زمان براي افغانستان و پاكستان فرارسيده است
عمر جمال و حافظ الرحمان هادي/ پس از يك دوره موقت بدون تنش ميان پاكستان و افغانستان، روابط ميان دو كشور، بار ديگر به روال سابق، به دشمني و بياعتمادي بازگشته است. پس از گذشت چند ماه و رخدادن يك سلسله حوادث قابل پيشبيني، افغانستان ادعا ميكند كه پاكستان، آنطور كه بايد، براي كنترل عناصر ويرانگر در افغانستان، تلاش نميكند. درعين حال، پاكستان معتقد است كه 80 درصد شورشها، از درون خود افغانستان سرچشمه ميگيرند. از اينرو، با وجود حضور يك رييسجمهور پشتون تحت حمايت اسلامآباد در حكومت افغانستان، كمبود اعتماد ميان همسايگان، بار ديگر به ورطه سقوط رسيده است. اگرچه باتوجه به وزن تاريخي دخالتهاي گسترده پاكستان در افغانستان، هنوز مشخص نيست كه تلاشهاي پاكستان در پيشبرد و تشويق روند صلح در افغانستان، تا چه اندازه صادقانه است، اما شكي وجود ندارد كه هر تلاشي در راستاي آشتي و صلح؛ كوتاهمدت يا بلندمدت، از سوي پاكستان، احتمالا از طرف رهبري افغانستان، صرفنظر از زمينههاي قومي آنها، با بدبيني مواجه خواهد شد. روابط پاكستان با همسايه غربي خود، افغانستان، به سرآغاز خوبي بازنميگردد. افغانستان تلاش كرد تا از مبارزات عليه استعمار بريتانيا، به عنوان بهانهاي براي بازكردن بحث اعتبار خط ديورند استفاده كند؛ همچنين اين كشور آغاز به طرح ادعاهاي ارضي درارتباط با مناطق پشتوننشين پاكستان و حتي بخشهايي از بلوچستان كرد. علاوهبراين، افغانستان تنها كشوري بود كه براي ورود پاكستان به سازمان ملل در سال 1947، راي مخالف داد. از آن زمان تاكنون، مرز ميان پاكستان و افغانستان، بهخصوص در مناطق قبيلهاي ولايت مرزي شمال غرب، همچنان پر خلل باقي مانده است. در طول جنگ سرد و پس از آن، پاكستان از گروههاي قومي مشخصي در افغانستان حمايت كرد كه به اختلافات عميق قومي در اين كشور دامن زد. پس از خروج نيروهاي اتحاد جماهير شوروي از افغانستان، زماني كه عوامل پاكستاني موفق به نفوذ كافي در كابل نشدند، پاكستان به فكر بهرهبردن از قدرتي نوظهور افتاد؛ طالبان. در افغانستان پس از 11 سپتامبر، با سلطه اتحاد شمال در كابل كه از لحاظ تاريخي يكي از حياتيترين موارد دخالتهاي پاكستان باقي ماند و با نفوذ هرچه بيشتر هند در افغانستان، تاثير پاكستان بهتدريج كاهش يافت. با حضور رييسجمهوري پشتون در حكومت، پاكستان دوباره تلاش كرد تا روابط خود را با كابل تازه كند اما تا حد زيادي با شرايطي كه پاكستان تعيين ميكرد. درحاليكه طالبان افغانستان، به سيل بياماني از حملات انتحاري در كابل ادامه دادهاند، پاكستان همواره دولت افغانستان را براي دور دوم نشستها براي مذاكره با طالبان تشويق كرده است. شكافهاي داخلي طالبان پس از مرگ ملا عمر و اين امر كه رهبران سرخورده طالبان به داعش ميپيوندند، مساله مخالفان افغانستان را پيچيدهتر كرده است. اين وضعيت امنيتي بغرنج، چالشهاي بيشتري بر روند صلح تحميل ميكند. افغانستان به تكرار گفته است كه اكثر حملات در كابل، از پاكستان هماهنگي شدهاند؛ اما پاكستان همزمان با رد اين ادعاها، چنين اظهاراتي را محكوم كرده است. درميان تمام اين چالشها و با وجود تلاشهاي ظاهرا صادقانه پاكستان بر حلوفصل مشكلات امنيتي دوجانبه، احتمال اندكي وجود دارد كه وزن تاريخي مداخله پاكستان در افغانستان، به زودي فراموش شود. علاوهبراين، اگر هر دو كشور واقعا ميخواهند پلي بر شكافهاي بياعتمادي دوجانبه بزنند، بايد تلاش بيشتري براي حل نگرانيهاي امنيتي يكديگر انجام بدهند. زمان آن رسيده است كه پاكستان و افغانستان، چشماندازي فراتر از «بازي تقصير» داشته باشند.
منبع: ترجمه شده در روزنامه اطلاعات روز (افغانستان)