يك استفتاي خودرويي
نعمتالله اماني / توليد خودرو در داخل آري يا نه؟ ورود آزادتر خودروهاي خارجي به كشور آري يا نه؟ اينها سوالهايي است كه اين روزها از سوي مردم، رسانهها و مسوولان مطرح شده مورد گفتوگو قرار گرفته است. به اين موضوع ميتوان از زواياي مختلف نگريست؛ از جمله مباحث اقتصادي مانند رقابتپذيري، مزيت نسبي، اشتغال داخلي، پيوندهاي پيشين و پسين و...؛ اما آنچه در اين نوشته منظور است از منظري متفاوت است. مدافعان توليد خودرو در داخل به يك اصل عمومي مورد پذيرش استناد ميكنند و آن حمايت از توليد ملي يا خودكفايي است. وابسته نبودن و اتكاي به داخل كه شعار و تا حدودي عمل بسياري از كشورها و بهويژه كشورهاي انقلابي در دورههاي متفاوت بوده است، اصلي مورد پذيرش است. از برخي چهرههاي ماندگار نظير ماهاتما گاندي يا مرحوم سيدحسن مدرس و... نيز نكاتي در اين مورد نقل شده است. تاثيرات اقتصادي توليد داخلي مثل اشتغال بهويژه در صنعت توليد خودرو هم بر كسي پوشيده نيست. ولي نكته اساسي در تفاوت صنعت خودرو با ساير صنايع و توليدات داخلي است و آن اينكه اين صنعت با جان هزاران انسان سروكار دارد. صنعت خودرو با صنعت توليد لوازم خانگي و البسه و... اين تفاوت مهم و اساسي را دارد كه عموما مورد غفلت قرار ميگيرد. مصرف يخچال باكيفيت پايين داخلي نسبت به يخچال باكيفيت خارجي خطر مرگ ندارد. مصرف لباس داخلي بهجاي خارجي مشكلي ايجاد نميكند و...؛ اما اگر مصرف خودروي باكيفيت پايينتر داخلي بهجاي مصرف خودرو باكيفيت بالاتر خارجي جان يك نفر انسان را بگيرد، چه كسي پاسخگو است؟ و اگر ورود خودروي باكيفيت بالاتر خارجي جان يك نفر را حفظ كند با چه مجوزي ميتوان جلوي آن را گرفت؟ (من احياها فكانما احيا الناس جميعا) خودروي باكيفيت خارجي جان علي دايي قهرمان ورزشي ما را حفظ ميكند ولي خودروي بيكيفيت داخلي جان سيد آزادگان مرحوم سيدعلياكبر ابوترابي را كه در مقابل شكنجههاي رژيم بعثي سالها مقاومت كرده ، ميگيرد. خودروي باكيفيت خارجي جان وزير مسكن و راه سابق را حفظ ميكند ولي خودروي بيكيفيت داخلي جان وزير دادگستري سابق را ميگيرد.
معروف است كه حضرت امام (ره) با اينكه در خصوص انجام هزينههاي جاري زندگي بهشدت حساس بودند و مراقبت ميكردند تا حداكثر صرفهجويي در هزينههاي بيتشان انجام شوداما هنگامي كه در عراق در تبعيد به سر ميبردند، دستور ميدادند براي سفر برونشهري از خودروي مطمئن و با ايمني بالا استفاده شود چرا كه پاي حفظ جان در ميان است. چه تفاوتي است بين هواپيماي بيكيفيت ايران 140 كه پس از يك حادثه استفاده از آن متوقف ميشود و خودروهاي داخلي كه سالهاست قاتل خاموش جان هزاران انسان است. همچنين به ممنوعيت استفاده از هواپيماهاي توپولوف پس از حوادث هوايي يا تلاش فراواني كه براي ورود هواپيماهاي با عمر كمتر و كاهش متوسط سن هواپيماها در زمان تحريم انجام ميشد و كوششهايي كه در مذاكرات با كشورهاي 1+5 براي لغو تحريم قطعات و ورود هواپيماي نو صورت گرفته است، ميتوان اشاره كرد. مثل معروفي است كه قورباغه اگر يكباره به داخل آب با دماي خيلي بالا انداخته شود يكباره جهيده و خود را به بيرون پرتاب ميكند اما اگر همين قورباغه را در داخل آب معمولي بيندازيم و بهتدريج گرم كنيم قورباغه در درون آب ميپزد بدون اينكه عكسالعملي نشان دهد. شايد بتوان اين مثل را به تفاوت تلفات در حوادث هوايي و زميني تعميم داد. شايد مجموع حوادث هوايي كشور از ابتدا تاكنون بهاندازه يك سال تلفات زميني نباشد اما گويا در برابر حوادث هوايي شوك جدي به جامعه و مسوولان وارد ميشود اما در حوادث زميني چون تدريجا انجام ميشود حساسيت كافي برانگيخته نميشود. و بالاخره جا دارد از محضر بزرگان حوزهعلميه استفتاء شود كه در شرايطي كه به طور قطع ميتوان گفت با جايگزيني خودروي باكيفيت خارجي با خودروي بيكيفيت داخلي، جان عدهاي محفوظ ميماند شرعا مجاز به محدوديتهاي گمركي و... براي خودروي خارجي هستيم يا خير؟