توالي خشكسالي و سيلاب در بهار ۱۴۰۴
مهدي زارع
سازمان هواشناسي براي هفته اول نوروز ۱۴۰۴ بارندگي در شمال غرب و غرب و دامنه جنوبي البرز و براي هفته دوم نوروز مجددا موج بارشي ديگري پيشبيني كرده است. برآوردها براي هفته دوم بارش انباشته براي مناطق محدودي از جنوب شرق كشور با احتمال ۲۵ تا ۵۰ درصد از ۵۰ تا ۱۰۰ ميليمتر را نشان داده است.
در مناطق كوهستاني (زاگرس، البرز) برف زمستاني انباشته ميشود. گرم شدن سريع بهاري ميتواند ذوب برف را تسريع كند و جريان رودخانه را افزايش بدهد. اگر همراه با باران شديد باشد، خطر سيلاب را افزايش ميدهد. پيشبينيها براي فروردين اغلب بارانهاي متوسط تا شديد و بارندگيهاي بالاتر از حد متوسط، بهويژه در غرب و شمال ايران، ميتواند باعث سيلاب شود. ال نينوي جديدي كه براي آغاز سال ۱۴۰۴ پيشبيني شده، ميتواند بارندگي را در منطقه افزايش بدهد. سيلاب شديد ناشي از بارندگيهاي بيسابقه در نوروز ۱۳۹۸ آسيبهاي زيادي به ايران وارد كرد. زهكشي ضعيف در بيشتر شهرهاي ايران مانند تهران، شيراز و تبريز و مشهد اثرات سيلاب را تشديد ميكند. تغييرات اقليمي گرايش به سمت بارش شديد، نامنظم و رخدادهاي اقليمي شديد ممكن است خطر سيلاب را حتي در مناطق غيرمعمول تشديد كند. استانهاي شمالي (سواحل كاسپين) غربي (كوهپايههاي زاگرس) و جنوب غربي (خوزستان و بوشهر) و جنوب شرقي (كرمان و سيستان و بلوچستان) در معرض سيلابهاي بهار هستند.
خشكسالي در البرز در زمستان ۱۴۰۳ هم با الگوهاي شديد اقليم و هم با تغييرات اقليمي مرتبط است، دماهاي بالاتر با تغيير بارش برف به باران، بارش برف را در مناطق كوهستاني مانند البرز كاهش داده است. خشكي با بارندگي نامنظمتر منجر به دورههاي خشك طولانيمدت و گاه بارندگيهاي شديد و غيرمفيد شده است. تغييرات كاربري اراضي، برداشت بيش از حد از آبهاي زيرزميني و شهرنشيني ناپايدار در شهرستانهاي استانهاي تهران و البرز آسيبپذيري در برابر خشكسالي را تشديد كرده است. كشور از دهه ۱۳۷۰ شمسي به دليل سوءمديريت و همچنين روندهاي اقليمي مانند كاهش بارندگي و افزايش دما - مطابق با تغيير اقليم منطقهاي- با تنش آبي بدتر مواجه شده است. اگر البرز به ذوب برف زمستاني متكي باشد، زمستانهاي گرمتر ميتواند ذخاير آب را حتي با بارشهاي معمولي كاهش دهد. مداخلات انساني در حذف فضاي سبز و نفوذ ناپذير كردن زمين با آپارتمانسازي تقريبا در تمام فضاهاي شهري و حومه شهري موجود و آبياري ناكارآمد اثر خشكسالي را تقويت كرده است. اين ناحيه دورههاي خشك طولاني مدت همراه با بارشهاي شديد و كوتاهمدت را تجربه خواهد كرد. اين «تناوب خشك و مرطوب» با افزايش دما هدايت ميشود. بدينترتيب كه نرخ تبخير مرتبا افزايش مييابد و رطوبت خاك را در خشكسالي كاهش ميدهد و همزمان ظرفيت نگهداري آب اتمسفر افزايش مييابد كه به نوبه خود منجر به بارشهاي شديدتر ناگهاني ميشود. اين شرايط منطقه را براي سيلابهاي ناگهاني آماده ميكند. رشته كوههاي البرز براي رهاسازي تدريجي آب به برف زمستاني متكي است. زمستانهاي گرمتر تجمع برف را كاهش داده اما ذوبهاي سريع بهاري يا رويدادهاي غيرفصلي باران باعث روانآبهاي ناگهاني و طغيان رودخانهها و سامانههاي زهكشي ميشوند.
سيلاب سراسري فروردين ۱۳۹۸ ايران پس از يك خشكسالي طولاني، ۲۶ استان كشور را درگير كرد. بارندگي شديد در زمينهاي خشك شده به ميزان كل بارش قابل انتظار در يك سال در بازه زماني ۲۴ يا ۴۸ ساعت باعث رواناب سريع شد كه نشان داد شرايط خشكسالي آسيبهاي سيلاب را چطور بيشتر ميكند. مديريت ضعيف آب، سيستمهاي زهكشي قديمي و جنگلزدايي در البرز ظرفيت زمين را براي جذب بارندگي كاهش داده است. البته بارش برف سنگين در بعضي نواحي البرز و آذربايجان در دي و بهمن ۱۴۰۳ در كوتاهمدت باعث اختلال در ارتباطات و دسترسيها نيز شد.
مديريت ضعيف مخازن سدها و گسترش بيرويه شهرها به همراه تضعيف زيرساختهاي ايران براي مقابله با اثرهاي تغييرات اقليمي موجب شده تا شهرهاي سيلخيز آسيبپذيري بيشتر در برابر سيلاب داشته باشند. اجراي تراسبندي، احياي جنگلها و ساماندهي براي نفوذ آب باران ميتواند روانآب را كاهش بدهد.
ازسوي ديگر رشد جمعيت در تهران و پيرامون آن در ربع قرن گذشته عمدتا به دليل مهاجرت از همه جاي كشور به تهران به صورت شتابان صورت گرفته است. اين جمعيت كه روز به روز تمركز بيشتري در اين محدوده مييابد عملا با افزايش ريسك سيلاب در شهرهاي استانهاي تهران و البرز مواجه است. رشد جمعيت در شهرهاي استان تهران از سال ۱۳۸۰ بسته به روند شهرنشيني، حاشيهنشيني و سياستهاي دولتهاي وقت به طور قابلتوجهي متفاوت بوده است. سرشماريهاي ملي ايران هر ۱۰ سال يكبار (1385، 1395و بعدي در ۱۴۰۵) انجام ميشود. در سال 1385 جمعيت استان تهران ۱۲.۱ ميليون و در سال ۱۳۹۵ حدود ۱۳.۳ ميليون نفر اعلام شده. جمعيت تخميني استان در پايان اسفند ۱۴۰۳ حدود ۱۴.۴ ميليون نفر است. متوسط رشد سالانه 1.1 تا 1.3درصد بوده است. البته نرخ رشد جمعيت از نيمه دهه نود در داخل شهر تهران حدود ۱.۱درصد و در شهرستانهاي پيراموني تهران بين ۱.۲ تا ۱.۴درصد و بيشتر از پهنه داخلي شهر تهران بوده است. در اسلامشهر جمعيت از 350 هزار نفر (۱۳۸۰) به حدود 550 هزار نفر (۱۴۰۳) افزايش يافته است. در شهريار اين افزايش از ۲۵۰ هزار نفر به حدود ۷۵۰ هزار نفر رسيده است. بخشي از اين رشد ناشي از اهداي مشوقها براي مناطق صنعتي در حومه شهر است كه باعث جذب مهاجران شده است. رشد سريع حومه شهر تهران فشار سنگيني بر زيرساختهاي آبي منطقه وارد ميكند. در استان تهران شهرستانهاي آسيبپذيرتر شامل شهرستانهاي دماوند، شميرانات و فيروزكوه واقع در دامنههاي جنوبي البرز با رودخانههاي فصلي پرآب و با سيلابهايي مانند سيلاب مرداد ۱۴۰۱ هستند. ساخت و ساز در حريم مسيلها و ذوب سريع برفهاي زمستاني در بهار خطر سيلاب را افزايش ميدهد. شهرستان ري و مناطق جنوبي تهران مانند چهاردانگه به دليل شبكه زهكشي ضعيف آسيبپذيري بالايي دارند. شهرستانهاي اسلامشهر، رباطكريم و شهريار با توسعه صنعتي و مسكوني سريع در حريم مسيلهاي طبيعي زيرساختهاي قديمي و ناكافي براي مديريت سيلاب (به ويژه در اسلامشهر) و شهرستان ورامين با قرارگيري در مخروط افكنه جاجرود و انتهاي حوضه آبريز تهران و تجمع روانآبهاي مناطق شمالي در زمينهاي كشاورزي و كانالهاي آبياري به درجات مختلف در معرض آسيبهاي سيلاب ناگهاني و واريزهاي قرار دارند.
در استان البرز شهرستان آسيبپذير كرج با عبور رودخانه كرج از مركز شهر و مناطق پرجمعيت (مانند محلههاي حاشيه رودخانه) و ساخت و سازهاي غيرمجاز در حريم رودخانه و كاهش ظرفيت عبوري آن و سيلاب ۲۶ تير ۱۳۹۴ سيجان در شمال شرق كرج شناخته ميشود. شهرستان ساوجبلاغ و نظرآباد واقع در دشتهايي كه محل تجمع آبهاي سطحي هستند و زمينهاي كشاورزي وسيع و نبود سيستم زهكشي كارآمد و شهرستان طالقان با مناطق كوهستاني با احتمال رگبارهاي شديد بهاري و رواناب ناگهاني و روستاهاي واقع در مسير مسيلها ممكن است در معرض خطر باشند.
در بهار ۱۴۰۴ ممكن است بارش شديد و ناگهاني برف سنگين، ذوب سريع برفها باعث افزايش ناگهاني آب رودخانهها شود. افزايش بارشهاي نامنظم و سيلابي در سالهاي اخير و فقدان برنامهريزي ريسك سوانح طبيعي در نواحي شهري و ساخت و ساز در حريمهاي سيلابي شهري و محلههاي حاشيهنشين در اطراف رودخانههاي شمال تهران و كرج، كن و جاجرود و مناطق صنعتي واقع در دشتهاي پاييندست همگي از عواملي است كه ممكن است در يك بارش كوتاهمدت ولي سنگين احتمالي آسيبهاي سيلاب ناگهاني و واريزهاي را گستردهتر سازد.