نيمه تاريك ترامپ؛ روسوفيل امريكايي
علي ودايع
اروپاييها در ميان غرغرهايشان ميگويند كه «رييسجمهوري امريكا به دموكراسي و ارزشهاي غربي چوب حراج زده است»؛ آنها قبل از بازگشت «مرد ديوانه» نگران نرمش مقابل كرملين و سختي مقابل رفقاي قديمي بودند. حالا همه كابوسها رنگ واقعيت به خود گرفته است. «دونالد ترامپ» در عمل رفقاي غربي را تحت فشار گذاشته است و رقباي شرقي را در آغوش گرفته است. ترامپ به گرمي از مواضع «ولاديمير پوتين» تمجيد ميكند. در دوره اول ترامپ بحثهايي درباره ارتباطات اطرافيان رييسجمهوري امريكا با اوليگارشهاي روس مطرح بود و حالا داستان در حال تكرار است. «ديويد اسميت» در گاردين مينويسد: «مسكو در اوج دوران جنگ سرد با ايده «ناسيوناليسم مسيحي» در حزب جمهوريخواه و مشخصا اردوگاه «رونالد ريگان» نفوذ كرده بود كه پيامدهاي سختي براي بلوك غرب داشت.» دوران رياستجمهوري دونالد ترامپ و رونالد ريگان، درحالي كه دههها و زمينههاي سياسي متمايز از يكديگر جدا شده بودند، شباهتهاي جالبي را در رويكردهاي خود به روسيه نشان دادند. هر دو رهبر، عليرغم تفاوتهاي سبكشناختي، استراتژياي را بهكار گرفتند كه لفاظي قاطعانه را با تمايل به گفتوگو تركيب ميكرد، رويكردي دوجانبه كه درنهايت با هدف تاثيرگذاري بر رفتار روسيه و حفظ منافع امريكا انجام ميشد.
شيفت فاحش امريكا مقابل روسيه
در جريان نطق آتشين ترامپ در كنگره يك اتفاق ويژه رخ داد؛ چهرههاي دموكراتها و جمهوريخواهان برخلاف خاستگاه محافظهكارانه ترامپ بود. اين بينشي گويا از تحول جمهوريخواهان، در فاصله يك نسل، از حزب شاهين جنگ سرد به انزواطلبان «اول امريكا» بود. جايي كه ترامپ رهبري كرده است، بسياري از جمهوريخواهان مطيعانه از آن پيروي كردهاند تا جايي كه رفاقت ترامپ و پوتين، پيامدهاي سختي براي بلوك غرب دارد. «چارلي سايكس» مفسر سياسي و نويسنده كتاب «چگونه جناح راست ذهن خود را از دست داد»، ميگويد: «واژگوني دراماتيك و تمايل حزب جمهوريخواه براي همراهي با آن همچنان نفسگير است. حداقل براي مدتي به نظر ميرسيد كه جمهوريخواهان همچنان از اوكراين حمايت ميكنند. اما اكنون كه ترامپ سياست خارجي امريكا را كاملا معكوس كرده است، به نظر ميرسد كه عقبنشيني بسيار كمي وجود دارد.» يك اصطلاح انگليسي هست كه ميگويد؛ «وقتي دور ميز شام دعوت نباشي، قطعا غذايي هم برايت سفارش نخواهند داد.» اين يك تراژدي بزرگ براي اروپا و اوكراين در جنگ با اوكراين است. بحث هنوز درباره تبعات آشكار و پنهان «مناقشه جمعه كاخ سفيد با زلنسكي» داغ است. واقعيت اينجاست كه واشنگتن و مسكو در حال تقسيم منطقه مياني هستند بدون آنكه سهمي براي رفقاي غربي لحاظ كرده باشند. «پاتريك گاسپارد» يكي از مقامات سابق دولت اوباما، اين هفته در يكي از رويدادهاي انديشكده «مركز پيشرفت امريكايي» در واشنگتن گفت: «اگر برخلاف آن باورها عمل ميكنيد، اساسا به چه چيزي آن اعتقاد داريد، اهميت چنداني ندارد. ظرف حداقل 10 روز گذشته مواضع جمهوريخواهان مقابل روسيه و اوكراين به شكل شگفتانگيزي تغيير كرده است. اين وضعيت حتي «ماركو روبيو» وزير امور خارجه امريكا را هم مچاله كرده است. روبيو ميخواهد به سرنوشت «مايك پنس» معاون اول دور پيشين ترامپ، «ليز چني» و «آدام كينزگر» دچار نشود.
داستان ريگان و شوروي
همزادپنداري تاثيرگذاري گورباچف بر ريگان و پوتين بر ترامپ يك داستان پيچيده است كه اروپاييها و برخي دموكراتها درباره آن پچپچ ميكنند. ادعاهاي نفوذ روسيه، يا به طور دقيقتر، شوروي به دولت ريگان، براي دههها ادامه داشته است كه ناشي از نگرانيهاي جنگ سرد و تحقيقات بعدي است. درحالي كه هيچ مدرك قطعي از توطئه هماهنگ و سطح بالا شوروي براي دستكاري سياستهاي ريگان ظاهر نشده است، اين روايت ريشه در تعاملات مستند و آسيبپذيريهاي احتمالي درون دولت دارد. در آن برهه زماني، برجستهترين پرونده روي «ريچارد وي آلن» اولين مشاور امنيت ملي ريگان متمركز بود. اتهاماتي در رابطه با معاملات مالي او با نهادهاي خارجي و مصالحه بالقوه در مديريت اطلاعات طبقهبندي شده مطرح شده بود. اگرچه در آن واقعه تاريخي، مهره شاخص رييسجمهوري امريكا از ارتباط با شوروي تبرئه شد اما فضاي سنگين اين اتفاق تا مدتها روي اردوگاه جمهوريخواهان و شخص ريگان سنگيني ميكرد. آيا تاريخ در حال تكرار است؟ «مكس بوت» كارشناس ارشد انديشكده شوراي روابط خارجي و نويسنده كتاب «ريگان: زندگي و افسانه او»، ميگويد: «در غياب ترامپ، فكر نميكنم شما شاهد اين تغيير جهت حزب جمهوريخواه باشيد. حتي با وجود ترامپ، بسياري از جمهوريخواهان، به ويژه در كنگره، از اين موضوع بسيار ناراحت هستند و از كاري كه ترامپ انجام ميدهد خوششان نميآيد، اما از صحبت كردن ميترسند.» برخي ديگر معتقدند وفاداري يا ترس از ترامپ ممكن است تنها توضيح نباشد. جمهوريخواهان جوانتر مشروعيت نهادهايي مانند ناتو و سازمان ملل و پيروي از تاثيرگذاران راست افراطي مانند «تاكر كارلسون» را زير سوال ميبرند كه سال گذشته با پوتين در روسيه مصاحبه كرد و ادعا كرد كه مسكو «بسيار زيباتر از هر شهر در كشور من» است. منتقدان ميگويند ترامپ، كارلسون و جنبش «امريكا را دوباره بزرگ كن» تحت حمايت خاموش مسكو، نسخه ايدهآليزهاي از ناسيوناليسم مسيحي سفيدپوست را در تضاد با ارزشهاي «بيدار» اروپاي غربي قرار داده است. شيفت رفتاري كاخ سفيد كاملا مطلوب كرملين است. از اين منظر، مبارزه ديگر سرمايهداري عليه كمونيسم نيست، بلكه مبارزه با بيدار شدن است. پوتين در سخنرانيهاي مختلف از «تاكيد وسواس گونه غرب بر نژاد»، «فرهنگ لغو مدرن» و «نژادپرستي معكوس» انتقاد كرده است. او در مورد غرب گفت: «پنج يا شش جنسيت را اختراع كردند: ترانسفورماتور، ترنس - ميبينيد، من حتي نميفهمم چيست.» همه نكات از كتاب بازي «مگا» وام گرفته شدهاند. «مارجوري تيلور گرين» نماينده جمهوريخواه كنگره، در پادكست «اتاق جنگ» متعلق به «استيون بنن» استراتژيست دست راستي، ميگويد: «بياييد در مورد اين صحبت كنيم: اين يك جنگ عليه مسيحيت است. دولت اوكراين به مسيحيان حمله ميكند. دولت اوكراين كشيشها را اعدام ميكند. روسيه اين كار را نميكند. آنها به مسيحيت حمله نميكنند. در واقع، به نظر ميرسد كه آنها از آن محافظت ميكنند.» بنن تمايل خود را براي سرنگوني اتحاديه اروپا و نيروهاي «جهانيگرا» پنهان نكرده است. جوئل روبين، معاون سابق دستيار وزير امور خارجه در دوران باراك اوباما، مقايسهاي با ايالتهاي محافظهكار «قرمز» و ايالتهاي «آبي» ليبرال در ايالاتمتحده انجام ميدهد. او گفت: بياييد آن را ملموس امريكايي واقعي كنيم. روسيه يك كشور قرمز است و فرانسه و انگليس و ناتو - آنها كشورهاي آبي هستند.
تكرار يك ماجرا
در طول جنگ سرد، اين ضد كمونيسم تندرو بود كه هسته اصلي برند جمهوريخواه بود. ريگان اتحاد جماهير شوروي را «امپراتوري شيطان» ناميد و هزينههاي نظامي ايالاتمتحده را افزايش داد، اما زماني كه ميخاييل گورباچف در سال 1985 در اتحاد جماهير شوروي به قدرت رسيد، روابط بهبود يافت. ريگان و گورباچف چندين نشست برگزار كردند كه منجر به توافقات كليدي كنترل تسليحات شد. جانشين ريگان، جورج اچ دبليو بوش، با انحلال اتحاد جماهير شوروي در سال 1991، از نزديك با گورباچف و بعدا بوريس يلتسين همكاري كرد و انتقال به دموكراسي و سرمايهداري را تشويق كرد. در اوايل رياستجمهوري جورج دبليو بوش جمهوريخواه، او رابطه نسبتا مثبتي با پوتين داشت و به ياد ماندني گفت كه «به روح پوتين نگاه كرده» و او را قابل اعتماد ميداند. اين دو پس از حملات 11 سپتامبر در زمينه مبارزه با تروريسم همكاري كردند، اما تنشها بر سر جنگ عراق و حمايت ايالاتمتحده از گرجستان و اوكراين افزايش يافت. در سال 2008، زماني كه روسيه به گرجستان حمله كرد، روابط به طور قابلتوجهي بدتر شده بود. اوباما، يك دموكرات، در ابتدا با هدف بهبود روابط با روسيه سياست «بازنشاني» را دنبال كرد، اما پس از اينكه روسيه كريمه را در سال 2014 ضميمه كرد و از جداييطلبان در شرق اوكراين حمايت كرد، تنشها دوباره بالا گرفت. در پاسخ، اوباما تحريمهايي را عليه روسيه وضع كرد و ديپلماتها را اخراج كرد. براساس گزارش بعدي كميته اطلاعات سنا، كه شواهد گستردهاي از تماس ميان مشاوران ستاد انتخاباتي ترامپ و مقامات كرملين و ساير روسها يافت، روسيه تلاش تهاجمي را براي مداخله در انتخابات رياستجمهوري سال 2016 به نمايندگي از ترامپ آغاز كرد. ترامپ حتي زماني كه دولت او تحريمهايي را عليه روسيه وضع كرده بود، تباني را بهشدت رد كرد. در يك كنفرانس مطبوعاتي مشترك در هلسينكي در سال 2018، ترامپ در كنار رييسجمهور روسيه بر سر آژانسهاي اطلاعاتي خودش قرار گرفت. او حتي پس از حمله روسيه به اوكراين و پس از مرگ الكسي ناوالني، فعال مخالف در زندان، حاضر به انتقاد از پوتين نيست.
اما و اگر
برخي ميگويند نبايد درباره پوتين شدن حزب جمهوريخواه اغراق كرد. سناتورهاي قديمي مانند ميچ مك كانل كه در انتخابات بعدي بازنشسته ميشود، تام تيليس و راجر ويكر همچنان از اوكراين حمايت ميكنند. «هنري اولسن» كارشناس ارشد مركز اخلاق و سياست عمومي در واشنگتن، ميگويد: «من مخالف اين ايده هستم كه جمهوريخواهان شيفته پوتين شدهاند، زيرا شواهدي براي آن وجود ندارد. شواهدي وجود دارد كه نشان ميدهد جمهوريخواهان از جنگ در اوكراين خسته شدهاند. اين چيزها يكسان نيست.»
با اين حال، به نظر ميرسد كه با محو شدن جنگ سرد در حافظه، تعادل در حال تغيير است. براساس نظرسنجي CBS News/YouGov كه در اوايل ماه جاري منتشر شد، حدود 41درصد از جمهوريخواهان روسيه را «دوست» يا «متحد» ميدانند. براساس نظرسنجي رويترز/ايپسوس، تنها 27درصد از جمهوريخواهان با اين جمله كه ترامپ بيش از حد به مسكو نزديك است، موافق هستند. «آدام اسميت » دموكرات ارشد كميته خدمات مسلح مجلس نمايندگان، به گاردين ميگويد: «حاميان ترامپ قطعا همدردي با رويكردهاي پوتين نشان دادهاند و اين بسيار نگرانكننده است.آنها معتقدند كه «ارزشهاي سنتي» را ترويج خواهند كرد و پوتين را به عنوان يك متحد ايدئولوژيك در آن ميبينند. من هنوز فكر ميكنم كه در حزب جمهوريخواه اين يك اقليت است اما رييسجمهور ترامپ است. او رهبر آن حزب است و به او پايبند هستند. ترامپ يك چهره همسو با پوتين است.» «بيل گالستون» مشاور سياسي سابق بيل كلينتون، ميگويد: «حزب جمهوريخواه در طول جنگ سرد ضدكمونيست بود و از ديدگاه آنها، زماني كه كمونيسم ناپديد شد، انگيزه اصلي آنها براي مخالفت با روسيه نيز انجام شد.» موج برچسبزني درباره روسوفيل بودن ترامپ توسط دموكراتها و رسانههاي اروپايي يك وضعيت پيچيده است كه احتمالا به عنوان ترفندي براي فشار بيشر بر ترامپ در دستور كار قرار ميگيرد. رييسجمهوري امريكا بيمحابا از رييسجمهوري روسيه تمجيد ميكند و اين نرمش همچنان روي اعصاب متحدين اروپايي است. بايد منتظر ماند و ديد.
كارشناس روابط بينالملل