اهداف انقلاب اسلامي از نگاه بنيانگذار (۵)
احمد مازني
انقلاب كرديم كه كسي راي خودرا بر ديگري تحميل نكند.
يكي از هدفهاي انقلاب اسلامي از ديدگاه بنيانگذار برگزاري انتخابات آزاد بود تا نمايندگان مردم توسط خود مردم انتخاب شوند نه هيات منتخب شاه و سفراي خارجي. چرا كه علاوه بر مداخلات شاه و دربار، سفارتخانههاي خارجي نيز در انتخابات ايران مداخله ميكردند. در خاطرات اسدالله علم، وزير دربار پهلوي آمده است كه «ما چند نفر بوديم كه طبق دستور برخي از سفارتخانهها، دربار و ساير عناصر نفوذي، افرادي را براي نمايندگي مجلس مشخص ميكرديم». نشريه تايم درباره انتخابات مجلس نوزدهم شوراي ملي نوشته است: «از ۱۲ نماينده تهران كه انتخاب شدند، اسامي آنان قبل از برگزاري انتخابات اصلا معلوم بود. چمدانهاي پر از رأي در آن دوره آمد و صندوقهاي رأي را پر كرد. در دوره نوزدهم همين اتفاق افتاد». محمدرضا پهلوي در كتاب «پاسخ به تاريخ» بهصراحت اعتراف ميكند؛ «در زمان جنگ جهاني دوم انتخابات ايران به اين صورت انجام ميگرفت كه مثلا صبح، مستشار سفارت انگليس با ليستي حاوي ۸۰ نامزد نمايندگي مجلس به ديدار نخستوزير ميرفت و بعدازظهر همان روز كاردار سفارت شوروي نام ۱۲ نفر از نمايندگان مورد نظر خود را به نخستوزير ميداد. » اميراصلان افشار از چهرههاي متنفذ دوره پهلوي دوم و يكي از معدود افرادي كه تا آخرين لحظات عمر محمدرضا در كنارش بوده است..
درباره وضعيت نامزدياش در انتخابات مجلس شورايملي دوره نوزدهم، در كتاب خاطرات خود آورده است «وقتي در سفر امريكا بوده، از طرف وزارت امورخارجه نامهاي به دستش ميرسد با اين مضمون كه شما براي نمايندگي مجلس انتخاب شدهايد. او حتي در جواب اينكه در امريكا هستم و نميتوانم تبليغات كنم، پاسخ ميشنود كه اين كار براي شما انجام ميشود. »
فردوست رييس بازرسي ويژه دربار در خاطرات خود اشاره ميكند: «در زمان نخستوزيري اسدالله علم، محمدرضاشاه دستور داد كه با علم و منصور يك كميسيون 3 نفره براي انتخابات نمايندگان مجلس تشكيل دهم.» و ادامه ميدهد «منصور هر روز با كيفي از اسامي نمايندگان منتخب خود ميآمد و علم هر كدام را ميخواست تأييد ميكرد و آنها سر از صندوق آرا در ميآوردند.» جعفر شريفامامي، از دولتمردان عصر پهلوي درباره نقش شاه در انتخاب نمايندگان مردم در خاطرات خود در پروژه تاريخ شفاهي ميگويد: «بيستمين دوره انتخابات مجلس در سال ۱۳۴۰ بهدليل اعتراض، ابطال شد تا انتخاباتي به دور از شائبه بهطور مجدد برگزار شود، اما در آن زمان ترس از كمونيسم همهچيز را تحتتأثير خود قرار داده بود؛ زيرا محمدرضا پهلوي ميخواست افرادي كه وارد مجلس ميشدند گرايش به كمونيسم نداشته باشند و همين كمونيسمهراسي زمينههاي دخالت او در مسائل مختلف ازجمله انتخابات را فراهم كرده بود...آخر خود شاه تصميم ميگرفت چه كساني نامزد وكالت مجلس باشند و چه كساني نباشند و در حقيقت نمايندگان را خودشان دستچين ميكردند».اسدالله علم در سال 1352 درباره وضعيت انتخابات مينويسد: «در كليه سطوح از انتخابات مجلس گرفته تا انتخابات محلي و انجمن شهر، دولت آزادي را از مردم سلب كرده و اراده خود را تحميل كرده و نامزدهاي خود را از صندوقها بيرون ميآورد. مثل اينكه رأيدهندگان كوچكترين حقي در اين مورد ندارند.» از همين رو بود كه به تعبير فريده ديبا: «مردم در انتخابات يا شركت نميكردند يا تعداد شركتكنندگان فوقالعاده ناچيز بود.»
هويدا نيز از تقلب انتخاباتي در جهت انتخاب نمايندگان مورد نظر خود استفاده ميكرد. وي در اين راستا از شيوه رشوه نيز استفاده ميكرد كه اين موضوع نيز در خاطرات روزانه علم از قلم نيفتاده است. علم در اين باره مينويسد: «مطلبي نخستوزير (هويدا) در كيش به من ميگفت كه خيلي جالب بود و عنوان رشوه را دارد، آن، اين بود كه گفت هر كس را از هر جا تو بخواهي، من وكيل خواهم كرد. هركس باشد، هيچ فكر نكن، به من بگو تمام ميكنم.» اينها نمونهاي از مداخلات حكومت و اربابان خارجي در انتخابات بود. بنا بر اين يكي از هدفهاي انقلاب اسلامي انتخابات آزاد بدون مداخله زورمداران داخلي و خارجي بود. اين هدف بارها و به اشكال گوناگون در سيره و سنت بنيانگذار مطرح شده است.
از جمله در مورد تشكيل دولت موقت انقلاب، وقتي كه براي مديريت دوره گذار با اتكاء به آراي ميليوني مردم، اين دولت را تشكيل ميدهد به مردم توضيح ميدهد كه: « اين دولت يك دولت موقت است براي اينكه رفراندم بكند و مثلا مجلس موسساني [تشكيل بدهد] مساله رژيم را تحكيم بكند، بعد دست مردم است همهچيز. اختيار دست خود مردم است؛ وكلايشان را خودشان تعيين ميكنند، وكلا هم خودشان تعيين ميكنند دولت را؛ ... مسالهاي نيست كه كسي بخواهد تحميل بكند ... تحميل در كار نيست.»
ادامه دارد