امروز سالگرد درگذشت علامه محمدتقي جعفري است
مردي براي عقلانيت و تعامل
سيدجواد ميري٭
علامه اقبال لاهوري يك تقسيمبندي در حوزه انديشه دارد و معتقد است؛ انديشمندان، عرفا، حكما و انسانهاي بزرگ، دو دسته هستند. دسته اول آنهايي كه آثار قدم دارند و دسته دوم آنهايي كه آثار قلم دارند.
علماي صاحب آثار قدم، آنهايي هستند كه شيوه زيستشان به الگو و مرجع تبديل ميشود و آثار قلم، آنهايي كه آثارشان خوانده و ديده ميشود.
علامه محمدتقي جعفري، در هر دو دسته اين علما قرار ميگيرد. عالمي كه هم صاحب قدم است و هم قلم. اگر به شيوه زيست او نگاهي بيندازيم، نوع تعاملش با انسانها در تمام سطوح اجتماع و رويكردش به زندگي به گونهاي است كه حتي بعد از فوت هم ميتواند الگو باشد. رفتارهايش با كودكان، حيوانات، طبيعت، انسانها و حتي نوع تعاملش با حوزه قدرت هم الگوساز است. علامه جعفري در هيچ مرحلهاي از زندگياش از مواهب قدرت استفاده نكرده.
در روزهاي پس از انقلاب اسلامي و زماني كه امام خميني به او پيشنهاد ميدهد كه قوه قضاييه را در دست بگيرد و مديريت كند، پاسخ ميدهد كه من آدم فرهنگي هستم و كار فرهنگي ميكنم و مصداق بارز آن جملهاي ميشود كه آيتالله بهشتي گفتند: «ما شيفتگان خدمتيم و نه تشنگان قدرت». همزمان با اين سلوك شخصي، در آثار قلم هم علامه جعفري صاحب انديشه و تفكر است و بحثهايي كه مطرح ميكند در حوزه علوم انساني قابل تعامل و پرداخت است؛ بحث گفتوگوي تمدنها، آينده علوم انساني در عصر مدرن و... علامه محمدتقي جعفري را متمايز با ساير انديشمندان ميكند. علامه جعفري معتقد به شيوه تعاملي بود و عقلانيت در تعامل. در بحث و گفتوگو ميبينيم كه با تمام انديشمندان زمان خود گفتوگوهايي تعاملي را رعايت ميكند.
علامه جعفري با انديشمنداني از جهان غرب به گفتوگو مينشيند و چه با انديشمندان اسلامي و چه غيراسلامي گفتوگويي تعاملي و در امتداد انديشه ديگري را پي ميگيرد و نه در مقابل و ضديت آن. سبكي كه تجسم عقل تعاملي است. حتي در آثار هم ميبينيم كه در تفسير نهجالبلاغه، از داستايوفسكي، همينگوي، لائوتسه و.. . تفسير ميآورد و در مثنوي معنوي هم از گاندي و...
علامه جعفري به مولفههاي مشترك فرهنگي ميان انسانها در تمام زمانها و قرنها معتقد است و نام اين مولفه را «حيات معقول» مينامد.
مولفهاي كه ميگويد انسانها در جوهر خود مشتركند و در صور ممكن است كه مشابهت نداشته باشند، اما جوهر فرهنگي يكسان دارند و گفتمان و در رابطه با آن ديگري بايد به سمت مولفههاي معقول رفت و از دريچه تعامل به هستي نگاه كرد. اگر با همين نگاه تعاملي علامه جعفري به تمام مناسبات اين روزها نگاه كنيم؛ به مناسبات اجتماعي، سياسي، فرهنگي و... و از دريچه تعامل و عقلانيت اين رابطهها را بررسي كنيم، آنوقت است كه ميتوانيم در روزهايي كه چنددستگي و چندپارگي را در همه جهان ميبينيم، به انديشه و ايده نو برسيم. انديشه و ايدهاي كه از عقلانيت و تعامل ميآيد و ديگر هيچ.
٭استاد جامعه شناسي
و مطالعات اديان