• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3433 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۶ دي

از نوكيسگي اقتصادي تا نوكيسگي فرهنگي

علي وراميني

 نبود عجب كه خنده نو‌كيسگي زند/ گل يك دو روز شد كه به زر دست يافته است
تا قبل از ديدن اين بيت كه از صائب تبريزي است فكر مي‌كردم نوكيسگي واژه‌اي مدرن در ادبيات اجتماعي ايران است و اين پديده به همراه سرمايه‌داري ناقصي كه وارد ايران شده، رخ داده است. اما مثل اينكه نوكيسگاني بودند كه 400 سال پيش فكر صائب را به خود مشغول كنند. نو‌كيسگي را امروزه و در فرهنگ ما وضعيتي قلمداد مي‌كنند كه فرد به لحاظ مالي در طبقه ثروتمندان قرار دارد و به لحاظ فرهنگي در طبقه پايين‌دستان. اما اين تعريف نه تنها سطحي و فاقد پيچيدگي‌هاي مستتر اين پديده است بلكه نوعي سويه سرمايه‌دارانه دارد كه طبقه ثروتمند را يك طبقه با فرهنگ متعالي از پيش متعين و طبقه فقير را هم تماما داراي فرهنگي سفلي و حقير مي‌داند. حال در اين مناسباتي كه سرمايه‌دارها فرهنگي متعالي دارند و فقرا فرهنگي سفلي يك عده هستند كه در جايي غير از چارچوب مناسبات سرمايه‌داري اصيل (به زعم خودشان البته!) به ثروتي دست يافته‌اند كه اين وضعيت آنها را بينابين اين دوطبقه نگه مي‌دارد. شايد بهتر باشد نوكيسگي را اينچنين تعريف كنيم كه افراد نوكيسه كساني هستند كه مناسبات اقتصادي‌شان و ارزش افزوده‌‌شان حاصل كارهاي توليدي يا پرداخت و بهره‌برداري از سرمايه‌شان نبوده است. اينان در مناسباتي به ثروت‌هاي بادآورده و ناگهاني دست پيدا كرده‌اند كه در پي نزديكي‌شان به لايه‌هاي قدرت يا تغيير و تحول‌هاي ناگهاني يك اقتصاد بيمار اين امر اتفاق افتاده است. نوكيسگي پيامدهاي منفي بسياري دارد، اما آنچه بيش از همه نمايان مي‌شود، رواج و اپيدمي شدن نوكيسگي در همه قشرهاست. تقريبا همه ما نوكيسه شده‌ايم.
 وقتي نوكيسگان اقتصادي به واسطه وضعيت اقتصاد كشور در سال‌هاي اخير زياد شد، مثل ويروس به جان همه افتاد. همه ما آخرين مدل‌هاي گوشي همراه را به هر زحمتي تهيه مي‌كنيم. گوشي‌هايي مي‌خريم كه چند برابر حقوق يك ماه ما است. بدون اينكه لحظه‌اي بينديشم آيا به اين دستگاه نياز داريم؟ يعني گوشي قبلي كارهاي ما را راه نمي‌انداخت؟ غير از اين است كه مي‌خواهيم گوشي جديدمان را در حلق خلق فرو كنيم و بگوييم ما هم از قافله عقب نمانده‌ايم؟ اين نو كيسگي ما فقط به مسائل مادي هم مربوط نمي‌شود. وضعيت فرهنگ و هنر ما هم همين است. در سطح پايين و افراد غير مشهور اين وضعيت اينچنين مي‌شود كه فرد به‌گونه‌اي خاص لباس مي‌پوشد كه خود را متفاوت از بقيه نشان دهد. فيلمي مي‌بيند كه ديدن آن براي او اصلا لذت بخش نيست اما براي اينكه در گعده‌هاي‌شان كم نياورد، مي‌بيند و هزار مثال ديگر.
 در سطح بالاتر اين وضعيت نو كيسگي به‌گونه‌اي ديگر و حاد‌تر رقم مي‌خورد. نوكيسگي فرهنگي در اين سطح را مي‌توان به آن پديده‌اي اطلاق كرد كه يك فرد بدون زحمت و پيمودن راهي، ناگهان در موقعيتي قرار مي‌گيرد كه شهرت و اعتبار كاذبي به دست مي‌آورد. در اين وضعيت فرد دچار تناقض شديد بين شيوه زيست، روحيات، اخلاقيات و موقعيتي كه در آن قرار دارد مي‌شود. از اين‌رو در رفتارهايش واكنش‌هايي نشان مي‌دهد كه كاملا متفاوت است با افرادي كه با طي زحمات فراوان، پله پله و در طي يك فرآيند به شهرت و محبوبيت رسيده‌اند. به نظر مي‌رسد اين وضعيت نوكيسگي تاثيرات مخرب‌تري نسبت به نوكيسگي اقتصادي داشته باشد. چرا كه در سطح پايين آن فرد از سويي به دليل اينكه توانايي به وجود آوردن اتفاقي در اين عرصه ندارد، هرچه تلاش مي‌كند كمتر مورد توجه اهالي جدي اين عرصه قرار مي‌گيرد و از ديگر سو با تناقضاتي كه بين شيوه زيست و خواسته‌هاي اصلي‌اش به وجود مي‌آيد دايم در يك وضعيت خودآزاري قرار مي‌گيرد. اما در سطح بالاي آن هم علاوه بر اينكه دو نتيجه منفي سطح پايين به شيوه‌هاي ديگر براي فرد بروز مي‌كند، جنبه منفي اجتماعي هم دارد، چرا كه عموم جامعه نمي‌دانند اين افراد با چه ساز و كاري به اين شهرت رسيده‌اند و تنها سطح قضيه را مي‌بينند. سطحي كه نه تنها الگوي مناسبي نيست بلكه مي‌تواند توجيه‌كننده بسياري از نادرستي‌ها و حركت‌هاي غلط براي به اصطلاح هواداران باشد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون