فيلسوف و فاشيستها
نيچه و نازيها
نويسنده: استفن هيكس
مترجم: محسن محمودي
نشر: ميلكان
نوبت چاپ: بهار 94
قيمت: 10500هزار تومان
استفن هيكس فيلسوف امريكايي-كانادايي است كه در دانشگاه راكفورد تدريس ميكند و مدير اجرايي مركز اخلاق و كارآفريني در اين دانشگاه است. خواننده ايراني با هيكس بهواسطه كتابش با عنوان «تبيين پستمدرنيسم؛ شكگرايي و سوسياليسم از روسو تا فوكو» آشنا است كه دوترجمه مختلف از آن در بازار ايران موجود است. «نيچه و نازيها» به ترجمه محسنمحمودي و توسط انتشارات ميلكان به چاپ رسيده است.
كتاب نيچه و نازيها از 9 بخش تشكيل ميشود كه هيكس در آنها به ارايه جنبههاي مختلف رابطه ناسيونال سوسياليسم و نيچه ميپردازد. با اين وصف، پيام كتاب از اين رابطه فراتر ميرود و وابستگي متقابل نظامهاي سياسي و ايدئولوژيهاي زيربنايي آنها و نظامهاي فلسفي بزرگ الهامبخش ذهن و قلب انسانها در گذر قرون را نشان ميدهد. اتخاذ يك نظام مشخص از سوي نيروهاي حاكم بدون تاثير بر برنامه سياسي آنها امري غيرممكن است. بهعلاوه، هيكس حتي ادعا ميكند كه اينجا تاثير فلسفه اهميتي كليدي دارد و حتي از تاثير ديگر عناصر فرهنگي از قبيل اقتصاد، آموزشوپرورش و قانون هم مهمتر است. بنابراين، مقامات حاكم و شهروندان هميشه از مسالهاي حمايت ميكنند، با برخي ايدهها تعريف ميشوند و گاهي حتي ايدهآلهايي تعيين ميكنند كه دوست دارند پي بگيرند. دانستن اينكه دقيقا رهبرمان از چه چيزي حمايت ميكند و خودمان ميخواهيم هوادار چه چيزي باشيم، برايمان بسيار مهم است.
هيكس در بخش پنجم كتاب خود به طرح ديدگاههاي نيچه ميپردازد. خواننده معرفي مختصري از اين ديدگاههاي اساسي اعلانشده نيچه را خواهد يافت. از نظر افرادي كه تحصيلات فلسفي دارند، اين حرفها سخن جديدي ندارند اما مزيت رويكرد هيكس شفافيت و روش نظاممند طرح و بيان است. نگارنده بر تحليلهاي موشكافانه يا كنار هم چيدن تفاسير و تعابير بيشمار و اغلب متعارض از ديدگاههاي فيلسوف آلماني تمركز بيش از اندازه نميكند، بلكه به قولي از «مته به خشخاش گذاشتن» اجتناب ميورزد. در نتيجه، شيوه تفكرش هميشه واضح و استدلالش در پيوندي نزديك با مفاهيم نهيليسم، ارباب و برده، اخلاق بردگي و ابرانسان باقي ميماند. هر يك از اين مفاهيم كامل طرح و تفسير شده و به متون اصلي ارجاع داده شدهاند. اينكه بگويم هيكس به بررسي دقيق تحليل موشكافانه نميپردازد، به اين معني هم نيست كه قرائتي سادهشده از نيچه را مطرح ميكند. برعكس، با تمركز بر مهمترين مسائل، به ما كمك ميكند كه بسياري از سادهسازيهاي موجود را ردكنيم. يكي از اين سادهسازيها اين باور است كه نيچه در مورد يهوديان با خصومت و عداوت صرف برخورد كرده است. هيكس توضيح ميدهد كه نگرش اين فيلسوف آلماني در قبال آن پيچيدهتر از اين حرفهاست. بحث اخلاق بردگي در ميان است كه خودش هم مخالف آن است. از ديگر سو، از كنار اين يهودياني كه توانستهاند با وجود وضعيتهاي نامطلوب ملازم زندگيشان در طول تاريخ زنده بمانند هم ساده نميگذرد.
به طور خلاصه، هيكس، قايل به پيوندهاي زير ميان نيچه و نازيها است:
1- نازيها سخت جمعگرا بودند و نيچه هم با اندكي تساهل مضامين شديد جمعگرايانه و فردستيزانه را ابراز ميكند.
2- هم نيچه و هم نازيها منازعه با حاصل جمع صفر را براي وضعيت انسان گريزناپذير و ضروري ميدانند.
3- هر دو در نظريات روانشناختي خود خردستيز هستند و نقشي را كه خرد در زندگي ايفا ميكند كم اهميت جلوه ميدهند و بر قدرت و شكوه غرايز و احساسات تاكيد ميكنند.
4- هم نيچه و هم نازيها مشتاقانه- و حتي با حسرت- ميپذيرند كه جنگ ضروري، طبيعي و حتي باشكوه است.
5- و در نهايت هم نيچه و هم نازيها ضد دموكراسي، ضد سرمايهداري و ضد ليبراليسم هستند و در نتيجه نازيها در دهه 1930 در تضادي اساسي با ملتهاي غربي بودند كه در كل خود را همچنان به دموكراسي، سرمايهداري و ليبراليسم متعهد ميدانستند.
از نقطهنظر جامعه لهستاني كه يك ربع قرن پيش خود را از بند دولت بردگي
سياسي و اقتصادي رها ساخت و هنوز هم درصدد تعريف هويت خود است، پايان كتاب ميتواند بسيار سودمند باشد. نگارنده به تامل در اين باب ميپردازد كه آيا ميتوانيم درك درستي از مفروضات فلسفي نازيسم داشته باشيم و در نتيجه، وقتي بنا باشد در هيبت يا شمايل ديگر دوباره بازگردد، آيا آماده مخالفت و مقابله با آن خواهيم بود يا نه. بهزعمِ هيكس، تنها درك ايدهآلهاي نازيسم كفايت نميكند. لازم است به خوبي واقف باشيم كه از چه چيزي حمايت ميكنيم، مفروضات فلسفيمان چه چيزهايي هستند و به دنبال چه ايدهآلهايي ميرويم. اين واپسين جمله كتاب است: «من سخن را با نكتهاي برانگيزنده به پايان ميبرم: نازيها ميدانستند كه از چه حمايت ميكنند. آيا ما هم ميدانيم؟» هنوز هم بايد اين پرسش را از خود بپرسيم، زيرا گرچه نيك ميدانيم كه نميخواهيم زير يوغ كمونيسم زندگي كنيم، پس از رهايي از قيد آن هميشه هم نميدانيم كه چه الگويي از زندگي را ميخواهيم پياده كنيم. كتاب هيكس، بسان بسياري از ديگر كتابهاي امريكايي كه به تاريخ معاصر اروپا رجوع ميكنند، حامل پيام واضحي است. تنها اصول ليبرال و دموكراتيك متضمن امنيت و توسعه، احترام متقابل و موفقيت فردي هستند. با اين حال ليبراليسم در رايجترين سوگيريهاي فكري اروپاي شرقي و مركزي جايي ندارد. علاوهبراين، به تصور بسياري امري خطرناك و بيرحم است كه فرد را به توجه صرف به خودش وا ميدارد. دلايل بسياري وجود دارد كه به تحكيم اين باور هم كمك ميكنند. اينكه اين حرف تا چه حد صحت دارد، هيچ جاي انكار ندارد؛ اما بگذاريد بگوييم كه خواندن كتاب هيكس ما را به تعبيري در وضعيت غريبي قرار ميدهد. از اين جهت كه واقعا بديل فردگرايي و ليبراليسم چيست؟ به بيان نويسنده امريكايي، جمعگرايي و اقتدارگرايي كه مفاهيمي از قبيل عدم عقلانيت، تعارض و سوسياليسم را تلفيق ميكنند. هيچ يك از اينها لزوما به مفهومسازي يا پيادهسازي نازيسم منتهي نميشوند، اما آيا فرصتي هم براي خودشكوفايي انسان فراهم ميسازد؟
هيچ چنين باوري ندارد. شكوفايي فردي مستلزم فردگرايي، عقلانيت، كارسالاري، آزادي و سرمايهداري است. مثال نازيسم نشان ميدهد كه رد اين ارزشها، حتي به خاطر ايدهآلهاي بزرگ جامعه، به سرنوشت غمانگيز افراد و مردم بسياري منتهي ميشود. اينجا باز به مساله ايدهآلهاي ويليام جيمز ميرسيم. جيمز ميگويد كه گرچه پيجويي ايدهآلهاي فردي اهميت دارد، اما بايد توجه كرد كه آنها را بر ديگران تحميل نكنيم. ظاهرا هيكس هم همين خط را دنبال ميكند. كتاب وي نقدي صرف بر برنامههايي سياسي است كه آزادي افراد را به انقياد خير جامعه، ملت يا نژاد درميآورند. همزمان، هيكس ميداند كه افراد نيازمند چالشها، خطرات و موفقيت شخصي هستند. از آثار اين فيلسوف امريكايي چنين برميآيد كه كسبوكار، حوزهاي است كه افراد ميتوانند با اطمينان خاطر ايدهآلهايشان را پياده كنند.
كتاب نيچه و نازيها طيف گستردهاي از خوانندگان را مخاطب قرار ميدهد؛ يك فيلسوف فرهيخته، يك معلم دلسوز مسائل فلسفي يا يك دانشآموزي كه فكورانه ميانديشند، بيترديد اين كتاب را با علاقه وافر ميخوانند. چنين طيف وسيعي از خوانندگان بالقوه به اين معني نيست كه كتاب سطحي و كممايه است. برعكس، مطالعهاي عميق است كه ادبيات پژوهشي مقدماتي منسجم و ملاحظات دقيق نگارنده مويد آن هستند. قلم زدن درباره مسائل بهغايت پيچيده به شيوهاي واضح و متمايز كه درك مفاهيم مورد استفاده را تضمين كند، مهارت بزرگي است كه استفن هيكس به بهترين شكل از آن بهرهمند است.