بازگشت اخلاق به ساحت قدرت
اين رفتار نهتنها جلوهاي از جسارت، بلكه نمادي از معناگرايي در عرصه قدرت است؛ معناگرايي كه ريشه در انس عميق او با معارف ژرف قرآن و نهجالبلاغه دارد. در اين چارچوب، اقدام رييسجمهور را ميتوان نوعي بازتعريف نسبت قدرت و ارزش دانست؛ تلاشي براي عبور از موازنههاي صرفا ابزاري و مصلحتانديشانه و بازگشت به سياستي مبتني بر اخلاق، صداقت و مسووليتپذيري، آنگونه كه در سنت علوي و آموزههاي وحياني تبيين شده است.
غزالي در «كيمياي سعادت» اخلاق را همان جوهري ميداند كه اگر در جان انسان و جامعه جاري شود، ميتواند مس را به طلا بدل كند؛ كيميايي كه ميتواند سياست را از روزمرّگي و منفعتطلبي، به سطحي از تعهد، عدالت و اصلاح ارتقا دهد.
تصميم پزشكيان، از اين زاويه، نه صرفا يك اقدام اداري، بلكه نشانهاي از بازگشت اين كيميا به ساحت قدرت است؛ حركتي به سوي احياي سياستي كه با اخلاق آغاز ميشود، با صداقت ادامه مييابد و با اعتماد عمومي به بار مينشيند.