• 1404 سه‌شنبه 2 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6025 -
  • 1404 سه‌شنبه 2 ارديبهشت

آيا شرخرها به سراغ ترامپ خواهند رفت؟

محسن كاظم‌پور

تصور كنيد يك تاجر خوشنام و معتبر هستيد. صد ميليارد تومان كالا خريده‌ايد و به جاي پول نقد به فروشندگانتان چك داده‌ايد. شما آنقدر خوش‌حساب هستيد و توانايي مالي بالايي داريد كه طلبكاران به جاي اينكه براي نقد كردن چك‌هايتان به بانك بروند، در بازار مثل اسكناس رد و بدلشان مي‌كنند. بنابراين شما هيچ‌وقت نگران نيستيد كه نكند موجودي حسابتان براي پرداخت چك‌ها كافي نباشد. نكند چك كسي برگشت بخورد و گرفتار دادگاه و پاسگاه شويد، نكند كسي چك‌ها را به شرخر بدهد، نكند كسي برگ جلبتان را از دادگاه بگيرد و با مامور براي بازداشتتان بيايد....  هيچ كدام از اين نكندها به ذهنتان خطور نمي‌كند. چون تجار بازار و كل اهالي محل آن‌قدر به شما اعتماد دارند كه چك‌هاي شما نقش پول را پيدا كردند. اين يك فرضيه تخيلي نيست و گاهي در بازار اتفاق مي‌افتد. يك نگاهي به پول‌هاي پنجاه و صد هزار توماني توي جيبتان بيندازيد. روي آنها نوشته شده «بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران - ايران چك» آنها اسكناس نيستند. آنها چك هستند ولي چرا هيچ كس براي نقد كردنشان به بانك نمي‌رود؟ سال‌ها پيش اولين‌بار كه من يكي از اين چك‌ها را گرفتم و به بانك رفتم، يكي از مشتريان كه آن را دست من ديد آن را از من گرفت و به جاي آن به من اسكناس داد. بانك مركزي ايران آنقدر براي ما اعتبار دارد كه نيازي نمي‌بينيم تا به بانك برويم و چك‌هايش را با اسكناس عوض كنيم. چرا بايد اين كار را كنيم؟ وقتي روي هر دوي آنها امضاي رييس بانك مركزي است. هر دوي آنها اعتبار مشابهي دارند. اين مقدمه كمك مي‌كند تا مفهوم اوراق قرضه دولتي را بفهميم. شايد شنيده باشيد كه دولت امريكا ۳۰ تريليون دلار بدهي دارد. اين بدهي شبيه به بدهي همان تاجر خوشنام است. امريكا در ازاي بدهي‌هايش چيزي شبيه به چك صادر كرده كه به آن اوراق قرضه مي‌گوييم (البته اكثر كشورها اين كار را مي‌كنند اما در حجم بسيار كمتر از امريكا). هيچ كس براي نقد كردن اين اوراق قرضه به بانك نمي‌رود. بانك مركزي امريكا نگران نيست كه نكند موجودي حسابش براي نقد كردن اين چك‌ها كافي نباشد. اصلا چرا بايد اين كار را كنند؟ اوراق قرضه را بدهيم و دلار بگيريم؟ خب اين چه كاري است؟ اعتبار هر دوي آنها از امضاي رييس بانك مركزي امريكا مي‌آيد. به قول قديمي‌ها «هر دو لنگه يك خروارند.» اما معني اين حرف‌ها اين نيست كه هيچ حساب و كتابي در كار نيست. برگرديم به مثال تاجر خوشنام. آيا او مي‌تواند بدون نگراني هزاران ميليارد چك صادر كند؟ اگر مردم متوجه شوند كه قدرت مالي او كم شده آيا اعتمادشان را به او از دست نخواهند داد؟ اگر شايع شود كه اين تاجر خوشنام سر كسي را كلاه گذاشته، چطور؟ اگر با شركا و دوستانش دعوايش شود، چطور؟ اوراق قرضه امريكا هم مثل چك‌هاي تاجر فرضي ماست. اعتبار آنها بي‌قيد و شرط نيست. هر كاري كه اعتبار تجاري و قدرت اقتصادي تاجر را تحت‌تاثير قرار دهد روي چك‌ها اثر مي‌گذارد.  چه نوع اثري؟ فرض كنيد روي چك مبلغ يك ميليون تومان درج شده با سود سالانه پنج درصد. وقتي اين چك‌ها در بازار رد و بدل مي‌شوند معامله آنها دقيقا با قيمت يك ميليون تومان و سود پنج درصد نيست. قيمت و سود آنها مثل هر كالاي ديگري با توجه به عرضه و تقاضاي بازار كم و زياد مي‌شود.  اگر اعتبار تاجر كاهش پيدا كند تعدادي از دارندگان چك ترجيح مي‌دهند آنها را با پول يا چيز ديگري عوض كنند. اگر تاجر با بقيه تجار بازار دعوايش شود آن تجار كه حالا رقيب يا دشمن او شده‌اند چك‌ها را براي فروش مي‌گذارند.  وقتي تعداد فروشندگان از تعداد خريداران بيشتر شود چه اتفاقي مي‌افتد؟ قيمت پايين مي‌آيد. يعني آن چك يك ميليون توماني به قيمت ۹۵۰ هزار تومان فروش مي‌رود و سود آن هم بالا مي‌رود، چون افرادي كه آن چك را مي‌خرند در ازاي نگهداري‌اش نرخ بهره بالاتري مي‌خواهند. اين اتفاقي است كه بعد از اعلام تعرفه‌هاي ترامپ براي اوراق قرضه امريكا افتاده. ارزش آنها كم و نرخ بهره آنها بالا رفته. آيا ممكن است اين وضعيت ادامه پيدا كند و كار به برگشت خوردن چك‌ها و دادگاه و پاسگاه بكشد؟ آيا ممكن است شرخرها يقه ترامپ را بگيرند؟ بياييد بررسي كنيم كه اين چك‌ها بيشتر دست چه كساني است؟ طبق آخرين آمار بيشتر از دوسوم چك‌ها دست خود امريكايي‌هاست. واضح است كه بيشتر آنها در دست افراد ثروتمند و سرمايه‌داران بزرگ است به خصوص آنهايي كه محافظه‌كارترند. چون اين چك‌ها در مقايسه با گزينه‌هاي ديگر سرمايه‌گذاري كم‌ريسك‌تر است. نوسانات قيمت در بازار سهام يا حتي طلا خيلي بيشتر است پس افرادي كه پول عظيمي دارند و اهل ريسك نيستند سرمايه‌شان را به اوراق قرضه تبديل مي‌كنند. حدود ۸ تريليون دلار از اين چك‌ها در خارج امريكاست. رتبه اول در دست ژاپني‌هاست با ۱۱۲۵ ميليارد دلار و رتبه دوم چيني‌ها با ۷۸۴ ميليارد دلار. پس بين سرمايه‌داران خارجي ژاپني‌ها و چيني‌ها ميزان بيشتري از اين چك‌ها را دارند و اين انگيزه را دارند كه شرخر به سراغ ترامپ بفرستند.

وقتي از شرخر در فضاي مالي بين‌المللي صحبت مي‌كنيم تصوير اوباش قمه‌ به دست محله را در ذهنتان مجسم نكنيد. در اين‌جور مواقع معمولا به سراغ شرخرهاي كت ‌و شلوار و كراواتي مي‌روند كه پشت ميزهاي صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني و سازمان تجارت جهاني و بانك‌هاي خصوصي امريكا و سويیس و اين‌جور جاها مي‌نشينند. احتمالاتي كه از آن صحبت كرديم تخيلي نيستند. قبلا بارها اتفاق افتاده‌اند. البته براي كشورهاي كوچك‌تر. آخرين مورد معروفش يونان بود. سال ۲۰۰۸ همه جا بحث از ورشكستگي يونان بود كه دقيقا همين مشكل روبرو شده بود. آن زمان چند كشور ديگر اروپايي هم در سطح كمتري دچار همين بحران شدند اما مشكل يونان وخيم‌تر از بقيه بود. ان‌شااءلله كه اين اتفاق براي ترامپ و امريكا نخواهد افتاد. آرزو مي‌كنيم كه خدا هيچ بدهكاري را جلوي خانواده‌اش شرمنده نكند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون