پيوند فرهنگيان با رسانه
مهدي بهلولي، دبير وفعال رسانهاي در حوزه آموزش و پرورش سخنان خود را در اين نشست اينگونه آغازكرد: من مايلم بحث خود درباره «رسانه و آموزش و پرورش» را با يك يادآوري تاريخي در همين ارتباط آغاز كنم. در كتاب «پداگوژي، علم و هنر ياددهي- يادگيري از دوران باستان تا به امروز» كه يكي دو سال پيش توسط خانم دكتر فريده مشايخ به فارسي ترجمه شد درباره يكي از پداگوگهاي سرشناس فرانسوي به نام سلستين فرينه آمده است: « سلستين فرينه (1966 – 1896) به كودكان اجازه ميدهد تا شناخت و احساسات خود را در قالب «متون آزاد» بيان كنند و سپس در كلاس درس از اين مواد به عنوان تمرين، نه فقط در زمينه يادگيري نوشتن، بلكه به عنوان وسيله بيان فرديت و برقراري ارتباط با ديگران و سهيم شدن در ساختن دانش استفاده ميكند. براي بها دادن به اهميت و تسهيل ارتباطات، در كلاس درس اقدام به استقرار چاپخانه ميكند.
از اين پس، بعد از توليد يك متن، آن را چاپ و توزيع ميكند. سپس اين متون، جمعآوري شده و در قالب روزنامه مدرسه ارايه ميشود. » بحث اين است كه آموزش و پرورش و نوشتن پيوندي ديرينه و ناگسستني دارند و نوشتن نوعي شيوه يادگيري و ياددهي است. كسي كه مينويسد هم خودش ياد ميگيرد و هم به ديگران ياد ميدهد. اين كنشگر صنفي و مدني در ادامه سخنان خود افزود: اما چون وقت محدود است اين بحث را بيش از اين ادامه نميدهم و سخن را به واقعيتهاي آموزش و پرورش خودمان معطوف ميكنم. خوشبختانه هماكنون و با روي كار آمدن دولت يازدهم و گسترش ارتباطات فرهنگيان در فضاي مجازي، شمار معلمان نويسنده رشد چشمگيري يافته است. 12-10 سال پيش اينگونه نبود و در عرصه مطبوعات، تعداد كمشمارتري از معلمان بودند كه در زمينه آموزشوپرورش مينوشتند. در ميان فرهنگيان، افراد زيادي هستند كه نويسندهاند اما پيش از اين چندان شناخته شده نبودند. اين خودش مايه خوشحالي است و اگر من دچار نوعي نزديكبيني و خوشخيالي نشده باشم، ميتوانم بگويم در بحث «پيوند فرهنگيان با رسانه» به نوعي ما در سرآغاز فصل تازهاي بهسر ميبريم. مهدي بهلولي، در بخش ديگري از سخنان خود در نشست مدرسه اعتماد گفت: اما در ارتباط فرهنگيان با رسانه، دستاوردهاي بسياري نهفته است كه من تيتروار به آنها اشاره ميكنم و چون وقت نيست از توضيح بيشتر آنها ميگذرم: 1- رسانهها، با بخش بيشتري از مخاطبان خود ارتباط برقرار ميكنند كه كمكي است به انجام بهتر يكي از وظيفههاي اصلي رسانهها. 2- مسوولان كشور بهتر و بيشتر با انتقادها و ديدگاههاي فرهنگيان آشنا ميشوند. 3- فرهنگيان از خودباوري و اعتمادبهنفس بيشتري برخوردار ميشوند. 4- اين ارتباط عاملي است براي مطالعه و پژوهش بيشتر فرهنگيان. 5- فرهنگيان سخنان خود را سنجيده و انديشيدهتر بيان ميكنند. 6- اعتبار اجتماعي – انديشگي فرهنگيان بالاتر ميرود. 7- در كل ميتوان گفت عامل بسيار مهمي است براي رشد فرهنگيان و آموزش و پرورش. اين دبير فعال عرصه رسانه و صنفي در پايان سخنان خود گفت: اما دو نكته پاياني اينكه جنبش فرهنگيان، جنبشي صرفا نوشتاري نيست و نبايد تنها به رسانهها اكتفا كند و يك انتقاد هم به صفحه مدرسه دارم. ضمن سپاس از همه زحمتهاي دوستان، اين صفحه ميتواند از كيفيت بيشتري برخوردار شود. البته بايد همه شرايط را هم درنظر بگيريم.