• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۹ اسفند
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6001 -
  • ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۹ اسفند

اهالي موسيقي از محدوديت‌ها و مشكلات‌شان در سالي كه گذشت مي‌گويند

سازهاي ناكوك سالِ سه

كدام مشكلات بيشترين تاثير را بر توليد، انتشار يا اجراي موسيقي در سال جاري گذاشت؟

سيمين  سليماني

بنا به روال رايج جرايد، وضعيت حوزه‌هاي مختلف فرهنگي معمولا در پايان سال يا آغاز سال بعد در كانون بررسي قرار مي‌گيرد. به اين صورت كه رسانه‌ها سراغ اهالي آن حوزه خاص و كارشناساني مي‌روند كه از نزديك با مسائل ذي‌ربط سر و كار دارند تا آنها تجربه رويارويي خود با آن مسائل و مشكلات را مطرح كنند. در اين شماره -كه يحتمل صفحه ماقبل آخر موسيقي سال است- تصميم گرفتيم فضا و وضعيت موسيقي كشور را به مناسبت نزديك شدن به پايان سال بررسي كنيم.

محدوديت‌ها، مشكلات اقتصادي و فضاي نابرابر براي اهالي اين هنر، فعاليت موسيقي در ايران را دچار اختلال كرده است. اين مشكلاتي است كه هميشه هنرمندان و اهالي آن را با چالش‌هاي متعددي روبه‌رو ‌كرده و مي‌كند؛ در اين گزارش از چند تن از اهالي موسيقي پرسيده‌ايم كه سالي كه گذشت، كدام مشكلات بيشترين تاثير را بر توليد، انتشار يا اجراي موسيقي گذاشت؟ از تجربه شخصي آنها پرسيده‌ايم و از مهم‌ترين مصايبي كه اين روزها با آن روبه‌رو هستند.

 

چرخه ناقص اقتصاد موسيقي

بابك بني‌حسيني

در سال ۱۴۰۳، صنعت موسيقي ايران با چالش‌هاي متعددي در زمينه توليد، انتشار و اجراي موسيقي مواجه بود. مهم‌ترين معضلي كه بيشترين تاثير را بر اين حوزه داشت، مشكلات اقتصادي و ساختاري بود كه به ‌صورت گسترده‌اي بر فعاليت‌هاي موسيقايي تاثير گذاشت. درباره مشكلات ساختاري و چرخه ناقص اقتصاد موسيقي بايد گفت كه يكي از بزرگ‌ترين مشكلات، نبود يك چرخه مالي شفاف و منظم در صنعت موسيقي ايران است. بسياري از هنرمندان و فعالان موسيقي با مشكلات مالي و مديريتي جدي مواجهند كه ناشي از نقص‌هاي ساختاري در نظام اقتصادي موسيقي كشور است. كمبود حمايت‌هاي مالي و سرمايه‌گذاري، نبود قوانين حمايتي و حقوقي مناسب، نبود نظام توزيع و فروش منسجم و ضعف در آموزش و پرورش موسيقي ازجمله مشكلات اساسي در اين حوزه محسوب مي‌شوند. علاوه‌ بر اين، افزايش هزينه‌هاي سالن‌هاي اجرا و قيمت بليت‌ها به ‌تبع، دسترسي عموم مردم به كنسرت‌ها و اجراهاي زنده را محدود كرده است. اين وضعيت باعث شده كه كنسرت‌ها به تجربه‌اي ويژه براي قشر خاصي از جامعه تبديل شوند و فاصله‌هاي طبقاتي در دسترسي به هنر موسيقي افزايش يابد. يكي ديگر از مشكلات موسيقي با زمينه اقتصادي كه در سال ۱۴۰۳ با آن مواجه بوديم، مسائل آموزشگاه‌هاي موسيقي در ايران است، اين مبحث از آن رو اهميت دارد كه اغلب هنرمندان موسيقي از تدريس كسب درآمد مي‌كنند؛ آموزشگاه‌هاي موسيقي با چالش‌هاي متعددي مواجه بودند كه بر فعاليت‌هاي آنها تاثير منفي گذاشت. تا چند وقت پيش، آموزشگاه‌هاي موسيقي از پرداخت ماليات معاف بودند چون در جرگه كارهاي فرهنگي قرار دارند، اما از حدود دو سال قبل، ماليات‌هاي بسيار سنگيني براي اين مراكز تعيين شد. اين ماليات‌ها فشار زيادي بر آموزشگاه‌ها وارد كرد و برخي را مجبور به تعطيلي كرد. از سويي به ‌دليل تورم و افزايش هزينه‌ها، شهريه‌هاي آموزش موسيقي هم افزايش يافت كه اين موضوع منجر به كاهش تعداد هنرجويان و در نتيجه كاهش درآمد آموزشگاه‌ها شد. صدور مجوزهاي زياد بدون احتساب مسائل مختلف به خصوص در برخي شهرهاي كشور، منجر به رقابت ناسالم و كاهش كيفيت آموزش شده و مهم‌تر از آن صدور مجوزهاي آموزش موسيقي توسط سازمان فني حرفه‌اي كه از هر نظر آفت و آسيبي جدي در امر آموزش و زيرساخت‌هاي آموزشي موسيقي است هم خودش جاي بحثي جداگانه دارد اما تمام اينها علاوه‌بر مشكلاتي كه براي اهالي هنر موسيقي ساخته، امر آموزش را هم با مشكل مواجه مي‌كند. با تمام اينها با كاهش حمايت‌هاي دولتي از آموزشگاه‌هاي موسيقي هم مواجه بوديم مثلا در گذشته آموزشگاه‌ها مي‌توانستند از سالن‌هاي دولتي براي برگزاري كنسرت‌هاي كارگاهي استفاده كنند، اما اين حمايت‌ها بسيار كم شده است كه عملا فعاليت را در اين بخش دچار اختلال شديد كرده است.

بحران انزواي موسيقي نواحي، همچنان يكي از معضلات به شمار مي‌رود؛ امسال هم هنرمندان اين حوزه به دليل كمبود حمايت‌هاي مالي و افزايش هزينه‌هاي برگزاري كنسرت، قادر به ارايه آثار خود نبودند. اين وضعيت باعث شده كه موسيقي نواحي و هنرمندانش با شرايط خاصي كه دارند، در انزواي فرهنگي بيشتري قرار گيرند.

براي رفع اين مشكلات و بهبود وضعيت صنعت موسيقي در ايران، ضروري است كه اصلاحات جدي در ساختارهاي موجود صورت گيرد. اين اصلاحات مي‌تواند شامل ايجاد سيستم‌هاي حمايتي و مالي قوي، تدوين قوانين و مقررات مناسب براي حقوق هنرمندان، بهبود نظام توزيع و فروش آثار موسيقي و تقويت سيستم‌هاي آموزشي موسيقي باشد. همچنين، افزايش آگاهي و توجه به اهميت اقتصاد موسيقي به عنوان يك صنعت خلاق و درآمدزا مي‌تواند به جذب سرمايه‌گذاران و ايجاد فرصت‌هاي جديد براي توسعه اين صنعت كمك كند و اين نيازمند همكاري تمام ذي‌نفعان ازجمله دولت، سرمايه‌گذاران، هنرمندان و سازمان‌هاي مرتبط است تا بتوان به توسعه پايدار و موفق در اين صنعت و هنر دست يافت.

نوازنده و مدرس موسيقي

 

برخورد سليقه‌اي در حوزه موسيقي

ميثم پشتاره

در پاسخ به پرسش شما مي‌خواهم از تجربه شخصي خودم بگويم كه مطمئنم مشكل افراد ديگر همچون من هم به شمار مي‌رود. در مورد رويدادهاي بيزينسي موسيقي يا آنهايي كه وابسته به حمايت ارگان‌هاي دولتي هستند، اطلاعي ندارم و تجربه شخصي‌ام را در مورد آخرين برنامه‌اي كه برگزار كردم، بيان مي‌كنم كه «چهارمين فستيوال تخصصي گيتاركلاسيك» در بندرعباس است. قبل از هر چيز بايد بگويم كه هيچ‌وقت به سالن مناسبي با همه امكانات دلخواه فكر نمي‌كنم، چون اصلا چنين چيزي يا نداريم يا آن‌قدر هزينه‌اش زياد است كه بعيد مي‌دانم هيچ هنرمند مستقلي بتواند زير بار پرداخت چنين هزينه هنگفتي براي يك شب استفاده از آن برود. مساله بعد كه براي خود من بسيار روند فرسايشي و سختي از لحاظ ذهني دارد، اخذ مجوز است. با اينكه روند قانوني كار مشخص است اما برخورد سليقه‌اي و بدون زمان‌بندي بسيار استرس‌زاست. با اينكه همه ما مي‌دانيم تمام آن پروسه را مي‌شود در زمان بسيار كوتاهي انجام داد اما لازم است هفته‌ها و حتي ماه‌ها پشت در اتاق آقايان برويم و به آنها يادآوري كنيم كه اگر دلتان خواست امضاي مبارك را پاي درخواستي كه خيلي وقت پيش روي ميزتان است، بزنيد. حتي متاسفانه تجربه شخصي من اين است كه اداره اماكن برخورد بهتري دارد و خيلي سريع‌تر از اداره ارشاد كه خود را متولي و حامي هنر مي‌داند، پروسه اداري را انجام مي‌دهد. مساله آخر نبود رسانه براي فعاليت‌هاي هنري و جدي و مستقل است. متاسفانه اغلب رسانه‌هاي بومي يا كشوري موسيقي، بيشتر يك ويترين بزك شده دارند و بيشترشان فاقد رويكرد درست هنري هستند.

نوازنده و مدرس گيتار

 

مواجهه با ترديدهاي بزرگ

سيدمحمد تنكابني

موسيقي، همچون ديگر هنرها، بازتاب‌دهنده‌ شرايط جامعه است و هنرمند به‌ عنوان كسي كه در اين جامعه زيست مي‌كند، ناگزير تحت تاثير آن قرار مي‌گيرد. سالي كه گذشت براي هنرمندان موسيقي، سالي پر از چالش بود؛ از مشكلات اقتصادي گرفته تا فضاي محدود فعاليت و فشارهاي اجتماعي. اما مهم‌ترين مساله‌اي كه به باور من موسيقي را تحت‌تاثير قرار داد، احساس دوگانه‌اي از اميد و نااميدي بود كه در ميان هنرمندان و مردم شكل گرفت. در شرايطي كه بحران‌هاي اقتصادي و اجتماعي شدت گرفت، بسياري از هنرمندان نه ‌تنها براي توليد و انتشار آثارشان با مشكل مواجه شدند، بلكه براي حفظ انگيزه و باور به تاثيرگذاري هنر خودشان هم در كشمكش بودند. از يك‌سو، بسياري از آنها چشم به تغيير و بهبود اوضاع داشتند، اما از سوي ديگر، شك و ترديد نسبت به آينده، آنها را دلسرد مي‌كرد. اين وضعيت، موسيقي را به دو مسير متفاوت سوق داد: برخي هنرمندان به سكوت و انفعال كشيده شدند كه تعدادشان كم نبود، درحالي كه گروهي ديگر با رويكردي اعتراضي، تلاش كردند تا اميد را در جامعه زنده نگه دارند. با اين حال، توليد آثار موسيقي و برگزاري كنسرت‌ها دشوارتر از هميشه شد. بسياري از اجراهاي زنده با محدوديت‌هاي مختلف مواجه شدند و برخي از هنرمندان چاره‌اي جز مهاجرت يا كناره‌گيري از فعاليت حرفه‌اي نديدند.

به نظر من، در چنين شرايطي، موسيقي اعتراضي بار ديگر اهميت پيدا كرد؛ اما اين‌بار نه به ‌عنوان ابزاري براي كسب درآمد، بلكه به ‌عنوان نوعي هزينه كه هنرمندان براي بيان حقيقت و انجام يك حركت به آن نگاه مي‌كنند. در سالي كه گذشت، موسيقي بيش از هر زمان ديگري در تلاش بود تا ميان اميد و نااميدي در حوزه توليد، اجرا و آموزش، تعادل برقرار كند؛ اما اين تعادل، خود چالشي بزرگ براي هنرمندان بود. بسياري از دانشجويان و جوانان فعال در موسيقي، با ترديدهاي بزرگي روبه‌رو شده‌اند اينكه آيا موسيقي مي‌تواند در چنين فضايي دوام بياورد؟ آيا هنوز آينده‌اي براي اين هنر در كشور باقي مانده است؟

شايد باورش دشوار باشد، اما سن كساني كه اين پرسش‌ها را مطرح مي‌كنند، در مقايسه با سال‌هاي گذشته، به‌طور چشمگيري كاهش يافته است. اگر پيش‌تر دانشجويان دانشگاه موسيقي اين پرسش‌ها را از من مي‌پرسيدند، اكنون دانش‌آموزان رشته‌ موسيقي در سال‌هاي هشتم يا نهم اين دغدغه‌ها را مطرح مي‌كنند.

در برابر اين پرسش‌ها، تنها يك پاسخ مي‌توان داشت و آن اينكه «تاريخ را به زبان موسيقي براي آيندگان ثبت كن.» اگر امروز صداي خود را ثبت نكنيم، فردا نه ‌تنها كسي از آن ياد نخواهد كرد، بلكه شايد ديگر امكاني براي شنيده شدن هم وجود نداشته باشد.

آهنگساز و مدرس دانشگاه

 

فعاليت‌هاي مستقل ديده نمي‌شوند

علي جعفري‌پويان

مدت‌هاست كه شرايط زيرساختي موسيقي ايران را پذيرفته‌ام و عملا از جايي تصميم گرفتم هيچ توقعي از هيچ نهادي نداشته باشم. سال‌هاست بسياري از موزيسين‌هاي ايران اگر تصميم به انجام كاري مي‌گيريم نيازهايي كه پيش روي ما قرار مي‌گيرد را با تلاش و ارتباطات شخصي سعي مي‌كنيم، برطرف كنيم منظور از ارتباط شخصي همان استقلال عمل و فارغ بودن از تكيه به نهادهايي است كه وظيفه حمايتي دارند اما چون انجامش ندادند ديگر فعالانِ مستقل اين حوزه هم اميد خود را بريده‌اند و خودشان كارها را پيش مي‌برند. باتوجه به شرايط موجود اين كار بسيار با ارزش‌تر از اين است كه در چرخه‌هاي معيوب اداري قرار بگيريم اما پيش بردن كار به اين شكل، انرژي بسياري را از فعالان هنري را مي‌گيرد و به جاي معطوف بودن به كيفيت ايده‌هايشان با موارد حاشيه‌اي زيادي درگير مي‌شوند.

در مجموع برخلاف بسياري كه شرايط موسيقي ايران را مدام ضعيف مي‌بينند، من شرايط را اين‌گونه نمي‌بينم و معتقدم فعاليت‌هاي بسيار با ارزشي با تمام سختي‌هاي هميشگي انجام مي‌شود كه از لحاظ خبري بازتاب كمرنگي دارند. اين يكي از ضعف‌هاي بزرگ موسيقي ايران است كه فعاليت‌هاي با ارزشي كه در آن با زحمات و تلاش افراد مختلف و مستقل شكل مي‌گيرد، ناديده گرفته مي‌شود.

به جاي آنكه پاسخ به پرسش مطرح شده را بيش از اين گسترده كنم، در اينجا به بخشي از اموري اشاره مي‌كنم كه در توسعه و گسترش اين هنر موثر است، اول اينكه اميدوارم موسيقيدانان از فعاليت يكديگر حمايت كنند. دوم اينكه سالن‌هاي كنسرت و مكان تمرين با سيستم اكوستيكي ويژه سبك‌هاي مختلف موسيقي داشته باشيم و استوديوهاي استاندارد موسيقي در سراسر كشور راه‌اندازي شود. براي موسيقي‌هاي ساز محور تبليغات شهري انجام شود. پلتفرم‌هاي شنيداري معتبر كه حقوق مولف در آن حفظ شود، ايجاد شوند. ورود ساز و لوازم جانبي با قيمت‌هاي مناسب، آزاد شود و البته ايده‌هاي مختلف بسيار ديگر كه در حد آرزو بايد آن را ذهن نگه دارم چون گوش شنوايي نمي‌بينم لزومي هم به گفتن آن نيست اما مواردي كه گفته شد اغلب مسائلي هستند كه به صورت مستقل و بدون حمايت نهادها با كمك بخش مستقل، خصوصي و خودِ هنرمندان امكان‌پذير است.

نوازنده و مدرس ويولن

 

خودمان بايد دردها را درمان كنيم

نيما جوان

اين صفحه مثل صفحاتِ دوراني از نوجواني ماست كه آرزوهايمان را در آن مي‌نوشتيم و به آب مي‌انداختيم... قبل از هر چيز شكر كه مجالِ دردِ دلي در اين صفحه داريم، البته واقعا از درد دل فراتر رفته، صحبت از سرطاني است كه دير و ديرتر مي‌شود هنگامِ درمانش. اما بپردازم به پاسخ به پرسش مطرح شده، نااميدي از شرايط، خطرناك‌ترين بحراني است كه
پيش رو بوده و هست، دست نيافتن به امكانات و به نتيجه نرسيدنِ ايده‌ها و پايين كشيدنِ -حتي- بانوانِ نوازنده از استيج‌ها و حذفِ صدايشان و... چيزي كه هنوز گامي برايش برداشته نشده است.

در اين ميان اشاره به چالش‌ها چه سود در بر دارد، بهتر است اين‌طور بگويم كه در ميانِ اين غوغاي حذف و نامهرباني، موسيقي از طريقِ ره‌پويانش پيش مي‌رود با بادبان‌هاي افراشته خود هنرمندان و اهالي موسيقي، نت‌ها نگاشته مي‌شوند، نوازندگان مي‌نوازند و انسان‌ها فارغ از جنسيت‌شان مي‌خوانند و اين معجزه‌ موسيقي است كه هيچ يك از اجزايش را نمي‌توان براي هميشه حذف كرد و به عقيده من چالشِ بزرگ، حفظِ اين چراغ‌هاي روشن است، و اميدوار ماندن؛ كه به قولِ استاد حسين عليزاده «حفظ اميد و عشق تو‌ را به مقصود مي‌رساند.» در اين هياهوي پاپِ ناكوك، بايد به توليدكنندگانِ فرهنگ‌مدار مجال و فرصتِ ارايه داد، مجالِ اجراهاي بيشتر، مجالِ تنفس، محلي براي تمرين، كمتر كسي مي‌داند كه نگه داشتن و تزريقِ اميد و روحيه در يك گروهِ موسيقي چقدر كار دشواري است، گروه‌هايي در حال كار و توليد هستند كه براي تهيه‌ محلِ تمرين حتي دچار چالش هستند، گروه‌هايي كه جوان هستند اما وقتي رپرتوارشان را مي‌شنوي، گوي سبقت را از پيرانشان ربوده‌اند. بزرگ‌ترين چالش، حفظ همين گروه‌هاست كه آينده با آن روشن خواهد ماند و ما جماعتِ موسيقي خودمان، فقط خودمان مي‌توانيم دردهايمان را درمان كنيم. به اميدِ حفظِ اميد در سالِ نو.

ناشر موسيقي

 

شأن موسيقي ايران بالاتر از اينهاست

مسعود خادمي

در سالي كه گذشت، مهم‌ترين چالش موسيقي ايران، محدوديت‌هاي اقتصادي و كاهش توان مالي هنرمندان و تهيه‌كنندگان بود. افزايش هزينه‌هاي توليد، از ضبط و ميكس گرفته تا انتشار و تبليغات، بسياري از پروژه‌هاي مستقل را متوقف يا به تعويق انداخت. در كنار اين، اجراهاي زنده كه يكي از اصلي‌ترين منابع درآمدي موزيسين‌ها محسوب مي‌شود، به دليل هزينه‌هاي بالاي برگزاري و كاهش قدرت خريد مخاطبان، محدودتر از قبل شد. اين شرايط باعث شد بسياري از هنرمندان يا به سمت فعاليت‌هاي جانبي براي تامين هزينه‌هاي زندگي بروند يا به پلتفرم‌هاي خارجي مهاجرت كنند كه تازه در آن پلتفرم‌ها هم با توجه به فيلترينگ موجود در كشور مجددا اتفاق خاصي براي هنرمند رقم نمي‌خورد. اين بن‌بست‌هاي پياپي عرصه را براي هنرمندان جدي و مستقل تنگ‌تر مي‌كند و آنها را منزوي‌تر و افسرده‌تر‌.

از تجربه شخصي خودم اگر بخواهم بگويم اينكه، شايد بزرگ‌ترين معضل اين بود كه فضاي فعاليت براي موسيقي مستقل و هنرمنداني كه خارج از جريان‌هاي پرسرمايه كار مي‌كنند، سخت‌تر از هميشه شد. فقدان حمايت‌هاي مالي و مشكلات اخذ مجوز، توليد و انتشار و عدم نگاه علمي هنري فرهنگي به موسيقي از طرف مسوولان ذي‌ربط اقدامات توسعه‌اي را دشوارتر و محدودتر كرده و اينهاباعث شده و البته خواهد شد كه بسياري از استعدادها فرصت بروز و شكوفايي پيدا نكنند. اين شرايط، بيش از هر چيز، به پويايي و تنوع موسيقي ايران لطمه زد و آينده اين هنر را در هاله‌اي از ابهام فرو برده است. معتقدم جايگاه و شأن موسيقي ايران بالاتر از روزگاري است كه اكنون در حال تجربه آن است.

آهنگساز و نوازنده تار و سه‌تار

 

توليد در صنعت سازسازي فلج است

حسن ديمه‌اي

سالي كه گذشت براي توليد‌كنندگان سال بسيار دشواري بود. درباره توليد‌كنندگان لوازم موسيقي بايد اين نكته را بگويم كه بخش عمده متريال و ابزارآلات مورد مصرف براي اين كار بايد از خارج كشور تامين شود كه متاسفانه ورود خيلي از اينها ممنوع بوده و به خاطر تعرفه‌هايي كه دولت گذاشته و متغير بودن نرخ ارز قيمت تمام شده براي خود سازنده مشخص نيست، يعني نمي‌تواند مشخص كند در دو ماه بعد چه ميزان افزايش ارز هست و كالاي خود را بايد چه قدر قيمت‌گذاري كند و اين باعث مي‌شود كه حتي مشتري هم سردرگم باشد. با اين روند دور از ذهن نيست كه بگويم بسياري از كارگاه‌هاي سازسازي به زودي تعطيل خواهند شد و آنها كه كار مي‌كنند هم تعداد توليدشان كم مي‌شود و حتي روي كيفيت ساخت هم تاثير خواهد گذاشت و البته كه اين طبيعي است چون توليدكنندگان داخل ايران هم نياز دارند كه ماشين‌آلات و ابزارآلات روز دنيا را براي ساخت ساز تهيه كنند اما دو دليل مانع مي‌شود؛ يكي اينكه واردات اين نوع كالاها ممنوع شده و ديگر اينكه تعرفه‌هاي گمركي بسيار بالايي به آنها تعلق مي‌گيرد درنتيجه طبيعتا اينها باعث مي‌شود كه كارگاه‌ها لوازم‌شان به‌روز نشود وقتي اجازه ورود اين ابزار به آنها داده نمي‌شود همه اينها باعث مي‌شود كه توليد در صنعت سازسازي هم فلج شود.

توليدكننده لوازم و ادوات موسيقي

برگزاري كنسرت صرفه اقتصادي ندارد

ژيوار شيخ‌الاسلامي

موسيقي با مشكلات مختلفي دست و پنجه نرم مي‌كند اما يكي از مواردي كه به آن كمتر اشاره شده، اين است كه بانوان علاوه‌بر اينكه فعاليت‌هايشان محدود است و سانسور مي‌شوند حتي در زمينه اجراهاي مختص بانوان هم مشكلات بسياري وجود دارد، ازجمله نبود اسپانسر براي موسيقي بانوان و همچنين نبود تبليغ كافي و خودسانسوري در حيطه موسيقي بانوان مشكلات را دو چندان كرده است. هزينه‌هاي گزاف محل اجرا و شرايط سخت اقتصادي باعث شده مردم براي حضور در سالن‌هاي كنسرت دل خوشي نداشته باشند. مساله اين است كه مخاطب اجراهايي كه مختص زنان است در اصل نصف مي‌شود چون فقط زنان حق دارند وارد سالن شوند اما آيا هزينه سالن هم نصف مي‌شود؟ خير! درنتيجه برگزاري برنامه و كنسرت با اين شرايط صرفه اقتصادي ندارد. خود من به شخصه امسال نتوانستم هيچ فعاليت اجرايي داشته باشم چون با شرايط موجود نمي‌توانم جوابگوي افراد گروه و همچنين هزينه‌هاي جانبي باشم.

خواننده

 

اتفاقات مهم موسيقي را هنرمندان رقم زده‌اند

شهرام صارمي

در ابتدا اين نكته را يادآور مي‌شوم كه مطالبي كه در ادامه مي‌آيد درخصوص موسيقي‌هاي هنري و غيرتجاري است. مشكلات،سختي‌ها، معضلات و ناكارآمدي‌هاي مرتبط با توليد، اجرا و انتشار موسيقي مربوط به يك سال گذشته نيست، اما در سالي كه شرايط اقتصادي و اجتماعي ناپايدار و هر لحظه رو به سخت‌تر شدن مي‌رود، بديهي است كه اين مشكلات ‌نمايان‌تر هم مي‌شود. توليد و انتشار اثر موسيقي مدت‌هاست كه از رونق افتاده و آثار توليدي در حوزه موسيقي‌هاي هنري و غيرتجاري فقط با كوشش و هزينه‌كرد شخصي هنرمندان بدون هيچ‌گونه اسپانسر و حامي مالي و غيرمالي توليد شده و اغلب به صورت رايگان دراختيار عموم قرار گرفته است.

همچنين باتوجه به افزايش قيمت سرسام‌آور كاغذ و چاپ، هزينه توليد كتاب‌هاي آموزشي نيز افزايش قابل‌توجهي داشته است. درخصوص اجراهاي موسيقي (هنري و غيرتجاري) نيز هنوز علاوه‌بر كم‌رونق شدن و كاهش مخاطبان اين نوع اجراها، بالاتر رفتن قيمت اجاره سالن‌ها و در نتيجه افزايش قيمت بليت، بايد از اخذ مجوز اجراي موسيقي از وزارت ارشاد به عنوان سخت‌ترين بخش روند اجراي صحنه‌اي نام برد. تشكيل پرونده، بارگذاري آثار و اشعار در سايت، سپس بررسي حراست (بررسي صفحات مجازي و خصوصي هنرمندان)، ارجاع به اماكن نيروي انتظامي و... همگي ازجمله مشكلاتي هستند كه پس از گذشت سال‌ها هنوز راهكاري براي تسريع در انجام اين كارها به وجود نيامده. دولت و نهادهاي مرتبط با هنر موسيقي در تمامي اين سال‌ها به جز صدور مجوز براي موسيقي هيچ كاري نكرده‌اند. تمام اتفاقات مهم موسيقي توسط خود هنرمندان و باهزينه شخصي و مواجهه با مشكلات فراوان توليد شده است.

نوازنده و مدرس كمانچه

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها