آرايش سياسي پيش انتخاباتي در خبرگان و مجلس
كارزار خبرگان
جدال چهرهها
مجتبي حسيني/ با پايان فرآيند ثبتنام كانديداهاي انتخابات خبرگان رهبري و مجلس شوراي اسلامي، رقابت پيشا انتخاباتي جناحين سياسي كشور كليد خورده است. حالا تنها دو ماه مانده به موعود انتخابات، گرماي قوم سياستمدار براي ساماندهي كمپين انتخاباتي و ولوله درون جناحيشان براي سيادت سياسي، چه اصلاحطلب و چه اصولگرا دارد يخ زدگي سياست ورزي در كوچه و بازار را آب ميكند تا كم كم همهچيز براي برگزاري انتخاباتي حداكثري فراهم آيد. اهالي ميدان سياست ميدانند كه «انتخابات» دكمه تغيير است؛ دكمهاي كه به دست اكثريت رايدهندگان، جناحي را از عرش به فرش ميكشاند و جناحي ديگر را از حاشيه نشيني به متن ميآورد. چنين است كه آمران و عاملان جناحهاي سياسي براي آنكه از رقيب خود جا نمانند پاشنه كفشها را بالا كشيدند و با هر زحمتي كه بود مردانشان را براي اين دو انتخابات مهم
به صف كردند.
ثبتنام بيش از يكصد چهره سياسي مشهور وابسته به اصلاحطلبان، اصولگرايان و احمدينژاديهاي براي انتخابات مجلس و دوبرابر شدن تعداد نامزدي مجتهدين براي مجلس خبرگان رهبري از حوزه انتخابيه تهران به عنوان قطب نماي انتخابات، بيترديد شاهد مثالي شفاف براي دگرديسي فضاي سياسي ايران پس از انتخابات رياستجمهوري 92 و چندبرابر شدن اهميت اين دو انتخابات است. همين است كه كارگردانان دو جناح براي مجلس شوراي اسلامي و فقهاي سياستمدار براي مجلس خبرگان رهبري با ادراكي دقيق از وضعيت كشور، محبوبيت گفتمان و موقعيت اجتماعيشان براي پيروزي و موفقيت در اين دو مجلس، نقشهها كشيدهاند و صحنه بازي و نقشها را تقسيم كردهاند تا كه به ناگهان براي عبور از پل پيروزي گرفتار بادهاي سخت و سهمگين سقوطآور نشوند. هر چند حال و روز اردوگاه دو جناح سياسي براي اين دو انتخابات متفاوت است اما اين تفاوت دليلي نشده تا جناح برخوردار از مواهب قدرت با خوش باوري، ماندگارياش در قدرت را به باد حراج بسپارد و نتواند نسخهاي براي باطل كردن سحر واگراييهاي حقيقي درون جناحي خود پيدا كند. ماجرا براي اصلاحطلبان هر چند فرق ميكند اما آنها هم با پذيرش واقعيات ساختار سياسي ايران و تن پوشي قباي مصلحت و بستن ميثاق اتحاد، نشان دادند كه نميخواهند اراده و نيتشان براي بر سرگذاري تاج سيادت در پارلمان را به بخت و اقبال و اما و اگر هبه كنند. نگراني راستها البته بيشتر از نگرانيهاي اصولگرايان و اصلاحطلبان است. آنها ميدانند كه جداي از عقلاي قوم دو جناح، مردم كوچه و بازار هم ميخواهند لهجه و كردار سياسي آنان را با رايشان غلاف كنند. اينچنين است كه دلشورها بيش از هر زمان ديگري در دل افراطيها شور ميزند و نفسهايشان براي ادامه حيات سياسي به شماره افتاده.
با اين تفاسير اما هر سه جريان سياسي در دو انتخابات مجلس و خبرگان رهبري با اكثريت كانديداها به ميدان آمدند تا گام اول بازي سياسي را محكم برداشته باشند. هر چند در ميان سونامي ثبتنامهاي انتخاباتي در تهران، فقها و سياستمداراني سرشناس هم با انگيزههاي متفاوتي ترجيح دادند بازيگر انتخابات نباشند. انصراف محمدرضا باهنر و روحالله حسينيان از انتخابات مجلس يا نيامدن آيات واعظ طبسي و استادي براي خبرگان رهبري از جمله همين ترجيحهاي پر رمز و راز است كه شايد براي مدتي كوتاه اين رمز و راز سر به مهر باقي بماند.
غيبت و فقدان اين نام آشنايان را البته ورود چهرههايي جديد همچون سيدحسن خميني، محمود امجد، مقتدايي و ري شهري براي انتخابات مجلس خبرگان رهبري پر كردهاند. حالا با نيم نگاهي به اسامي كانديداهاي جناحها و همه آنهايي كه براي اين دو انتخابات آمدهاند ،ميشود گفت هر دو انتخابات مجلس و خبرگان، سه ضلع اصلي دارد؛ اصولگرايان و اصلاحطلبان . هر كدام از اين سه ضلع هم داراي كادر رهبري متفاوت، موقعيت و وضعيتي نامتجانس و راهبردها و نگرانيهايي غيرمشابه دارند:
انتخابات مجلس خبرگان رهبري
اصولگرايان و اصلاحطلبان تصميمگيري براي انتخابات خبرگان رهبري را به بزرگان خود واگذار كردهاند. با بررسي اسامي كانديداهاي انتخابات مجلس خبرگان جداي از برخي چهرههاي مستقل، مشخص است كه رقابت اصلي فقهاي سياستمدار در تهران ميان دو جريان به رهبري آيتالله هاشميرفسنجاني از يك سو و شيخ محمد يزدي و آيتالله مصباحيزدي از سوي ديگر خواهد بود. ورود سيدحسن خميني، بازگشت آيتالله اميني، نامنويسي مجدد حسن روحاني و ثبتنام چهرههايي همچون آيتالله محمود امجد و موسوي بجنوردي به همراه كانديداهاي ديگر مفروض به احراز صلاحيت ميتواند در آينده تركيب هياترييسه مجلس خبرگان رهبري را تغيير دهد. آيتالله هاشميرفسنجاني در انتخابات دور قبل هياترييسه مجلس خبرگان و در حالي كه آراي ماخوذه 73 عدد بود توانست 25راي كسب كند كه با ورود چهرههاي جديد و نزديك به وي در تهران و ديگر استانها احتمال افزايش پايگاه راي آيتالله هاشمي به بالاي 40 وجود دارد.
خبرگان دوره چهارم 86 نماينده داشت كه 9 نفر از آنها در طول دوران 10 ساله رحلت كرده و 6 نماينده فعلي اين مجلس هم براي مجلس پنجم خبرگان شركت نكردهاند و بر اين اساس مجلس جديد خبرگان متشكل از 88 نفر خواهد بود. بيترديد نزديكي بيش از 40 عضو مجلس خبرگان 88 نفره به هاشميرفسنجاني ميتواند موقعيتي متفاوت را براي آيتالله محمد يزدي و مصباحيزدي ايجاد كند. البته ثبتنام فقهايي همچون آيتالله رضا استادي و واعظ طبسي در اين انتخابات ميتوانست بر ضريب طراحي آيتالله هاشمي براي انتخابات خبرگان بيفزايد كه به هر دليلي اين دو فقيه نزديك به هاشمي اقدام به نامنويسي براي اين انتخابات نكردند.
اين آرايش سياسي انتخابات خبرگان در حالي است كه شنيده ميشود پس از ثبتنام سيدحسن خميني، اختلافات درون جامعه مدرسين حوزه علميه قم حدت و شدت بيشتري گرفته و تعدادي از اعضاي اين جامعه معتقد به قرار گرفتن نام آيتالله هاشمي، سيدحسن خميني و حسن روحاني در ليست انتخاباتي جامعه مدرسين هستند. در اين انتخابات، اصلاحطلبان از فهرست انتخاباتي هاشميرفسنجاني و اصولگرايان از ليست جامعه مدرسين حوزه علميه قم حمايت خواهند كرد. با توجه به محبوبيت سيدحسن خميني، مشاهده موج اجتماعي ثبتنام هاشميرفسنجاني در انتخابات رياستجمهوري 92 و كسب حداكثر آرا توسط حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري به نظر ميآيد اين سه روحاني سياستمدار بيشترين آراي رايدهندگان تهران را به خود اختصاص دهند. هاشميرفسنجاني در دوره چهارم انتخابات مجلس خبرگان با كسب 1 ميليون و 564 هزار و 197 راي موفق به كسب اكثريت مطلق آراي رايدهندگان شد. راي حسن روحاني در انتخابات رياستجمهوري در حوزه انتخابيه تهران 2ميليون و 385 هزار و 890راي بود كه با توجه به افزايش تعداد رايدهندگان وحضور راي اوليها ميشود اين گمانه را در نظر گرفت كه هاشمي و روحاني آراي بيشتري را در دوره جديد انتخابات خبرگان ازآن خود كنند.
انتخابات مجلس دهم
حال و هواي رقابت انتخابات مجلس دهم با انتخابات خبرگان پنجم متفاوت است. اما تنور اين انتخابات از سوي سه جريان اصلاحطلبان، اصولگرايان و خردهجريانهاي سياسي گرم خواهد شد. محافظهكاران و اصولگرايان در حالي پا به انتخابات مجلس دهم خواهند گذاشت كه بيش از هر زمان ديگري دچار واگرايي و اختلافات دروني هستند. نشانهها و صداي اين انشقاقها آنقدر اظهرمنالشمس است كه بزرگان و مديران اين جناح هم از سخن گفتن درباره آن ترس و واهمهاي ندارند. اگرچه طي هفته اخير و پس از تاييد و تكذيبهاي فراوان، علي لاريجاني بر اساس حكم آنچه تو فرمايي به همكاري با شوراي ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان تن داد تا يكي از گرههاي كور افتاده بر كلاف درهم تنيده اصولگرايي باز شود و اصولگرايان را براي رقابت انتخاباتي با اصلاحطلبان آماده و اميدوار كند. البته ثبتنام بيش از 60 چهره سرشناس اصولگرا جداي از ثبتنام وزراي احمدينژاد و ثبتنام مستقل چهرههاي اين جريان كار را براي ارايه ليست انتخاباتي شوراي انتخاباتي اصولگرايان دشوار خواهد كرد. چه آنكه جداي از جبهه پيروان خط امام و رهبري كه متشكل از 17 گروه اصولگراست ديگر احزاب اين جريان سياسي همچون پايداري، ايثارگران و رهپويان ولايت هم به دنبال سهم بيشتر از فهرست انتخاباتي 30 نفره اصولگرايان براي تهران هستند. مديران اين جناح جداي از اين فهرست بلندبالا بايد سهم علي لاريجاني، محمدباقر قاليباف و محسن رضايي را هم در نظر بگيرند كه با توجه به تجادل جدي ميان اصولگرايان به نظر ميآيد اعضاي شوراي ائتلاف انتخاباتي اصولگرايان به اين سادگيها نتوانند مكانيزمي براي انتخاب كانديداهاي نهايي خود براي ليست انتخاباتي تهران دست يابند. از دريچه نگاه السابقون اين جناح، اصولگرايان با اين شرايط ميخواهند خان سياست باقي بمانند هر چند ميدانند طبقه اجتماعي شان خلوتتر از هميشه و گفتمان سياسيشان مهجورترين دقايق خود را ميآزمايد. وضعيت اصلاحطلبان در مقايسه با اصولگرايان كاملا متفاوت است. اصلاحطلبان با تاسيس شوراي عالي سياستگذاري و واگذاري تصميمگيريها به اصلاحطلبان استاني توانستهاند نخستين گام را براي انتخابات مجلس دهم بردارند. اصلاحطلبان با انباشت تجربه 18 ساله پس از جنبش دوم خرداد و همه رنجهايي كه در اين سالها به جان و دل خريدهاند با ادراكي صحيح از موقعيت فعلي نيروي انساني جنبش اصلاحات (عناصر سياسي/ عناصر اجتماعي)، شناخت دقيق از مصايب پيش رو و اتخاذ راهكارها و راهبردهاي هوشمند و چندبعدي ميخواهند ازموانع بلند و محكم روبهرويشان براي بازگشت به عرصه قدرت عبور كنند. برايناساس استراتژي اصلاحطلبان براي تحقق اين هدف اتخاذ راهبرد «اجماع و اتحاد» بوده است. راهبردي كه محل وفاق و ميثاق همه نيروهاي سياسي-اجتماعي اصلاحطلب بوده و بدنه اجتماعي كثير اين جريان سياسي را اميدوارتر از هميشه كرده است.
آرايش انتخابات پس از احراز صلاحيتها
هرچند جناحين و نيروهاي سياسي مستقل ركورد ثبتنام در دو انتخابات خبرگان و مجلس شوراي اسلامي را شكستهاند و ميشود آرايش سياسي موجود را بر اساس ثبتنامها به دست آورد اما آرايش اصلي پس از احراز صلاحيتها به دست خواهد آمد. صحنه رقابت اصلي اين دو انتخابات اينگونه شفاف ميشود.