حمله به یمن؛ سیاست انحراف افکار عمومی؟
در جهان هیچ کشوری بیش از ایالات متحده از این تاکتیک استفاده نکرده است. پس از جنگ جهانی دوم، سیاست خارجی امریکا به گونهای شکل گرفت که هرگاه دولت با رسوایی، نارضایتی داخلی یا بحران اقتصادی روبهرو شد، یک مداخله نظامی در گوشهای از جهان رقم خورد. اگرچه این جنگها همواره با شعارهای دفاع از دموکراسی یا مبارزه با تروریسم همراه بوده، اما پشت پرده، محاسبات سیاسی داخلی هم نقش مهمی داشته است. عمليات روز شنبه ۲۵ اسفند امریکا در یمن هم از این قاعده خارج نیست. کلید این عملیات را مشخصا باید در اوکراین جستجو کرد. ترامپ که همواره مدعی بود با انتخابش به عنوان رییس جمهور ۲۴ ساعته بحران اوکراین را حل میکند یا حتی اگر در ۲۰۲۰ رییس جمهور میشد اصلا این جنگ رخ نمیداد، حالا همه تلاشهایش برای پایان دادن به جنگ به در بسته خورد. این شکست بزرگ در کنار بحرانهای عظیم دیگر مانند جنگ تعرفهها و جدایی از اتحادیه اروپا و عقبنشینیها از ادعا در مورد غزه و گرینلند و کانال پاناما و غیره، نیاز شدیدی به انحراف افکار عمومی جهان ايجاد کرد. نکته مهم این است که این سیاست همواره با جنگ و بمباران همراه است. درست است که در داخل موجب نجات رییس جمهور از بحرانهای داخلی میشود، اما در خارج و به کشوری که به آن حمله کرده، ممکن است نیستی و نابودی را به همراه بیاورد.