• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3133 -
  • ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۵ آذر

استعاره و درك زمان

دكتر حسين شيخ رضايي ٭

در به‌كارگيري استعاره از راه تعامل دوسويه اطلاعات، معنايي ظاهر مي‌شود كه قابل فروكاهش به اجزاي اوليه نيست. از همين‌روست كه نمي‌توان از استعاره صرف‌نظر كرد؛ استعاره محتوا اضافه مي‌كند
فلاسفه تحليلي تا نيمه قرن بيستم، روي خوشي به استعاره نشان نمي‌دادند. يك تصور مبني بر اين بود، استعاره ارايه كلام است و هر حرفي را بتوان با استعاره گفت، بدون آن هم مي‌توان گفت؛ بنابراين ما براي علوم نياز به استعاره نداريم، مگر در آموزش آن و براي جلب‌توجه دانش‌آموز. اما طرح ديدگاه متعلق به قرن بيستم، مبني بر چگونگي معرفت‌بخشي استعاره، ضروري است. در اين ميان نگاه مكس بلك در باب استعاره، در شكل اصلي خود يا اشكال اصلاح‌شده‌اش بسيار پرنفوذ بوده است. نظريه وي را ديدگاه تعاملي مي‌گويند. او بيشتر بر جملاتي كه ساخت استعاري دارند (مثل الف، ب است، و مي‌دانيم الف، ب نيست) تمركز دارد. اين قبيل جملات متشكل از دو بخش‌اند؛ بخشي كه اصطلاحا موضوع اوليه ناميده مي‌شود و بخشي كه موضوع ثانويه نام دارد. به زعم بلك، ما در فهم استعاره اين گام‌ها را برمي‌داريم، تا از اين جمله افاده معنا كنيم.
هن، برخي اطلاعات مربوط به موضوع ثانويه را با توجه به سياق و بستر به‌كارگيري استعاره جدا مي‌كند؛ در قدم دوم، آنها را به موضوع اوليه منتقل مي‌كنيم. نكته جالب توجه در نگاه بلك، يك‌سويه نبودن انتقال اطلاعات است؛ عكس آن نيز رخ مي‌دهد و اين يكي از دلايلي است كه اين نگاه را تعاملي نام داده‌اند. قدم سوم؛ وقتي اطلاعات را از دو طرف انتقال بدهيم، معنايي از استعاره در مي‌يابيم كه اصطلاحا نو‌ظهور يا نوپديد است، به اين معنا كه قابل تقليل به اجزايش نيست. به اعتقاد بلك، در به‌كارگيري استعاره از راه تعامل دوسويه اطلاعات، معنايي ظاهر مي‌شود كه قابل فروكاهش به اجزاي اوليه نيست. از همين‌روست كه نمي‌توان از استعاره صرف‌نظر كرد؛ استعاره محتوا اضافه مي‌كند. بلك، تركيبات استعاري، شباهت‌هايي از‌پيش‌موجود را بيان مي‌كنند. برخي اوقات، استعاره تاكيد دارد، چيزهايي كه شبيه نيستند را شبيه ببينيم؛ شباهتي كه قبل‌تر به رسميت شناخته نشده و استعاره آن را ايجاد كرده است. بلك، در تبيين اين معنا مثالي طرح كرده است: ازدواج بازي دو سر برد است؛ يعني يك بازي كه برد كسي منجر به باخت ديگري نشود. در اين مثال، چيزهايي را كه از بازي مي‌دانيم، به ازدواج منتقل مي‌كنيم؛ به عبارتي ديگر، براي حوزه ازدواج كه كمتر مــي‌شناســيمش، بر اساس حوزه بازي كه احتمالا بيشتر مــي‌شناسـيمش، مدل مي‌سازيم و از خلال آن، ازدواج را مي‌نگريم. همچنين ديدگاهي در تقابل با ديدگاه بلك مطرح است. در اين ميان ديويدسون، نظري متفاوت ارايه كرده است. راي بلك بر اين بود كه استعاره بر معاني خاص تاكيد دارد؛ اما به‌زعم ديويدسون، استعاره‌ها هيچ معنايي جز معناي تحت‌اللفظي خود ندارند؛ بنابراين استعاره دروغ است (البته براي فهم دقيق اين مطلب نياز است فلسفه ديويدسون را بدانيم) . ديويدسون براي شرح كارايي استعاره، خود تعبيري استعاري دارد: استعاره به اين مي‌ماند، كه به يك‌باره سر فردي به جايي برخورد كند؛ در اين‌صورت توجه او به چيزي جلب مي‌شود. آنچه استعاره به آن توجه مي‌دهد، از سنخ جمله و گزاره نيست؛ همانطور كه يك عكس، ادراكي حسي را به ما منتقل مي‌كند. به عقيده وي، استعاره علت جلب ‌توجه ما به شباهتي مي‌شود.
 مي‌توانم به برخي جنبه‌هاي كاركرد استعاره در حوزه علوم اشاره كنم. علم تجربي، چون هر فعاليت بشري ديگر، براي بيان وجود خود از تعابير استعاري بهره مي‌جويد. فلسفه خود اين رويكرد را دارد. به عنوان مثال دكارت مي‌گويد: مي‌خواهم خانه فلسفه‌ام را بر زميني بنا كنم كه به اندازه كافي محكم است، بنابراين با شك آغاز مي‌كنم، زمين‌هاي سست را كنار مي‌زنم تا به سنگ محكمي دست يابم. دكارت روش شك كردن خود را در قالب استعاره بيان كرده است. يا فليسوف ديگري، فلسفه‌ورزي را به تعمير يك قايق وقتي كه بر آن سواريم، تعبير كرده است. اين رويكرد جز فلسفه در علوم نيز استفاده شده است. نكته مهمي كه در سال‌هاي اخير توجه آموزش‌دهندگان حوزه علم را به خود جلب كرده است، همين كاربرد زياد استعاره است؛ اعم از استعاره‌هاي مكتوب و استعاره‌هاي مجسم.
٭ عضو هيات علمي موسسه پژوهشي حكمت و فلسفه ايران

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون