مذاكرات هستهاي و ژئوپليتيك نوين خليجفارس
هادي آخوندينعمتآباد
مذاكرات رسمي ميان ايران و ايالات متحده كه با هدف كاهش تنشهاي هستهاي و دستيابي به گشايشهايي در حوزه تحريمها با وساطت عمان آغاز شده، بار ديگر توجه منطقه و جهان را به خود جلب كرده است. اين گفتوگوها، نهتنها بر آينده تعامل تهران و واشنگتن تاثيرگذارند، بلكه تاثيرات عميقتري بر مناسبات تهران و رياض نيز خواهند داشت. اين دو كشور در حالي مسير تنشزدايي را دنبال ميكنند كه عربستان سعودي به دقت روند مذاكرات عمان را زيرنظر دارد و آن را در معادلات امنيتي، ديپلماتيك و حتي اقتصادي خود لحاظ ميكند. اين يادداشت با نگاهي واقعگرايانه، به بررسي تاثير متقابل مذاكرات ايران و امريكا بر روند تنشزدايي ميان ايران و عربستان ميپردازد، بهويژه در سايه تحولات ميداني و ديپلماتيك اخير در غزه، لبنان، سوريه و يمن.
مبناي واقعگرايانه براي گفتوگو و اثر آن بر تعامل منطقهاي
در روابط بينالملل، واقعگرايي بر اين فرض استوار است كه كشورها بر اساس منافع ملي خود -عمدتا امنيت و بقا- تصميم ميگيرند. از اين منظر، ديپلماسي ابزاري عقلاني براي مديريت رقابت و مهار تهديدهاست. براي ايران و امريكا، گفتوگو از دل اعتماد متقابل برنخاسته، بلكه از دل اجبار شكل گرفته است. اما همين ضرورت، زمينهاي ايجاد ميكند براي بازتعريف روابط ايران با كشورهاي منطقه، از جمله عربستان سعودي كه طي سالهاي گذشته وارد مسير تقابلي شده بود. در چنين فضايي، پيشرفت در مذاكرات ميان ايران و امريكا ميتواند عربستان را مطمئنتر كند كه تعامل با ايران هزينه سياسي يا امنيتي برايش نخواهد داشت، به همين دليل، احتمال بيشتري دارد كه رياض مسير تنشزدايي با تهران را ادامه دهد. سعوديها بهويژه در فضاي پس از ميانجيگري چين در ۲۰۲۳، همزمان با رصد رفتار امريكا در قبال ايران، به دنبال تنوعبخشي به سازوكارهاي امنيتي و كاهش وابستگي به كنش يكجانبه واشنگتن هستند.
تحولات محور مقاومت، بستري براي تنظيم مجدد رابطه تهران و رياض
تحولات اخير در محور مقاومت، از غزه تا لبنان، در عمل به تنظيم مجدد محاسبات عربستان كمك كرده است. جنگ غزه در سال ۲۰۲۳، با توانافزايي حماس و حمايت غيرمستقيم ايران، بار ديگر حساسيتهاي امنيتي عربستان را برانگيخت، اما اينبار نه از سر تهديد، بلكه از سر ضرورت توازن. در لبنان، حزبالله پس از شهادت چند فرمانده ارشد خود، همچنان با حفظ موضع بازدارنده، از درگيري مستقيم با اسراييل اجتناب ميكند. همين مدل رفتاري - حفظ وزن ميداني بدون درگيري گسترده- ميتواند براي عربستان در مسير همكاري با ايران الگويي قابل بررسي باشد. در سوريه نيز ايران عملا نفوذ خود را از دست داده و روابط سياسي ميان دو كشور تقريبا متوقف شده، موضوعي كه بيش از پيش باعث كاهش نگراني عربستان از نفوذ منطقهاي بيمهار تهران شده است. در يمن - جايي كه پيشتر يكي از كانونهاي اصلي تقابل ايران و عربستان بود - اكنون گفتوگوهاي منطقهاي هرچند شكننده، اما باثباتتر از گذشته شدهاند. حتي با وجود نقشآفريني نظامي امريكا، سعوديها تمايل بيشتري به حفظ آتشبس و مسير ديپلماتيك دارند. مسيري كه با نرم شدن مواضع ايران در سايه مذاكرات عمان ميتواند پايدارتر شود.
تحولات ديپلماتيك و اقتصادي، عربستان در آستانه بازتعريف نقش منطقهاي
عربستان سعودي در حال بازتعريف نقش خود به عنوان يك قدرت منطقهاي مستقل از ساختار سنتي ائتلاف با امريكاست. برنامه چشمانداز ۲۰۳۰ كه نيازمند فضاي آرام براي جذب سرمايهگذاري و توسعه اقتصادي است، به روشني با كاهش تنش با ايران همخواني دارد. در چنين شرايطي، رياض به اين درك رسيده كه تداوم رويارويي با ايران، بهويژه در شرايطي كه امريكا ديگر تمايل يا توان مداخله مستقيم و پرهزينه نظامي را مانند گذشته ندارد، ممكن است ثبات داخلي و منطقهاي را به خطر اندازد. كاهش تنش ميان تهران و واشنگتن ميتواند بهطور غيرمستقيم اعتماد عربستان را براي حفظ و حتي گسترش همكاري با ايران افزايش بدهد، در حوزههايي همچون امنيت مرزي، مديريت قيمت نفت و نقشآفريني در بحرانهاي منطقهاي.
سيگنالهاي همگرايي جديد
فراتر از محاسبه نزديك به تفاهم
تحولات روزهاي اخير مويد اين مسير تازه است. سفر هيات بلندپايه امنيتي عربستان به تهران و ديدار با مقام رهبري، بعد از سالها تنش اتفاقي كمسابقه در روابط دو كشور بوده است. همزمان، پيام حمايتي منسوب به وليعهد عربستان از موضع ايران در برابر اقدامات اسراييل در شبكه ايكس (توييتر سابق) نشاندهنده نوعي همدلي تاكتيكي و آغاز تفاهمي استراتژيك بود.اين پيامها، اگر در بستر مذاكرات ايران و امريكا به گشايشهايي ملموس منجر شوند، ميتوانند راه را براي تثبيت يك معماري امنيتي تازه در منطقه باز كنند، معماري كه در آن، ايران و عربستان بهجاي بازي صفر و يك، به سمت بازي مبتني بر توازن و بازدارندگي متقابل حركت كنند.
جمعبندي؛ گفتوگو در عمان مسير مشترك تهران و رياض؟
مذاكرات ايران و امريكا در عمان، هر چند محدود و گامبهگام، اما فرصتي تاريخي براي اثرگذاري بر معادله تهران-رياض فراهم كرده است. اگر اين گفتوگوها منجر به كاهش تنشهاي استراتژيك تهران با غرب شود، عربستان نيز انگيزه بيشتري براي حفظ ثبات در مناسبات دوجانبه خواهد داشت. در نتيجه، ديپلماسي نه فقط ميان ايران و امريكا، بلكه ميان تهران و رياض نيز وارد مرحلهاي جديد ميشود، مرحلهاي كه منطق منافع ملي و هزينههاي درگيري، جايگزين رقابت فرسايشي خواهد شد. كارشناس بينالملل