تمديد قرارداد صلاح به معناي حل همه مشكلات اسلات نيست
سايه روشنهاي ماندن فرعون در آنفيلد
در ظاهر، قرارداد جديد ستاره مصري هيچ نقطه ضعفي ندارد، اما اين به معناي حل شدن همه مشكلات نيست.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از گاردين، شايد جالبترين بخش تمديد قرارداد محمد صلاح در ليورپول اين واقعيت است كه هواداران ليورپول از اين مساله لذت ميبرند، چراكه آنها داستانهاي زيادي با مو صلاح دارند. آنها ميتوانند تصور كنند كه روزهاي خوب با اين ستاره ادامه خواهد داشت، اما اين يك فقط يك سر ماجراست.
بهطور گستردهتر، ماندن صلاح مانند يك شات آدرنالين براي ليگ برتر است. منطق تجاري آشكار است. به هر حال صلاح بهترين بازيكن ليگ است. صلاح مشهورترين فوتباليست آفريقايي است. صلاح بزرگترين ستاره ورزشي جهان اسلام است و همه اينها پتانسيل بينظيري از لحاظ درآمدزايي پيش پاي ليورپول ميگذارد.
صلاح همچنين يك برند تكنفره است. همان كاراكترهاي پرزرق و برق فيلمهاي كارتوني يا سينمايي هيجانانگيز.
ليورپول ميتوانست در تابستان او را به پاريسنژرمن بفروشد؛ با 90 ميليون پوند! اين يك تصميم منطقي ميبود. سودي فوري براي هزينه كمي جوهر و چند برگه چاپ شده. از سمت ديگر سياست باشگاه هم حفظ ميشد. همچنين وظيفه مالكان در قبال سوددهي به سهامداران هم رعايت ميشد. در واقع اصل فوتبال امروز كه كسب و كار است درست پيش ميرفت. اما اين يك تصميم كاملا اشتباه است. واقعيت اين است كه مدير اجرايي ليورپول چارهاي نداشت جز تمديد قرارداد صلاح. از دست دادن صلاح بيكفايتي باشگاه تلقي ميشد. شما نميتوانيد بازيكني با 32 گل و 22 پاس گل در يك فصل را از دست بدهيد. شما نميتوانيد كالاي اصلي برندينگ خودتان و پرطرفدارترين بازيكن ليگ برتر در رسانههاي اجتماعي را بفروشيد!
به علاوه در اينجا نوعي بدهي معنوي هم وجود دارد. حضور صلاح در هشت فصل گذشته نه تنها دوران موفقيتآميزي براي ليورپول به همراه داشت، بلكه بازده شگفتانگيز سرمايهگذاري مالي مالكان را رقم زد. بحثي وجود دارد كه اگر باشگاه تا دو سال آينده به صلاح پول بدهد ولو اينكه او در جايگاه بنشيند يا به مرخصي برود همچنان از لحاظ تجاري و فرهنگي منطقي است. بنابراين تمديد قرارداد صلاح هيچ نقطه ضعفي ندارد. ولي جز اينها اين فوتبال است و هميشه بايد متغيرهاي ديگري را در نظر گرفت. اتفاقات غيرمترقبه، سقوط احتمالي، مصدوميت كه همگي دلايل جذابيت فوتبال هستند، وجود دارند. واقعيت اين است كه اين به معناي حل همه مشكلات ليورپول نيست. ماندن صلاح به ويژه براي اسلات چالشهايي به دنبال دارد. تمديد قرارداد صلاح يك نكته كليدي را تغيير نميدهد: با يا بدون او، فصل آينده هنوز بايد شروع بازسازي باشد. در حال حاضر به نظر واضح است كه قهرماني در فصل فعلي يك موفقيت تركيبي است. بخشي از آن بازمانده تيمي است كه يورگن كلوپ ساخته بود و بخش ديگري به اقدامات جالب اسلات برميگردد. اسلات با مهارت قابل توجهي بر اولين تعميرات تيم نظارت كرده است. اما او اكنون بايد كار ساختماني عميقتري را انجام دهد. براي اولينبار است كه در اطراف صلاح نيز فشار كمي وجود خواهد داشت. فوتبال به وضوح هنوز او را رها نكرده و يقه او را گرفته است. صلاح حتي سن زيادي هم ندارد. شايد اينطور به نظر برسد كه مدت زمان زيادي از وقتي كه او در سمت راست چلسي گاهي توسط ژوزه مورينيو به كار گرفته ميشد، گذشته است، اما بايد بدانيد تنها 10 سال گذشته و صلاح امروز 32 ساله است نه 35 ساله. لوكا مودريچ در 33 سالگي برنده توپ طلا شد. روبرت لواندوفسكي كه بدنش مانند يك سلاح است همچنان با پيراهن خود مانند يك نقاشي آناتوميك دوره رنسانس به نظر ميرسد و در 36 سالگي تيم جوان درخشان بارسلونا را رهبري ميكند و تنها هفت هفته از زماني كه صلاح در اتحاد منچسترسيتي را به زانو در آورد، گذشته است. از آن زمان به بعد، ليورپول كمي خسته بوده است. آنها ليگ قهرمانان و جام حذفي را از دست دادند. فرم صلاح كه اكنون ميتوانيم در موردش صحبت كنيم، ضعيف بوده است. در هفت بازي بعد از اتحاد، او سه شوت به سمت دروازه داشته است. او از زمان باكسينگ دي در آنفيلد يك گل در ليگ به ثمر رسانده است. او اساسا از زمان بازي خانگي مقابل پاري سن ژرمن در سايه بوده است. اسلات ميداند كه وابستگي به صلاح در حمله تا حدي مشكل اين فصل بوده است. او فهميده تيمش تا زماني خوب است كه صلاح خوب باشد. اما اين نيز اشتباه است كه بگوييم ليورپول افت كرده، زيرا صلاح افت كرده، چراكه ممكن است برعكس باشد. به هر حال اين مسائل پيچيدهتر از اين حرفهاست. اسلات هميشه علاقه بيشتري به كارهاي دفاعي صلاح داشته كه در اين فصل خوب بوده است. اسلات همچنين ميداند كه مديون صلاح است. مربياي كه به درستي بابت تسلطش به جزييات كوچك مورد تحسين قرار گرفته است. اين به وضوح يك امتياز براي يك مربي است كه ديوانهاي گلزن و بيرحم در خط حمله داشته باشد. كسي كه هر بار با بخيه كردن توپ و تور كار را تمام ميكند. با اين وجود اسلات هنوز نه تنها به يك طرح پس از صلاح، بلكه به يك طرح فعلي نيز نياز دارد. رفتن صلاح يك فاجعه بود. رفتن او چيزي نزديكتر به زمين سوخته ارايه ميكرد و تازهسازي از نقطه صفر را پيشنهاد ميداد. بدون شك برخي كارشناسان به اين نكته اشاره خواهند كرد كه پياسجي با دو سال تاخير به كيليان امباپه اجازه خروج داد و اين به ضرر باشگاه شد ولي صلاح به سختي در مقياس امباپه قرار ميگيرد. با اين حال صلاح هم همان كاركرد را دارد. او بازيكني است كه رفتار و عملكردش باشگاه را تحت تاثير قرار ميدهد و اين امر مستلزم مديريت است. صلاح همچنين تنها بازيكني در ليگ است كه اساسا در هشت فصل گذشته چندين برابر بيشتر از اينكه براي او هزينه شود، درآمدزايي كرده است. او سزاوار اين دو سال است كه در هر نسخهاي از آينده ليورپول كه اسلات ميسازد، حضور داشته باشد. تمام منطق نشان ميدهد كه اوضاع ميتواند بهتر شود، اما با چالشهايي نيز همراه خواهد بود. هشدار مجددي وجود دارد: بازسازي همچنان از اينجا شروع ميشود.