بازار نفت پس از لغو تحريمها چه تغييري خواهد كرد؟
اما و اگرهاي نفتيگري سيك
گروه ديپلماسي| ايران اندك اندك براي بازگشت به بازارهاي جهاني آماده ميشود. شمارش معكوس براي برداشته شدن تحريمهاي ايران كه مرتبط با برنامه هستهاي بودند، آغاز شده است و سرمايهگذاران اروپايي و آسيايي يك به يك خود را به تهران ميرسانند. ايران ميگويد ميخواهد از وابستگي اقتصادي به نفت بكاهد و سياست درهاي باز براي سرمايهگذاري خارجيها در صنايع متفاوت را در پيش گرفته است. با اينهمه كشورهاي عربي به خصوص عربستان سعودي بيش از همه از بازگشت نفت ايران به بازارهاي جهاني نگران هستند. گريسيك، تحليلگر ارشد مسائل ايران و امريكا كه در دولتهاي فورد، كارتر و ريگان در امريكا در شوراي امنيت ملي اين كشور بوده است و بسياري او را معمار مديريت رابطه ايران و امريكا در روزهاي اول انقلاب هم ميدانند در تازهترين گفتوگوي خود (26 نوامبر 2015) ادعا ميكند كه با توجه به كاهش جهاني قيمت نفت، سرمايهگذاري در صنعت نفت ايران ديگر صرفه اقتصادي ندارد. متن اين گفتوگوي كوتاه كه در سايت «درباره نفت» منتشر شده به شرح زير است:
از منظر بازار جهاني انرژي، مهمترين تغييري كه بايد انتظار آن را داشت اين است كه پس از برداشته شدن تحريمهاي ايران، بالا رفتن ميزان توليد نفت ايران و ورود آن به بازار، چه تغييراتي ايجاد خواهد كرد؟
ايران بدون شك به سمت افزايش توليد نفت خود حركت خواهد كرد. اما با توجه به آنكه قيمتها در حال حاضر و حتي پيش از ورود ايران به بازار هم بسيار پايين هستند ورود ايران بيش از آنكه نقش مثبتي داشته باشد منفي خواهد بود. ورود نفت ايران به بازار ميتواند باعث پايين كشيده شدن بيشتر قيمتها شود و در نتيجه اين مساله مشكلات بيشتري ايجاد خواهد كرد. من اعتقاد دارم كه اين حركت ايران براي ساختن و گسترش دادن توليد نفت خود با حمايت چنداني در بازارهاي جهاني روبهرو نخواهد شد چرا كه قيمتها در حال حاضر به اندازهاي پايين هستند كه كسي تمايلي به سرمايهگذاري در اين حوزه ندارد. من فكر ميكنم كه اتفاق خاصي در آينده نزديك رخ نخواهد داد و حتي اگر قرار بر اتفاق خاصي هم باشد باز فكر نميكنم كه به سرعت ميسر باشد.
از منظر توليد انرژي، امريكا به سمت استقلال از واردات نفت حركت ميكند. اين اتفاق چه تاثيري بر رابطه واشنگتن و رياض خواهد گذاشت؟
من متقاعد شدهام كه با اين مساله نبايد اغراقگونه برخورد كرد؛ امريكا به عربستان سعودي به عنوان كشوري كه ميتواند موضعي منطقي در كنترل بازار نفت اتخاذ كند، نياز دارد. در خصوص بحثهاي سياسي كه اخيرا ميان دو كشور انجام گرفته و با وجود آنكه واشنگتن به استقلال در حوزه انرژي فكر ميكند و البته كه اين ميزان استقلال هيچگاه در گذشته هم به دست نيامده است بايد بگويم كه واشنگتن هنوز نياز دارد كه بر بازار جهاني نفت مشرف باشد. ساير كشورهاي جهان همه به نفت نياز دارند و بنابراين حمايت از عربستان سعودي هنوز مركز ثقل سياستهاي امريكا خواهد بود. آگاهي از آنچه كه در بازار ميگذرد براي امريكا از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است چرا كه هر چند سياستهاي انرژي در هر كشوري به دليل وضع سياستها توسط تكنوكراتهاي اين صنعت متفاوت است اما همزمان مسائل سياسي هم بسيار در اين خصوص تاثيرگذار است. ميخواهم خيلي صريح در اين خصوص صحبت كنم. به عقيده من، تا زماني كه تكنوكراتها عنان پرونده نفت را در اختيار دارند امريكا كاملا آرام خواهد بود. اما فكر ميكنم كه بهتر خواهد بود اگر يك نفر توجه آنها را به سمت ديگري كه مشغول فعاليتهاي جدي شدهاند و اتفاقا اين فعاليتهاي آنها به ضرر عربستان سعودي و منطقه خليج (فارس) است، جلب كند. ما جنگهاي داخلي جديدي را در خاورميانه به خصوص در يمن به راه انداختهايم كه به نظر من اشتباه بسيار فاحشي بوده است. اما اين مساله ارتباطي به سياستهاي نفتي آنها ندارد. اين دو مسائلي كاملا منفك و جدا از هم هستند و فكر نميكنم كه تقابلي با هم داشته باشند.
داعش بر بسياري از مناطق نفتي تسلط دارد و آنها را به منبع درآمدي براي خود بدل كرده است. فكر ميكنيد كه امريكا ميتواند براي متوقف كردن اين روند كار خاصي انجام دهد؟
سياست امريكا در قبال اين حركتهاي داعش در حال حاضر درست است. امريكا پالايشگاهها را بمباران و مسيرهاي حمل و نقل را تخريب كرده است. لولههاي انتقال را مسدود كرده و همچنين بر كشورهايي كه نفت داعش را خريداري كنند هم تحريمهاي جدي تحميل ميكند. امريكا تمام اين كارها را براي متوقف كردن فعاليتهاي نفتي داعش انجام ميدهد. من فكر ميكنم كه رقمي كه داعش از فروش نفت به دست ميآورد بسيار اندك و تقريبا ناچيز است. داعش براي تامين مالي خود كارهاي ديگري انجام ميدهد كه از جمله آنها ميتوان به آدم ربايي، مطالبه غرامت، فروش آثار باستاني در بازار سياه نام برد. من فكر ميكنم كه نفت، تامينكننده بخش بسيار ناچيزي از نياز مالي آنهاست چرا كه قيمت نفت، هم بسيار پايين است. داعش بايد نفت خود را به نصف قيمت بفروشد تا شايد مشتري خطرهاي حاشيهاي خريد آن را بپذيرد و به همين دليل درآمد داعش از فروش نفت بسيار كم است.