نقدي بر تبعيضهاي ساختاري كنكور سراسري
دانشآموزاني كه در مدارس غيردولتي تحصيل ميكنند، به دليل پرداخت هزينههاي بالا و دسترسي به منابع بهتر، بهطور طبيعي از شانس بيشتري براي موفقيت در سيستم آموزشي برخوردارند. در مقابل، دانشآموزان مدارس دولتي كه غالبا از خانوادههاي كمدرآمد هستند، با امكانات محدودتر و فرصتهاي كمتري مواجهند. اين اختلافات ساختاري، بهطور مستقيم بر معدل اين دانشآموزان تاثير ميگذارد و در نتيجه، شرط معدل به عاملي براي حذف تدريجي اين دسته از دانشآموزان از چرخه رقابت تحصيلي تبديل ميشود.
ضرورت حذف شرط معدل: راهحلي براي ارتقاي عدالت آموزشي- با توجه به نابرابريهاي ساختاري موجود در نظام آموزشي ايران، حذف شرط معدل از كنكور سراسري ميتواند به عنوان يك گام اساسي در جهت تحقق عدالت آموزشي مطرح شود. اين اقدام نه تنها به كاهش فشارهاي رواني و اقتصادي بر دانشآموزان و خانوادههاي آنها كمك خواهد كرد، بلكه به شناسايي استعدادهاي واقعي دانشآموزان از طبقات اجتماعي مختلف نيز منجر ميشود. در غياب شرط معدل، كنكور ميتواند به ابزاري براي سنجش استعدادها و تواناييهاي علمي دانشآموزان تبديل شود، نه ابزاري براي بازتوليد نابرابريهاي اجتماعي. اين تغيير، بهطور ضمني به اصلاح نظام آموزشي نيز كمك خواهد كرد؛ چراكه مدارس و معلمان به جاي تمركز بر نمره، بر پرورش استعدادهاي فردي و آموزش مهارتهاي كاربردي تمركز خواهند كرد.
نتيجهگيري- در نهايت، شرط معدل به عنوان يكي از عوامل تداوم نابرابريهاي آموزشي در ايران بايد مورد بازنگري قرار گيرد. حذف اين شرط از كنكور سراسري ميتواند به تحقق عدالت آموزشي و ايجاد فرصتهاي برابر براي همه دانشآموزان منجر شود. نظام آموزشي ايران نيازمند اصلاحات جدي است تا به جاي تقويت شكافهاي اجتماعي، به بستري براي شكوفايي استعدادهاي همه اقشار جامعه تبديل شود. اين تغييرات ميتواند به ايجاد يك نظام آموزشي عادلانهتر و كارآمدتر منجر شود كه در آن، همه دانشآموزان، فارغ از وضعيت مالي و اجتماعي خود به فرصتهاي برابر براي دستيابي به موفقيت دست يابند.
كارشناس ارشد مطالعات فرهنگي و رسانه