• 1404 چهارشنبه 27 فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6020 -
  • 1404 چهارشنبه 27 فروردين

سيدحسين مرعشي در گفت‌وگو با «اعتماد»

اشتباه كرديم برجام را از دست داديم

ما نبايد برجام را خرج اختلافات داخلي مي‌كرديم

فرصت احيای برجام را داشتيم اما ايران اين فرصت را از دست داد

 

سيما پروانه‌گهر

دبيركل حزب كارگزاران سازندگي مي‌گويد كه ايران و امريكا بعد از برجام اشتباهاتي متقابلي داشتند و فرصت‌هاي زيادي از جانب دو طرف براي احيای برجام از دست رفته است اما در مذاكره فعلي هم ايران و هم امريكا بايد امتياز بدهند و امتياز بگيرند.

مذاكرات بين ايران و امريكا شنبه هفته آتي مجددا در مسقط از سر گرفته مي‌شود. مذاكراتي كه از نظر سيدحسين مرعشي، دبيركل حزب كارگزاران سازندگي ايران مهم نيست با عنوان يا فرم مستقيم و غيرمستقيم طرح شود بلكه مساله اساسي واقع‌بيني دو طرف در اين باره است. او در گفت‌وگو با «اعتماد» تاكيد دارد كه پزشكيان به عنوان رييس دولت بسته اقتصادي براي تعريف منافع اقتصادي بين ايران و امريكا تهيه كرده كه بسيار كارگشا است و اذن رهبري را نيز اخذ كرده است.

او همچنين در اين گفت‌وگو به اشتباهات ايران بعد از برجام مبني بر عدم مشاركت با امريكايي‌ها در پروسه‌هاي اقتصادي اشاره كرده و مي‌گويد رفتن ايران به سمت اروپا بعد از برجام تصميم اشتباهي بود كه منجر شد امريكايي‌ها نيز در رفع تحريم‌ها جدي عمل كنند در حالي كه يك سال بعد از خروج ترامپ از برجام ديدیم كه در عمل اروپا هيچ توان و ظرفيتي براي همكاري اقتصادي با ايران ندارد.

مرعشي همچنين تاكيد دارد كه ايران، ليبي نمي‌شود اما بايد حرف ترامپ مبني بر يا مصالحه يا جنگ را جدي بگيريم و بدانيم كه اين جنگ نه براي ما خوب است نه امريكايي‌ها بنابراين بايد با واقع‌بيني امتياز بدهيم و امتياز بگيريم.

 

روي كار آمدن دولت ترامپ را بايد تهديدي براي ايران تلقي كرد يا در نهايت فرجه‌اي ايجاد شد تا دولت امريكا حاضر باشد در قالب مذاكره مساله با ايران را به پيش ببرد و اين فضاي «كج‌دار و مريز» به وضعيتي نسبتا شفاف تبديل شود؟

نخست اينكه بايد يادآوري كنيم كه ما هرگز كج‌دار و مريز رفتار نكرديم. عامل و تصميم ادامه اين فضا هرگز از جانب ما نبود. در عالم واقع مساله به اين صورت پيش رفت كه ما با سند برجام نشان داديم كه چه اراده‌اي داريم. سندي كه از دستاوردهاي مهم ديپلماسي بعد از جنگ جهاني دوم است. اين سند با مذاكرات ايران طرف غربي تهيه و امضا شد و شوراي امنيت سازمان ملل نيز آن را مصوب كرد. غربي‌ها چه در زمان خود باراك اوباما و چه در زمان بعد از آن يعني دولت نخست ترامپ و حتي بعد از خروج ترامپ از برجام و دولت بعدي يعني دولت بايدن اشتباهاتي داشتند. اروپايي‌ها هم اشتباهاتي داشتند و البته ايراني‌ها نيز اشتباهاتي داشتند.واقعيت اين است كه سمت اروپا و امريكا انتظار داشتند كه بعد از امضاي برجام - چون اوباما و كري وقت زيادي روي اين سند گذاشته بودند - انتظار داشتند وارد اقتصاد ايران شده و سهم قابل قبولي در اقتصاد ايران داشته باشند. چون اين انتظار تامين نشد آنها نيز تحريم‌ها را در سطح و اندازه‌اي كه بتواند اقتصاد ايران را حركت بدهد، لغو نكردند.از جانب ما نيز اشتباهاتي در عرصه داخلي و خارجي انجام شد. اشتباه مهم ايران بود كه ما گام دوم جمهوري اسلامي را در قالب برجام يعني همكاري اقتصادي بين ايران و امريكا را بر نداشتيم. اين اشتباه ايران بود. البته ما اشتباه داخلي ديگري نيز كرديم و آن اشتباه بيشتر متوجه دولت آقاي روحاني و اصلاح‌طلبان است. برجام يك سند ملي در مقابل يك دنياي پرتنش بود و ما نبايد برجام را خرج انتخابات مجلس دهم مي‌كرديم. ارزش برجام براي ايران خيلي مهم‌تر از اين بود كه فراكسيون اميد 120 نفري در مجلس داشته باشيم. حتي اگر اصولگرايان مي‌خواستند به خاطر برجام با ما از در مخالفت رفتار كنند، ما نبايد برجام را خرج اختلافات داخلي مي‌كرديم چرا كه ارزش برجام براي ما خيلي بيشتر از اين حرف‌ها بود. اين اشتباهات از سمت ايران بود. در مقابل نيز اشتباهات امريكا اين بود چون خلاف انتظاراتش در عرصه همكاري اقتصادي حركت شد، مانع رفع تحريمي شد كه فضاي اعتماد را بين دو كشور ايجاد كند.

اما بعد از برجام ايران سعي كرد همكاري‌هاي اقتصادي با اروپا داشته باشد.

مساله نيز همين اشتباه است. بعد از استقرار برجام، آقاي رييس‌جمهور اولين سفر را به فرانسه رفتند. فرانسه‌اي كه تا آخرين لحظات هم عليه برجام كارشكني مي‌كرد. در چنين شرايطي و در فضايي كه امريكا به ‌شدت از اين فضا ناراحت بود، ايران اولين قرارداد را با ايرباس بست. عكس‌العمل امريكايي‌ها تا همين جا هم تند بود اما در همين شرايط، دولت دوباره رفت و با بويينگ قرارداد بست. از ايرباس حداقل 2 هواپيما به ايران رسيد و از «اي تي آر» هم حدود 10 هواپيما آمد، اما از بويينگ چه؟

دولت آقاي روحاني بايد بلافاصله بعد از برجام بسته سرمايه‌گذاري اقتصادي سنگيني را براي ايران طراحي مي‌كرد نه اينكه قراردادها به سمت ايرباس و بويينگ برود. اينها كافي نبود؛ بايد حجم سنگين چند صد ميليارد دلاري پروژه تعريف و از فضا استفاده مي‌شد و براي همه طرف‌هاي برجام منفعت درست مي‌كرديم اما اين اتفاق رخ نداد و ضعيف عمل كرديم.

البته آقاي روحاني هم گلايه‌هاي خودشان را دارند.

گلايه‌هاي ايشان هم سر جاي خودش. ما البته تعصب خاصي روي كسي نداریم. البته اين مساله وجود دارد كه در آن زمان مديريت عالي نظام هم علاقه‌مند به حضور امريكايي‌ها در فعاليت اقتصادي نبود.

در شرايط فعلي اين مساله تغيير كرده است؟

بله .

در تمامي اين سال‌ها موضوع احيای برجام درگير دست‌اندازهايي بود. اين دست‌اندازها ناشي از چه بود؟

وقتي ترامپ از برجام خارج شد - كه البته اشتباه بزرگي بود - اتفاق مهمي كه افتاد اين بود كه ما به ناتواني اروپا واقف شديم. يعني يك سال تا يك سال و نيم بعد از خروج امريكا در برجام براي همه محرز شد كه اروپايي‌ها هيچ اراده و تواني ندارند و در مقابل امريكا هيچ جراتي ندارند. هيچ يكي از راه‌هايي كه براي كار با ايران ارائه دادند، هرگز كار نكرد. وقت زيادي از ما گرفتند و در نهايت ناتواني خودشان را نشان دادند.

بعد از استقرار آقاي بايدن او نيز اشتباه بزرگي كرد. او بايد بلافاصله به برجام باز مي‌گشت اما تعلل كرد. او تعلل كرد تا اينكه در ماه‌هاي پاياني سال 1399 دولت آقاي روحاني مقدمات و شرايطي را براي گفت‌وگوی غيرمستقيم با دولت بايدن فراهم كرد تا دو طرف بتوانند مشكلات را حل و برجام را احيا كنند. اين جا هم ما اشتباه كرديم و فرصت تاريخي از ايران سلب شد. احيای برجام در آن شرايط براي ايران كم‌هزينه بود اما از دست رفت.

بعد از پيروزي مرحوم رييسي در انتخابات سال 1400 برخي از بزرگان كشور به ايشان گفتند كه شما رييس‌جمهور شديد و سه ماه ديگر در جايگاه خود در نهاد رياست‌جمهوري مستقر مي‌شوي، كاري كن تا در همين ايام انتهايي دولت آقاي روحاني به ايشان اختيار احيای برجام داده شود. با اين اتفاق، زماني كه شما كار خود را در دولت شروع مي‌كني دست باز در كارها خواهي داشت و مي‌تواني به كشور و مردم خدمت كني. اين پيشنهاد داده شد اما ايشان قبول نكرد. حتي يك سال نخست هم باز فرصت احيای برجام را در اختيار داشتيم اما باز هم ايران اين فرصت را از دست داد. بعد از آن هم ديگر موضوع برجام زير سايه اين دستوركار رفت كه چگونه تحريم‌ها را خنثي كنيم و از اساس رويه ايران انفعالي شد. از اينجا به بعد ديگر كار با انفعال جلو مي‌رفت.

حالا دوباره آقاي ترامپ بر سر كار آمده و ما به واقع در بدترين شرايط ممكن در بهمن 1399 هستيم. در آن زمان دولت آماده احيا بوديم و حالا در شرايطي دیگر به مذاكره رفته‌ايم.

چقدر فضاي فعلي بين ايران و امريكا امكان حركت به سمت مذاكره مستقيم در ادامه راه دارد؟

مذاكره مستقيم و غيرمستقيم اصلا اهميت ندارد اصل موضوع رسيدن به مدلي است كه ايران خواسته‌هايش تامين شود. دو طرف بايد كوتاه بيايند. حرف ترامپ مبني بر يا مصالحه يا جنگ را جدي بگيريم. اين جنگ نه براي ما خوب است نه امريكايي‌ها. آقاي ترامپ دلش مي‌خواهد به عنوان چهره و رييس‌جمهوري صلح‌طلب در تاريخ از او ياد شود و حتما جايزه صلح نوبل بگيرد. جنگ براي او ثمري ندارد. كشورهاي منطقه نيز از اين شرايط راضي نخواهند بود. بنابراين براي فرار از هزينه سنگين‌تر هم امريكايي ها بايد در اين گفت‌وگوها واقع‌بينانه مذاكره كنند و بفهمند چه كسي طرف‌شان هست. بفهمند ايران بيدي نيست كه با اين بادها بلرزد، هم ما بايد توجه داشته باشيم كه اين شيوه كه ما هيچ امتيازي ندهيم هم ممكن نيست. در مذاكره‌اي كه روز شنبه رخ مي‌دهد بايد امتياز بدهيم و بگيريم و بايد به مصالحه برسيم.

طرح مساله توافق با ايران بر اساس مدل ليبي حساسيت‌هاي زيادي را به دنبال داشت. آيا وضعيت فعلي ليبي با ايران قابل مقايسه است و چرا چنين موضوعي طرح شد؟

نتانياهو با بيان اينكه مدل توافق مطلوب بين ايران و امريكا مدل ليبي است در عمل خواست تا ايران را تحريك كرده تا از مذاكره عقب‌نشيني كند. مدل ليبي اين بود كه ليبي مجبور شد مسووليت ماجراي لاكربي را بپذيرد و خسارت بدهد. ليبي در شرايطي بود كه مجبور شد تمامي فناوري‌هاي هسته‌اي خود را دمونتاژ كند و بعد با بمباران نابود شد. نتانياهو شيطنت كرد و نام ليبي را بر زبان آورد. مطمئن باشيد ايران ليبي نمي‌شود. ايران رهبري هوشمندي دارد. ممكن است ما در برخي از راهبردها يا در انتخاب زمان براي حركت و توقف اشتباهاتي كرده باشيم اما ما رهبري داريم كه ايران را نجات مي‌دهد.

نيروهاي مخالف مذاكرات چقدر قدرت اثر‌گذاري دارند؟

هيچ كس در ايران نمي‌تواند اراده نظام را زير سوال ببرد.

مساله مورد تاكيد علي لاريجاني و شخص رييس دولت مبني بر امكان ايجاد منافع مشترك اقتصادي بين ايران و امريكا چقدر دست يافتني به نظر مي‌رسد؟

اظهارات آقاي لاريجاني در صدا و سيما به برنامه آقاي رييس‌جمهور اتكا دارد. ايشان برنامه‌اي دارند و مقدمات كار فراهم شده است تا جهش سرمايه‌گذاري در ايران رخ بدهد و حرف آقاي لاريجاني متكي به آن راه است؛ متكي به بسته اقتصادي آقاي رييس‌جمهور. اين بسته بسيار كارگشا است، واقع‌بينانه است و اذن رهبري را هم گرفته‌اند و به زودي شروع مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون