زیر پوست حوادث
پدر در سمنان پسرش را كشت و جسد را در باغچه دفن كرد
فرمانده انتظامي استان سمنان گفت: «پدري كه فرزندش را به دليل اعتياد به قتل رسانده بود، خودش را به پليس معرفي كرد.» جليل موقوفهاي در تشريح جزييات اين خبر گفت: «مردي ۴۸ ساله با مراجعه به پليس آگاهي شهرستان گرمسار اعلام كرد كه چند روز قبل در منزل خود با پسر ۲۶ سالهاش كه تحت تاثير مصرف مواد مخدر بود، مشاجره لفظي پيدا كرد و همين منجر به قتل او شد.» او در ادامه گفت: «فرزندش طي چندين مرحله قصد داشت با يك قبضه سلاح سرد به او صدمه وارد كند.» موقوفهاي با اشاره به مشاجره اين پدر و فرزند در روز حادثه گفت: «در نهايت طرفين با يكديگر گلاويز شدند و پدر از روي عصبانيت، فرزندش را خفه كرده و پس از قتل، جسد او را به منزل پدري خود واقع در يكي از روستاهاي حومه شهر ميبرد و آن را در باغچه منزل پدري دفن ميكند.» فرمانده انتظامي استان با اشاره به اعترافات قاتل و انجام هماهنگيهاي قضايي گفت: «جسد مقتول در محل اعلامي كشف شد.» به گفته اين مقام ارشد انتظامي، متهم انگيزه خود از ارتكاب اين جنايت را اعتياد چند ساله فرزندش عنوان كرده است و مدعي بوده كه فرزندش در طول اين مدت اعضاي خانواده را مورد اذيت و آزار قرار داده بود. فرمانده انتظامي استان گفت: «كنترل و مديريت خشم به عنوان يكي از راههاي موثر در پيشگيري از جرم، يك امر اكتسابي است كه افراد براي اعمال مديريت بر خشم خود به فراگيري و آموزش آن نياز دارند.»
افشاي راز جنايت شبانه در ساختمان نيمه كاره
تحقيقات كارآگاهان اداره دهم پليس آگاهي در مورد حمله مرگبار 4 مرد افغان به هموطنان خود، سرانجام باعث شد يكي از متهمان به ارتكاب قتل اعتراف كند. اين پرونده كه از بهمن سال گذشته در دست رسيدگي بود، پس از آن وارد مرحله جنايي شد كه يكي از 4 مصدوم بستري شده جان خود را از دست داد. به اين ترتيب 4 مرد افغان كه در بازداشت بودند متهم به قتل شدند، اما با توجه به تحقيقات و گفتههاي متهمان بازداشت شده مشخص نبود كدام يك از آنها ضربات مرگبار را زده است. به همين دليل پرونده در شعبه دوم بازپرسي دادسراي امور جنايي تهران در حال رسيدگي بود و بازپرس رضازاده دستور انجام تحقيقات بيشتر در مورد حمله مرگباري را كه در ساختمان نيمه كاره در منطقه شوش رخ داده بود، صادر كرد. بر اساس گزارش اوليه پليس قرباني اين حمله مرگبار يكي از 8 كارگر افغان است كه در آن ساختمان نيمهكاره كار و زندگي ميكردند. او و ديگر دوستانش در يكي از آخرين شبهاي بهمن ماه مورد حمله 4 نفر كه چاقو و قمه داشتند، قرار گرفتند. پس از حمله مهاجمان چهار نفر از هشت نفر كه زخمهاي سطحي داشتند سرپايي درمان شدند، اما 4 زخمي ديگر به خاطر وخامت اوضاع و شدت خونريزي به بيمارستان منتقل شدند. در پي شكايت اوليه تحقيقات پليس آغاز و مشخص شد گوشي و اموال 8 افغان سرقت شده است. ادامه بررسيها حكايت از آن داشت كه 8 افغان با تعدادي ديگر از هموطنان خود كه در جاي ديگري كار و زندگي ميكنند، ارتباط دارند و آنها ميدانستند اين 8 نفر اموالشان را كجا نگه ميدارند و موبايلهاي قيمتي دارند. از طرفي 4 مصدوم ماجرا كه حالشان بهتر بود و سرپايي درمان شده بودند، افراد مهاجم را شناسايي كردند و در روند تحقيقات گفتند: مهاجمان هموطن ما بودند. به اين ترتيب تحقيقات ادامه يافت تا اينكه چهار افغان مهاجم شناسايي و دستگير شدند. دستگيرشدگان در تحقيقات به جرايم خود اعتراف كردند و رسيدگي به پرونده با بازداشت آنها ادامه داشت، اما در نيمه اسفند با مرگ يكي از 4 مصدوم كه شدت جراحات زياد، وضع او را بحراني كرده بود، پرونده وارد فاز جنايي شد و بازپرس رضازاده دستور انتقال هر چهار متهم به اداره آگاهي تهران را صادر كرد تا كارآگاهان اداره دهم، قاتل را از بين آنها شناسايي كنند. اين در حالي بود كه از محل زندگي چهار متهم، هشت گوشي و اموال مسروقه كشف شده بود. 4 متهم در جلسه بازجويي اعتراف كردند: «با افرادي كه به آنها حمله كردند، رفت و آمد داشتند و از اين طريق متوجه شدند، آنها اموالشان را كجا نگه ميدارند و گوشيهاي گرانقيمت و خوبي هم دارند براي همين تصميم گرفتند شبانه به آنها حمله كنند، اما قصد قتل نداشتند.» يكي از متهمان به نام بصير در اظهاراتش گفت: «دوستي داشتم كه پيش از اين در همان ساختمان در حال ساخت كار ميكرد. او برايمان تعريف كرده بود كه دوستانش كه در آن ساختمان كار ميكنند، گوشيهاي گرانقيمت دارند و پولهايشان را هم در اتاقك نگهباني نگهداري ميكنند. با شنيدن حرفهاي او وسوسه شديم به آن ساختمان حمله و اموالشان را سرقت كرديم.»اين متهم ادامه داد: «قبل از آن هم چند بار خواسته بوديم نقشه را اجرا كنيم، اما چون كارفرماها در محل حضور داشتند، موفق نشديم. سرانجام شب سيام بهمن چاقو و قمه خريديم و شبانه به آن ساختمان حمله كرديم. 8 نفر آنجا بودند كه به جانشان افتاديم. برخي را زير مشت و لگد گرفتيم و چهار نفر را كه مقاومت كردند، با ضربههاي چاقو و قمه زخمي كرديم. به زورگوشيهاي تلفن همراهشان را سرقت كرديم. در همين گيرودار همسايهها متوجه شدند و موضوع را به پليس اطلاع دادند و ما فرار كرديم.» سه متهم ديگر گفتههاي همدستشان را تاييد كردند، اما قتل مرد جوان را گردن يكديگر انداختند. بنابراين تحقيقات براي مشخص شدن اينكه كدام يك از آنها ضربه كشنده را زده است، ادامه يافت. همچنين سه نفر ديگر كه تحت درمان بودند نيز با بهبود نسبي مرخص شدند و فقط از بابت ضرب و جرح از مهاجمان شكايت كردند. در نهايت يكي از متهمان به نام اكبر گفت: «هموطنمان به نام بصير كه از آن 8 نفر كينه داشت، چون قبلا كتكش زده بودند. او جزييات ماجرا را به ما گفت تا به نحوي انتقام كتكهايي را كه خورده بود، بگيريم و وسايلشان را سرقت كنيم، اما در اين بين من بودم كه آدم كشتم.» در حال حاضر با اعتراف اين متهم تحقيقات ادامه دارد و در آينده نزديك بازسازي صحنه انجام خواهد شد.