايي است كه با آنها كار كرديم و الان هم بهترين قرارداد را دارند و پيشرفت ميكنند. فوتبال براي امثال اينهاست و اميدوارم فوتبال پايه از شر اين افراد كه ميدانيم پاك شود تا برگرديم به دوران امثال علي كريمي و علي دايي و كريم باقري و هزارتاي ديگر كه از شهرهاي محروم آمدند و در فوتبال ما چهره شدند.
ميلاد سورگي و بادپا و صحرايي در تيم اميد با شما كار كردند به لحاظ مالي چطور بودند؟
بله، مثلا ميلاد سورگي را مثال ميزنم، چون ارتباط خوبي داريم و ميدانم ناراحت نميشود، بلكه خوشحال هم ميشود، ميلاد براي تغذيه بعد از بازي مشكل داشت. نود و پنج درصد كه به فوتبال پايه ميآيند مثل سورگي هستند كه در غذاي روزانه به مشكل ميخورند. اينها از بس زمين خوردند، اما بلند شدند و حالا در ريل بازيكنان ليگ برتري هستند. مثل سورگي در آكادمي بالاي ده، دوازده بازيكن داريم و سال به سال معرفيشان ميكنيم. تا چند سال پيش وضعيت پايههاي پرسپوليس اصلا مساعد نبود و شايد حتي خانوادهها هم رغبتي نداشتند كه بچههايش در اين آكادمي كار كنند، اما الان ميبينيم كه خيليها دوست دارند به آكادمي پرسپوليس بيايند، چون سلامت و صادقانه كار ميكنيم و الان براي فصل بعد براي خود من يك چالش است، چون بازيكنان باكيفيت كه ميخواهند به پرسپوليس بيايند و بازي كنند خيلي زياد است و بايد دقت نظر زيادي داشته باشيم تا بهترينها را انتخاب كنيم.
بزرگترين هدفتان در سرمربيگري چيست؟
والله من زماني كه بازي ميكردم هم سعي ميكردم به دوردست نگاه نكنم و الان هم در مربيگري تلاش خودم را ميكنم تا فردا از امروز خودم بهتر باشم. در فوتبال ايران نه فقط در پايه بلكه بزرگسالان نميدانيد روز بعدش چه اتفاقي ميافتد! با مديري كه قرارداد ميبنديد فردايش نيست. براي همين سعي ميكنم هر روز ياد بگيرم و ياد دهم تا فردا را ببينيم خدا برايمان چه مقدر كرده است.