بررسي «كنارهگيري مشايي از سياست» يا «سياست مشايي»
شهرام شهيدي
خبر: اسفنديار رحيممشايي گفت در يك سال اخير براي ايجاد انسجام ميان احمدينژاديها براي هميشه از سياست كنار كشيدم. اگر جبهه پايداري و حزباللهيها به دليل نزديكي من با آقاي احمدينژاد از ايشان حمايت نميكنند من از همين امروز اعلام كنارهگيري از ايشان ميكنم.
تفسير يك: كنارهگيري از چيزي يك سال طول ميكشد. مثال: طلاق بين زوجين
تشكيك يك: اگر در يك سال اخير كنارهگيري كرده چرا ميگويد من از همين امروز كنارهگيريام را اعلام ميكنم؟
پرسش يك: احمدينژاديها كيستند و در كدام ردهبندي قرار ميگيرند؟ اگر تيم هستند تيمشان در كدام ليگ توپ ميزند؟ به شوت اعتقاد دارند يا پاسكاري؟ زير توپ ميزنند يا زير بازيكن؟ داور برايشان غش ميكند يا آنها براي داور؟ اگر تيم نيستند و دستهاند، دسته چندم هستند؟ دسته اول هستند يا نه؟
تست: علت عدم حمايت جبهه پايداري از احمدينژاد به علت نزديكي مشايي با احمدينژاد چيست؟
الف) حسودي، ب) رايحه خوش خدمت، پ) دوري از حواشي، ت) هر سه مورد
پرسش دو: اسفنديار رحيممشايي پس از كنارهگيري از سياست چه كار خواهد كرد؟
الف) مثل فوتباليستها كه پس از آويختن كفش به كسوت مربيگري در ميآيند مشايي هم مربي سياسي ميشود و به آموزش احمدينژاديها ميپردازد؟
ب) مثل برخي كارمندان دولت پس از بازنشستگي به مسافركشي روي آورده و در خط پاستور بهارستان دربستي كار ميكند؟
پ) مثل برخي ديگر از كارمندان دولت بعد از بازنشستگي به باغباني اهتمام ورزيده و به هرس بتههاي زايد ميپردازد.
پرسش سه: آيا امكان دارد ايشان بعدا از حرفش برگردد؟
الف) در علم سياست، همهچيز ممكن است و كار نشد ندارد.
ب) در علم آمار، احتمال انجام هيچ چيزي صفر نيست.
پ) در علم منطق، هر وقت آدم احساس كند اشتباه كرده عقل حكم ميكند حرفش را پس بگيرد.
ت) در علم تاريخ، انسان جايزالخطاست و ممكن است در گذشته خطا كرده باشد.
راه فرار: يك روز من برادر كوچكم را مسوول مرتب كردن اتاقم كردم. برادرم بعد از چند روز تحمل سختگيريهاي من فهميد كلاه سرش رفته و گفت من ديگر اين كار را نميكنم. به او گفتم اين طور نميشود. تو بايد استعفاي كتبي بدهي. استعفايش را نوشت. زير برگ استعفايش نوشتم «با استعفاي شما موافقت نميشود.» حالا احمدينژاد هم ميتواند بعدا بگويد مشايي از من كناره گرفت. من كه با كنارهگيرياش موافقت نكردم!