شليك كنگره به گردشگري ايران
در پساتحريم
حسن ارگي٭
همانگونه كه در خبرها نيز آمد مجلس نمايندگان امريكا روز سهشنبه گذشته به بهانه مقابله با تهديد تروريسم، طرحي را تصويب كرد كه در صورت تبديل به قانون، سفر افرادي كه اخيرا در يكي از چهار كشور ايران، عراق، سوريه و سودان حضور داشتهاند به امريكا را با محدوديتهايي مواجه ميكند. بر اساس اين طرح كه در مجلس نمايندگان به تصويب رسيده است هر شهروند غير امريكايي كه پيش از اين نياز به اخذ ويزا براي ورود به خاك ايالات متحده امريكا نداشته است، در صورت سفر به ايران، عراق، سوريه و سودان در خلال سال ۲۰۱۱ تا اكنون، بايد براي ورود به ايالات متحده امريكا درخواست اخذ ويزا بدهد. بر اساس اين طرح، شهروندان 38 كشور «دوست امريكا» كه مطابق قوانين اين كشور در حال حاضر بدون اخذ رواديد تا سقف 90 روز ميتوانستند وارد خاك امريكا شوند، در صورتي كه در پنج سال گذشته به ايران، سفر كرده باشند بايد براي اخذ ويزا اقدام كنند. از آنجايي كه بسياري از كشورهايي كه از اين امتياز برخوردارند، عضو اتحاديه اروپا هستند اين مساله در دو حوزه مبادلات اقتصادي اين كشورها با ايران و سفر گردشگران آنها ميتواند تاثيرگذار باشد.
اگرچه در بادي امر به نظر ميرسد كنگره در حال اتخاذ تصميمي درباره مسائل داخلي و امنيت اين كشور است اما اين تصميم كه با بهانه مقابله با تروريسم اتخاذ شده با علامتهاي سوال جدي مواجه بوده و به نظر ميرسد اهداف ديگري را دنبال ميكند، چرا كه اگر بنا بر نظر طراحان اين طرح هدف مبارزه با تروريسم بود بايد اتباع عربستان سعودي كه بيشترين تعداد افراد مداخلهكننده در عملياتهاي تروريستي به ويژه در خاك امريكا از جمله حمله 11 سپتامبر را برعهده داشتند يا ليبي، قطر و... بايد در صدر ليست قرار ميگرفتند اما نه تنها خبري از عربستان و اين كشورها نيست بلكه نام ايران در اين ليست به چشم ميخورد در حالي كه تاكنون حتي يك ايراني در عمليات تروريستي دست نداشته است. بنابراين به نظر ميرسد قانونگذاران امريكايي با ارايه اين طرح در پي از بين بردن منافع ايران از فضاي پسابرجام هستند. بهويژه منافع اقتصادي حاصل از رفع تحريمها كه ايران نيز حساب ويژهاي در اين باره باز كرده است. در اين رهگذر اين طرح از دو جنبه به ايران زيانهاي اقتصادي وارد خواهد كرد. ابتدا اينكه امريكاييها با ارايه اين طرح سعي ميكنند همچنان به فعالان اقتصادي اين پيام را بدهند كه كار كردن با ايران هنوز هم عادي نشده يا اگر فردي حاضر به كار كردن با ايران شد هزينههاي او براي ارتباط با ايران را بالا ببرند. شما در نظر بگيريد يك فعال اقتصادي چند مليتي كه طبعا سفرهاي بينالمللي بسياري دارد اگر به ايران سفر كند براي ورود به امريكا نيازمند اخذ ويزاست كه اين فرآيند براي اين فعالان وقت گير و اخلالكننده است. از منظر دوم اين طرح همچنين بهطور مستقيم صنعت گردشگري ايران پسابرجام را هدف گرفته است. بر اين اساس طبعا خيلي از گردشگران و به ويژه گردشگران حرفهاي در انتخاب بين ايران و امريكا به عنوان مقصد خود دچار ترديد خواهند شد. مگر اينكه هزينه و معطلي اخذ ويزاي امريكا را به جان بخرند. ايران به عنوان نخستين پيشنهاد سفر از سوي نشنال جئوگرافيك براي شهروندان انگليسي در سال ۲۰۱۶در ليست ۱۶ مقصد پيشنهادي است به نحوي كه در اين ليست واشنگتن در رده سوم قرار دارد. امريكا به خوبي دريافته است كه سازمان جهاني به مساله گردشگري- به هر گردشگر- به عنوان يك فرصت مينگردواز هر 11شغل يكي در صنعت گردشگري است؛ 9درصد توليد ناخالص داخلي كشورها (مستقيم، غيرمستقيم؛ و القايي)؛ و 6 درصد صادرات جهاني مربوط به گردشگري است؛ ارزش صادرات گردشگري سالانه 5/1 تريليون دلار است لذا يكي از بهترين راههاي ادامه مسير تحريمها تصويب چنين قوانيني براي شليك به صنعت دوباره جان گرفته گردشگري ايران در پساتحريم است. به نظر ميرسد با توجه به اينكه طرف مقابل متعهد به برنگرداندن تحريمها و عدم حفظ ساختار اين تحريمهاست دستگاه ديپلماسي بايد با پيگيري موضوع و در حد امكان از اهرمهاي موجود به ويژه در حوزه مسائل و مشكلات منطقهاي كه امريكاييها مجبور به جلب نظر ايران هستند به مقابله با اين مساله برخيزد زيرا تبديل شدن اين موارد به يك رويه ميتواند بخش زيادي از دستاوردهاي ايران از پذيرش محدوديتهاي موجود هستهاي بر اساس برجام را كان لم يكن كند.
٭ كارشناس ارشد علم اطلاعات و دانششناسي