گروه ديپلماسي|حمايت 42 سناتور از توافق هستهاي در سناي امريكا موجب شده است تا اگر زماني باراك اوباما، رييسجمهوري امريكا اميد داشت بتواند تعداد حاميان توافق هستهاي در سنا را به عدد ٣٤ برساند، اكنون به عدم طرح مساله توافق در كنگره از طريق بحث فيليباستر فكر كند؛ موضوعي كه موجب اعتراض ميچ مككانل رهبر اكثريت جمهوريخواه سنا نيز شده است و او در اين باره به دموكراتها هشدار داده است كه رايگيري درباره قطعنامه رد توافق هستهاي ايران و گروه 1+5 را فيليباستر نكنند. در رابطه با اجراي ترفند فيليباستر توسط دموكراتها در سنا گفتوگويي با اميرعلي ابوالفتح، كارشناس مسائل امريكا داشتهايم كه در ادامه ميآيد:
با توجه به حمايت 42 سناتور از برجام، فكر ميكنيد واكنش كنگره امريكا به اين مساله چه خواهد بود؟
نكته نخستي كه من بايد به آن اشاره كنم، اين است كه برخيها فكر ميكنند حمايت 42 سناتور امريكايي به معناي انجام ترفند فيليباستر از سوي دموكراتها براي عدم بررسي توافق در كنگره است. اگرچه دموكراتها با كسب حمايت 41 نفر از توافق ميتوانند مخالفت خود را در بررسي توافق نشان داده و مانع از بررسي توافق در كنگره شوند. اين 42 سناتوري هم كه نظر مساعدشان را با توافق اعلام كردهاند، در واقع موافقتشان را با اجراي برجام گفتهاند و اين الزاما به معناي موافقت با اجراي فيليباستر نيست. اكنون بايد ديد كه رهبر اقليت كه عنوان ناظر پارلماني را دارد، چه نظري را اعلام ميكند.
اما هري ريد، رهبر اقليت دموكرات سنا قبلا از اجراي ترفند فيليباستر سخن گفته بود.
اين نظر هري ريد متعلق به زماني بود كه دموكراتها هنوز نتوانسته بودند راي لازم براي اجراي فيليباستر يعني 41 نفر را به دست آورند. هماكنون از 42 سناتوري كه از برجام حمايت كردهاند، يك نفر با اجراي فيليباستر مخالفت كرده و ممكن است اين رقم، افزايش يابد و عدد 41 محقق نشود. با اين وجود، چه فيليباستر اجرا شود و چه اجرا نشود، كنگره قادر به متوقف ساختن اجراي برجام نيست زيرا با اجراي فيليباستر كنگره در رابطه با اجراي برجام نميتواند نظر بدهد و در صورت عدم اجراي فيليباستر و رد توافق از سوي كنگره، اوباما تعهد داده است كه مخالفت كنگره را وتو كند و ميتوان گفت كه برجام از سد كنگره عبور كرده است.
با وجود اين، فكر ميكنيد براي كاخ سفيد كدام بهتر است؛ اجراي فيليباستر يا وتو؟
اگر بخواهيم نگاهي به موضوع بررسي توافق هستهاي در كنگره داشته باشيم، جمهوريخواهان با شروع كار مجالس جديد در ژانويه 2015، اين مساله را مطرح كردند كه كنگره بايد در موضوع توافق هستهاي در كنار قوه مجريه باشد و نظر خود را اعلام كند. پس از اين اعلام نظر، در امريكا اين اختلاف نظر ايجاد شد كه توافق هستهاي معاهده بينالمللي است يا خير؟ در صورتي كه برجام وجه معاهده بينالمللي بودن به خود ميگرفت، دولت امريكا موظف بود صرفا توافق را به سنا ارايه دهد و براي اجرا نيازمند دوسوم آرا بود. كاخ سفيد در اين رابطه مخالفت شديد كرد و حتي اوباما اين طرح را تهديد به وتو و بيان كرد كه اين طرح مخالف با قانون اساسي اين كشور است. با اقدامات كاخ سفيد، جمهوريخواهان عقبنشيني و به اين مساله كه توافق هستهاي در كنگره بررسي شود، اكتفا كردند و قانون كروكر – كاردين تصويب شد. اين قانون ميگويد كنگره در برابر توافق هستهاي ميتواند نظر موافق يا مخالف خود را اعلام كند و آن را تاييد كلي يا رد كلي كرده و حق تغيير در برجام را ندارد. از سوي ديگر كنگره حق سكوت در اين باره را داراست. با اين وجود، در صورتي كه توافق هستهاي در كنگره مطرح شود و از سوي كنگره رد شود و اوباما آن را وتو كند، اين قانون از سوي جمهوريخواهان به قانون اوباما – ايران شناخته ميشود و رييسجمهور بعدي اين كشور ميتواند با اين بهانه كه قانون اجراي برجام همراه با نظر مساعد نمايندگان ملت نيست، اجراي توافق را متوقف كند. با اين وجود، در صورتي كه كنگره در اين باره با هر ترفندي مانند فيليباستر سكوت كند و نظرش را اعلام كند، اين سكوت به معناي مخالفت با اجراي برجام نيست و رييسجمهور بعدي نميتواند با آن بهانه، اجراي برجام را متوقف سازد. با در نظر گرفتن اين مساله، اجراي فيليباستر منافع بيشتري را براي كاخ سفيد دارد.
برخي از دموكراتها مخالف اجراي فيليباستر هستند. دليل اين مخالفت چيست؟
در داخل امريكا و در هر دو حزب جمهوريخواه و دموكرات، افرادي اين اعتقاد را دارند كه كنگره در راس قانون اساسي است و ميگويند قانون اساسي بيشترين اختيارات را به كنگره داده است. با توجه به اين مساله، گروهي از دموكراتها معتقدند كه توافق هستهاي بايد در كنگره مطرح شود و ديدگاه كنگره به عنوان عاليترين مرجع تصميمگيري مورد لحاظ قرار گيرد. آنها ميگويند حال كه اوباما توانسته تعداد آراي لازم براي حمايت از وتو را به دست آورده، ديگر نبايد مانع از مطرح شدن موضوع در كنگره شد و نبايد كنگره را تحقير كرد. اين گروه از دموكراتها از تبديل شدن اين مدل و الگو براي اتخاذ تصميمگيريهاي بعدي بيم دارند.
فكر ميكنيد سناتورهاي جمهوريخواه در برابر اجراي فيليباستر چه واكنشي از خود نشان خواهند داد؟
جمهوريخواهان معتقدند كه تحقق فيليباستر خيانت دموكراتها به كنگره است. آنها ميگويند زماني كه بحث بررسي توافق در كنگره مطرح بود، 99 سناتور به اين قانون راي مثبت دادند و اكنون كه پس از چند ماه بگويند ميخواهند فيليباستر را اجرا كنند، كارشان به نوعي پشت پا زدن تعهداتشان است. البته پاسخ دموكراتها در برابر اين استدلال به جمهوريخواهان آن است كه وقتي شما هم در اقليت بوديد، با اجراي ترفند فيليباستر مانع از بررسي بسياري از لوايح و طرحها در سنا ميشديد.
با اين حال، توجيهات جمهوريخواهان به چه ميزان ميتواند موثر باشد؟
من فكر نميكنم چنين انتقادات و استدلالهايي در رابطه با چنين موضوعاتي كه ميتواند تكليف انتخابات بعدي را تا حدود بسيار زيادي مشخص كند و شانس حزبي را افزايش دهد، ميان دموكراتها اثر بگذارد.
در صورت اجراي برجام، اقدام بعدي جمهوريخواهان چه ميتواند باشد؟
صحبتهايي براي اعمال تحريمهاي جديد شده است اما آنچه موجب شد تا تحريمهاي امريكا موثر واقع بشود و مدعي شكستن كمر اقتصاد ايران شوند، قطعنامههاي تحريمي شوراي امنيت بود. به عبارتي تحريمهاي كنگره زماني قوت يافتند كه از پشتوانه قطعنامههاي شوراي امنيت برخوردار شدند مگرنه امريكا از ابتداي انقلاب اسلامي به اين سو، تحريمهاي بسياري را عليه ايران اعمال كرده بود ولي آنها آنچنان تاثيرگذار نبود و حتي اروپاييها آنها را اجرا نميكردند. من اعتقاد دارم در صورت عملياتي شدن برجام، اگر كنگره شديدترين، بيسابقهترين و بدترين تحريمها را هم اعمال كند، اين تحريمها مانند سابق اثرگذار نخواهند بود.
فكر ميكنيد روابط سياسي امريكا و اسراييل پس از اجراي برجام به چه سمت و سويي خواهد رفت؟
من فكر ميكنم روابط واشنگتن و تلآويو گستردهتر خواهد شد. به عبارت ديگر، كمكهاي امريكا به اسراييل افزايش مييابد و امريكا براي جبران اين مساله، توان دفاعي و امنيتي اسراييل را افزايش خواهد داد. به هر حال يادمان باشد كه بيشترين كمكهاي امنيتي به اسراييل در دولت اوباما صورت گرفته است و حتي برخي از درخواستهاي اسراييل كه توسط دولت بوش و نومحافظهكاران بيپاسخ گذاشته شده بود، در دولت اوباما اجابت يافت.