پايداري نهادهاي مدني
بهروز مرباغي
سازمانها و انجـــمنهاي مردمنهاد چگونه و تحت چه شرايطي ميتوانند تداوم داشته باشند و در زندگي مردم نقش بازي كنند؟ اين پرسشي است به عمق تاريخ و به وسعت جهان. براي درك اهميت اين پرسش لازم است نخست به اين پرسش پاسخ بدهيم كه چنين نهادهايي چگونه شكل ميگيرند و حتي چرا بايد شكل بگيرند. يك نهاد اجتماعي بر اساس چه نيازي به وجود ميآيد و آيا آن نياز را مرتفع ميكند يا بايد بكند يا نه؟ نخستين گزاره در پاسخ اين رشته پرسشها آن است كه هر نهاد و تشكلي در ارتباط با يك نياز يا نفع به وجود ميآيد. اگر چنين نباشد يا اصولا شكل نميگيرد يا دوام نميآورد. چند مثال دمدستي ميتواند اين موضوع را روشن كند. در اوايل بعد از انقلاب برخي نيازهاي روزمره مردم بهصورت جيرهبندي و محدود توزيع ميشد؛ مثلا ميگفتند براي هر راننده در سال دو حلقه لاستيك تعلق ميگيرد و متولي توزيع اين لاستيكها مثلا اتحاديه كاميونداران بود. طبيعي است همه كاميوندارها علاقهمند بودند در چنين اتحاديهاي عضو شوند. همين طور در توزيع روغن موتور، كاغذ چاپ و... . اگر چنين نفع و نيازي براي عضو نهاد يا انجمن نباشد آن انجمن نفع و فايدهاي براي هيچ كس ندارد. ما در زندگي حرفهاي خود با انجمنها و سازمانهايي آشنا هستيم كه حتي براي بقاي عضويتمان در آنها حق عضويت پرداخت ميكنيم ولي براي شركت در انتخابات ادواري آن علاقهاي نشان نميدهيم و اصولا بود و نبود آن تاثيري در كار و بار ما ندارد. بنابراين هر انجمن و نهاد مردمي بايد به نياز يا نفع اعضاي خود پاسخ بدهد. اين نياز، لزوما مادي و ريالي نيست؛ ميتواند نياز اعتباري و اجتماعي باشد. ميتواند نياز به آگاهي درباره امور اطراف صنف باشد، ميتواند جنبه آموزشي و فرهنگي داشته باشد. بالاخره بايد رشته وصل با مخاطب خود را داشته باشد. پس نخستين شرط تشكيل و تداوم هر سازمان و انجمن مردمنهاد صنفي و اجتماعي آن است كه نفع شخصي و عمومي اعضا را پاسخ بدهد و نيازي از او را مرتفع كند. اما، دومين شرط تشكيل و تداوم چنين نهادهايي ساختار و روند دموكراتيك آن است. در همان ابتداي امر بايد تمام اعضاي اركان اصلي و رسمي آن به صورتي كاملا دموكراتيك برگزيده شوند و طبق اساسنامه و اهداف آن، مرتب و به تناوب، گزارش فعاليت داده شود و در انتهاي ماموريت هم به روش كاملا دموكراتيك انتخابات براي مديريت بعدي برگزار شود. مصاديق زيادي داريم كه عدم روند دموكراتيك در سازمانهاي مردمنهاد آن را از سودمندي ساقط كرده و خود عاملي شده براي كدورتها و كشمكشهاي فردي و گروهي. بنابراين در عين حالي كه وجود اين نوع نهادها لازمه زندگي و فعاليت در جهان مدرن است، نحوه تشكيل و تداوم آنها هم نيازمند شرايطي خاص هست كه بدون رعايت آنها تشكيلشان غير ضرور و تداومشان مورد ترديد است.
معمار و مدرس دانشگاه