معاونان جوانان استانها در گفتوگو با «اعتماد» مطرح كردند
سهم جوانان از برنامه ششم، هيچ است
مسوولان ما چقدر جوانان را ميشناسند؟ اين سوال اگر پاسخي منصفانه داشته باشد ميتواند ريشه تمام مشكلاتي را كه جامعه جوان ما با آن روبهرو است، عيان كند. اينكه متوليان و تصميمسازان حوزه جوانان آشنايي چنداني با دغدغهها و مسائل ذهني جوانان ندارند و با تكيه بر كليشههايي كه سالهاست مورد توجه است سعي دارند تا مشكلات حوزه جوانان را حل كنند، يك نتيجه دارد و آن هم دوري هر روزه جوانان از جامعه و واقعيت روز آن و پناه بردن به يك مجازستان بزرگ است كه ميتوانند آن را بر اساس ايدهآلهايشان بسازند.
سالهاست كه مفاهيمي همچون ازدواج و اشتغال بر صدر مسائلي نشستهاند كه مرورشان تداعيكننده نام جوان است. هر بار سراغ جوانان را از مسوولان ميگيريم وعده حل مشكل اشتغال ميدهند و قول تسهيل ازدواج. اما اتفاقات ديگري ميافتد؛ اتفاقاتي شبيه ازدواج سفيد و بالا رفتن آمار طلاق و...
از زمان تصديگري محمدرضا رستمي به عنوان عاليترين مقام مسوول در حوزه جوانان، گفتمان تازهاي در وزارتخانهاي كه گويا نام جوانان را فقط يدك ميكشيد، شكل گرفت؛ گفتماني كه ميتواند اميدواركننده باشد. رستمي معتقد است براي آنكه به مسائل جوانان بپردازيم بايد آنها را بشناسيم، علايق و سرگرميهايشان را بدانيم و ببينيم كه در هشت ساعت اوقات فراغتشان چه فعاليتهايي را ترجيح ميدهند و بر اساس همانها برايشان برنامهريزي كنيم. اين نكته را ميتوان لابهلاي سخنان رستمي در تمام سخنرانيهايش پيدا كرد. اما با همه تاكيدي كه بر اين موضوع وجود دارد و گفتماني كه در وزارت ورزش و جوانان شكل گرفته و اميدواريهايي هم به فعالان اين حوزه بخشيده است، اين خط فكري هنوز خروجي قابل توجهي نداشته. هنوز آمارها نگرانكنندهاند. هنوز ميشنويم كه جوانان هر روز بيشتر از قبل در مرداب اعتياد فرو ميروند و تنها مسائلي كه در عمق آن مرداب برايشان مهم نيست ازدواج و اشتغال است. هنوز آمار طلاق پيشتاز است و ازدواج موفق تبديل به روياي خانوادهها شده و هنوز نميشود اين واقعيات را مطرح كرد. مسائل جوانان سالهاست كه در مرحله كتمان باقي مانده و هنوز هم مجالي داده نميشود تا چهره واقعي اين قشر از جامعه كه بر اساس آخرين آمار منتشرشده در سرشماري نفوس و مسكن، رو به كهنسالي گذاشته است، نشان داده شود و به مسائل آن به شكل واقعي پرداخته شود.
آمارها در مورد مشكلات و مسائل 35 ميليون جوان ايراني آنقدر مبهم و غيرقابل استناد است كه نميتواند تصويري دقيق از جامعه جوان ايران به دست بدهد، چه رسد به ارايه راهكار عملياتي براي حل مشكلات. يك روز كارشناسان ميگويند جوانان مشكل هويت دارند، اما هيچ راهكاري براي اين مشكل ارايه نميشود و اگر هم راهكاري ارايه شود آنقدر كلي و متعلق به قشري خاص است كه نميتواند در سطح يك كلانشهر پاسخگوي نيازها و مسائل جوانان باشد چه رسد به سطح كشور. با اين حال هنوز هم در معاونت ساماندهي امور جوانان تلاشها در اين راستاست كه اتفاقي نو در حوزه جوانان واقع شود و در همين راستا گردهمايي معاونان جوانان سراسر كشور در روزهاي ابتدايي زمستان در جزيره قشم برگزار شد. در اين گردهمايي محور جلسات برنامه ششم توسعه و قانون بودجه سال آينده بود. متوليان امور جوانان در سراسر كشور در مورد سهم جوانان در برنامه ششم توسعه به «اعتماد» گفتهاند و پيشنهاداتي هم در مورد احكامي كه ميتواند در اين برنامه براي جوانان در نظر گرفته شود، ارايه كردهاند.
مهمترين مطالبهاي كه متوليان امور جوانان كشور به اتفاق مطرح ميكردند، بسط و اصلاح ماده 41 قانون پنجم توسعه در برنامه ششم توسعه بود. بر اساس بند الف اين ماده كه در قانون برنامه پنجم درج شده بود: «دستگاههاي اجرايي و موسسات عمومي غيردولتي ذي ربط كه از بودجه عمومي دولت استفاده ميكنند، بر اساس منشور تربيتي نسل جوان و سند ملي توسعه و ساماندهي امور جوانان مصوب دولت ضمن ايجاد «برنامه ساماندهي امور جوانان» ذيل بودجه سنواتي خود از طريق ستادملي و استاني ساماندهي امور جوانان اقدامات لازم را جهت اجرايي شدن اين اسناد در طول سالهاي برنامه به عمل آورند.» اما در برنامه ششم اين بند به طور كلي حذف شده است و اين در صورتي است كه حتي در زمان اجراي قانون برنامه پنجم هم اين قانون توسط دستگاههاي اجرايي ذيربط اجرا نشد.
به زعم معاونين امور جوانان استانهاي مختلف يكي ازمهمترين مسائلي كه در اين حوزه وجود دارد، بحث بودجه است، به اين دليل كه بودجههايي كه براي استانها در نظر گرفته ميشود در اختيار ادارات كل ورزش و جوانان قرار ميگيرد و از آنجايي كه ورزش همواره بر موضوع جوانان سايه انداخته است، به همين جهت يكي از مسائل مطرح شده در اين گردهمايي، در نظر گرفتن رديف بودجه مستقل براي معاونت جوانان در استانها بود.
از طرفي به گفته رضا حجتي، مديركل مشاركتهاي اجتماعي وزارت ورزش و جوانان سرانهاي كه دولت براي هر جوان ايراني ميپردازد كمتر از 300 تومان در سال است.
در دومين گردهمايي سراسري معاونين امور جوانان در قشم در مورد سهم جوانان در پيش نويس برنامه ششم توسعه از متوليان امور جوانان سراسر كشور پرسيديم، تا ببينيم از دريچه نگاه آنان، مسائل مربوط به جوانان كه در مقاطع مختلف به عنوان سرمايههاي كشور از آنها نام برده ميشود، تا چه ميزان در ششمين برنامه توسعه كشور مورد توجه مسوولان كشور بودهاند.
رضا حجتي، مديركل مشاركتهاي اجتماعي وزارت ورزش و جوانان
سهم جوانان در برنامه ششم تقريبا نزديك به هيچ است. ما به اين موضوع اعتراض كردهايم و اعلام كرديم كه دولت اگر سهمي براي جوانان و توسعه اجتماعي، فرهنگي، ارتباطي و ادراكي جوانان در نظر نگيرد و حكمي را در برنامه ششم توسعه قرار ندهد در حق جوانان جفاي زيادي شده است. تا به امروز اساسا براي مشاركت جوانان و ازدواج و اوقات فراغتشان هيچ فكري نشده است و اگر در قانون برنامه ششم سهمي براي جوانان در نظر گرفته نشود، در پنج سال آينده هم وضع به همين منوال خواهد بود و تغييري ايجاد نخواهد شد. ما در بحث اشتغال و مسكن و ازدواج مشكلات اساسي داريم، اين مشكلات را اگر بگذاريم كنار مسائل و مشكلاتي كه جوانان در حوزه اجتماعي دارند، به ويژه مشاركت اجتماعي جوانان.
مشاركت اجتماعي جوانان تامين كننده سرمايه اجتماعي خواهد بود، مشاركت جوانان در جامعه فرداي كشور را خواهد ساخت، جوانان در مديريت آينده سهم اساسي خواهند داشت، در حال حاضر يك تقويت انزوا و فرديت افراطي و نوعي خودخواهي تشديد شده به جامعه جوان ما تزريق ميشود كه اين موارد براي انسجام و مديريت اجتماعي آينده بسيار خطرناك است. ما بايد به سمت تشكيل سرمايه اجتماعي و افزايش اعتماد و مشاركت و ايجاد روحيه همدردي و همكاري و همدلي در جامعه برويم و دولت بايد براين موارد هزينه كند، هر چند كه اختصاص بودجه براي تامين اين موارد هزينه نيست، بلكه سرمايهگذاري است. تمام دولتها بايد در حوزه اجتماعي سرمايهگذاري كنند. كشورهاي توسعه يافته كه مبتني بر اقتصاد آزاد هستند و به حداقل مداخله در حوزه اجتماعي قايل هستند، در اين زمينه سرمايهگذاري ميكنند و در بحث آموزشهاي اجتماعي توجهات ويژهاي دارند و اين سرمايهگذاري را از طريق آموزش و پرورش و آموزش عمومي انجام ميدهند.
ما پيشنهاداتي را براي برنامه ششم توسعه در حوزه مشاركتهاي اجتماعي و تقويت سازمانهاي مردم نهاد ارايه كردهايم.
توانمندسازي سازمانهاي مردم نهاد، ما ميخواهيم دولت در حوزه توانمندسازي اجتماعي جوانان و به ويژه توانمند سازي سازمانهاي مردم نهاد سرمايهگذاري كند. به نظر ميرسد افزودن همين يك بند و سرمايهگذاري در اين موضوع، بخش عمدهاي از نيازهاي اين حوزه را مرتفع ميكند. ما زماني كه ميخواهيم مداخله كنيم، ترجيح ميدهيم غذاي آماده را به زور در دهان جوان بگذاريم، در صورتي كه راه درست اين است كه به او كمك كنيم ياد بگيرد كه چطور نيازش را بيان كند و پيگير نيازش باشد و براي رفع آن تلاش كند. ما بايد سطح مداخلاتمان را به پايينترين سطح برسانيم. معتقدم كه بايد در حوزه توانمندسازي، دولت همكاري كند
به جوانان كمك كنيم و آنقدر توانمندشان كنيم كه خودشان حركت را آغاز كنند. دولت نبايد كار جامعه را به عهده بگيرد.
عليرضا كلانتري، معاون فرهنگي امور جوانان اداره كل ورزش و جوانان سيستان و بلوچستان
در برنامه ششم توسعه، حوزه جوانان خيلي كلي ديده شده است. ادغام حوزه جوانان و ورزش بزرگترين آسيب را به حوزه جوانان زد، متاسفانه در سالهاي گذشته اين حوزه برنامهمحور نبوده، همين برنامه پنجم توسعه با اشكالات زيادي مواجه شد. يكي از موضوعات خوبي كه ميتوانست در برنامه پنجم پا بگيرد و منجر به اتفاقات خوبي در حوزه جوانان شود، ماده 41 اين قانون بود، كه تقريبا هيچ اقدام موثر و مثبتي در راستاي اين ماده قانون برنامه پنجم صورت نگرفت. در صورتي كه همين يك ماده ميتوانست حوزه جوانان را در كل كشور به يك بالندگي برساند. اما اميدواريم كه در برنامه ششم نگاه ويژهاي به حوزه جوانان شود. از اين جهت كه پنجره جمعيتي باز شده است و اين را ميشود به عنوان يك نقطه قوت در نظر گرفت. كشور ما در حال گذار از
توسعه نيافتگي به توسعهيافتگي است و قطعا اين انرژي و پتانسيل جوانان است كه ميتواند در گذار از اين مرحله نقش موثري داشته باشد. حوزه جوانان بايد به دو يا سه بخش تقسيم شود، در حال حاضر گفته ميشود كه مشكلات جوانان اشتغال و ازدواج است، در صورتي كه ما به عنوان كساني كه در اين حوزه فعاليت ميكنيم، اين اعتقاد را نداريم. به اين دليل كه تعريف جوان تعريف درستي نيست. 14 تا 29 سال كه براي تعريف جوان در نظر گرفته شده، يك اشكال دارد. در سنين 14 تا 20 سال فرد مشكل ازدواج ندارد. اما اينها هم خواهند پيوست به گروه سني بالاتري كه اين مشكل را دارند. لذا فرهنگسازي بايد در اين سن آغاز شود. گروه سني بعدي 20 تا 24 سال است، كه اصولا درگير موضوع تحصيل و ازدواج و اشتغال هستند و يك گروه سني 25 تا 29 سال هم داريم كه شايد بشود به افراد در اين سنين لقب نسل سوخته را داد، به اين دليل كه ما اقدامات عملياتي چنداني نميتوانيم براي اين گروه سني انجام دهيم، چرا كه شخصيتشان ساخته شده و به اين گروه سني فقط ميتواند در حد يك مسكن درد كمك كرد. به نظر ميرسد در برنامه ششم بايد مهارت محور كردن تمام آموزشها در مقطع دبيرستان و دانشگاه ديده شود. مشكل اشتغال جوانان ما به اين برميگردد كه آموزش و پرورش مهارتي را به فرد آموزش نميدهد، چه الزامي وجود دارد كه همه افراد بعد از ديپلم وارد دانشگاه شوند؟ فرد ميتواند با مهارتي كه آموزش ميبيند زندگي خود را اداره كند، بخشي از مشكل ازدواج جوانان به مساله مالي برميگردد، وقتي فرد مهارتي داشته باشد ميتواند موضوع اشتغال و مساله مالي زندگياش را حل كند. لذا ما اعتقاد داريم برنامه ششم توسعه در حوزه جوانان بايد طوري طراحي شود كه مشكلات جوانان در برنامه هفتم و هشتم توسعه حل شود. در غير اينصورت برنامه ششم به تنهايي نميتواند در دل خود مسائل اين حوزه را حل كند بلكه بايد زمينه را مهيا كند تا در برنامه هفتم اقدامات عملي صورت بگيرد تا بتوانيم از اين بحران گذر كنيم. اميدواريم موضوع جوانان شعار نباشد و يك نگاه اساسي به اين حوزه شود، چرا كه شالوده نظام ما جوانان هستند.
رضا گل محمدي، مدير كل ورزش و جوانان استان البرز
بايد رويكرد جديتري نسبت به جوانان داشته باشيم. حركت كليدي در اين حوزه بحث مشاركت عمومي و پاسداشت حقوق شهروندي توسط جوانان است. معتقديم اگر اين نگاه ويژه به جوانان وجود نداشته باشد، برنامه ششم توسعه به عنوان يك زايمان ناقص اجتماعي صورت خواهد گرفت، بهطور حتم بايد نگاه جديتري به جوانان داشت. ما بايد به مطالبات جوانان نگاه مثبتي داشته باشيم.
كيفيسازي سمنها به نظر من بايد در برنامه ششم توسعه مورد توجه قرار گيرد. براي ما فقط تشكيل سمنها مهم نيست، نتايج اين تشكيل هم مهم است و قوام و بقاي سمنها با كيفيسازي حاصل ميشود. ما يك پيشنهاد به شكل عملياتي براي برنامه ششم داشتيم، آن هم طرح «هر سرباز يك مهارت بود، شايد در نگاه اول اين طرح قابل دستيابي به نظر نرسد، اما اگر براي دوسال خدمت سربازي يك جوان برنامهريزي كنيم و يك مهارت مشخص را به او آموزش بدهيم، كه وقتي اين دوره به اتمام ميرسد، فرصتي براي اشتغال خواهد داشت. دانشگاهها و مراكز علمي بايد پيشبينيهايي را انجام دهند و اعلام كنند در چه بخشهايي نياز وجود دارد، تا در دو سالي كه در اختيار داريم به جوان كه تمام عمر خود را در اختيار يك ساختار دولتي قرار داده است، مهارتي را در راستاي آن نياز آموزش دهيم. در صورتي كه چنين طرحي به انجام برسد، ما سربازاني خواهيم داشت كه علاوه بر كارت پايان خدمت يك مهارت را در حد تخصص آموزش ديده است و ميتواند با حمايت دستگاههاي مختلف از مهارت خود براي حل مشكل اشتغال استفاده كند.
مصطفي مرادي، معاون فرهنگي امور جوانان اداره كل ورزش و جوانان استان سمنان
چيزي كه ما از برآيند اوليه پيشنويس برنامه ششم داريم آنطور كه بايد و شايد به موضوع جوانان پرداخته نشده است. يك فرصتي در حال حاضر در اختيار ما قرار دارد كه بخواهيم به موضوعات مرتبط با جوانان بپردازيم، به اين دليل كه ميانگين سني جامعه ما از سنين جواني گذر كرده و به سنين 31 و 32 سال رسيده است و فربگي نمودار سني كشور ما از سنين جواني عبور كرده، اما هنوز هم به اين گروه سني نزديك است. البته ما در برخي مسائل ميتوانيم به افراد تا سن 35 سالگي هم عنوان جوان را قرار دهيم. آنطور كه پيشنويس برنامه ششم توسعه نشان ميدهد، به طور خاص به موضوع جوانان كه سرمايههاي نظام هستند پرداخته شده، اما اميدواريهايي وجود دارد كه اصلاحاتي در اين مورد صورت گيرد.
معضلي كه در حال حاضر داريم
عدم پيشبيني ساختار مناسب ساماندهي امور جوانان در كشور است كه بعد از ادغام سازمان ملي جوانان و سازمان تربيتبدني، حوزه جوانان مورد ظلم واقع شد، اينكه توليگري جوانان ذيل يك وزارتخانهاي قرار گرفت كه تمركزش روي موضوع ورزش است، تقريبا همه متفقالقولاند كه اين ادغام اشتباه بوده و به نظر من مهمترين كاري كه در برنامه ششم در حوزه جوانان بايد صورت گيرد اين است كه بايد تعيين تكليف شود و براي ستادهاي ساماندهي ابزار اجرا و پشتوانه اجراي مصوبات ايجاد كنند. ما مشكلات ساختاري داريم، اما از طرفي در بحث ستادي هم ميبينيم كه آنطور كه بايد و شايد دستمان باز نيست. اگر قرار است در حوزه جوانان كاري انجام شود، ستاد ساماندهي بايد در برنامه ششم به صورت ويژه مورد توجه قرار بگيرد، اختيارات و اعتبارات در اختيارش قرار بگيرد كه ما بتوانيم بگوييم كه اين ستاد به عنوان عاليترين مرجع تصميمگيري و سياستگذاري در حوزه جوانان ميتواند اقدامي را تعريف كند كه به عمليات منجر شود. مصوبات فعلي جلسات ستاد ساماندهي محدود شده به مصوبات توصيهاي، بايد اين را بپذيريم كه توصيه دردي را از جوانان دوا نميكند.
محمود متقي، معاون امور فرهنگي و جوانان استان گلستان
برنامه ششم هنوز ابلاغ نشده و در حال تدوين است. ما انتظاراتي را كه در حوزه جوانان از دولت داريم به صورت مكتوب به معاونت ساماندهي امور جوانان ارايه داديم. پيشنهاد داديم مواردي را كه در برنامه پنجم توسعه قرار داشت در برنامه ششم تفويض شود و موارد ديگري هم در راستاي حمايت از جوانان در موضوعات مختلف در برنامه ششم در نظر گرفته شود كه هر كدام از دستگاههاي اجرايي كه متولي موضوع خاص امور جوانان هستند بتوانند با استفاده از ظرفيتهاي قانوني اقداماتي را كه بايد در زمينه جوانان انجام دهند به سرانجام برسانند.
ماده 41 قانون پنجم توسعه به صراحت اعلام كرده است كه كليه دستگاههاي اجرايي موظفند برنامهاي را تحت عنوان ساماندهي امور جوانان در ذيل بودجه سنواتي خودشان داشته باشند كه متاسفانه بر اساس بررسيهاي انجامشده فقط چهار دستگاه وزارت ورزش و جوانان، سازمان تبليغات اسلامي، وزارت فرهنگ و ارشاد و سازمان صدا و سيما نسبت به اجراي ماده 41 قانون برنامه پنجم توسعه اقدام كردهاند. انتظاري كه ما داريم اين است كه اين ماده در برنامه ششم هم قرار بگيرد و اصلاحاتي روي آن صورت بگيرد. درست است كه دستگاهها در اجراي اين قانون كوتاهي كردند، اما ما انتظار داريم كه اين ماده به همراه اصلاحات و به شكل كاملتر در برنامه ششم توسعه در نظر گرفته شود كه كليه دستگاههاي اجرايي اعتباري را براي ساماندهي امور جوانان در راستاي وظايف سازماني خودشان داشته باشند. وزارت ورزش و جوانان در حوزه جوانان مسووليت رصد كردن را دارد، تصديگري اين حوزه يك فعاليت فرا بخشي است، فقط وزارت ورزش و جوانان مسووليت اين حوزه را ندارد. اين وزارتخانه مسووليت هماهنگي و رصد كردن حوزه جوانان را دارد و ابزار قانوني آن ستاد ساماندهي امور جوانان است.
مهران قاسمي، معاون فرهنگي و امور جوانان استان قزوين
در برنامه ششم ما به طور مشخص در يك بند به بحث جوانان پرداخته شده است. توقع حوزه جوانان حتما بسيار بيشتر از اين بود و همه همت و تلاش مجموعهاي كه به جوانان مربوط است در اين راستاست كه اين پيشنويس تغيير كند. دولت يازدهم متكي به جوانان و انرژي جوانان بوده و هست، امابا توجه به ظرفيتي كه در حوزه جوانان وجود دارد، اين ميزان توجه به اين حوزه در برنامه ششم اصلا قابل قبول نيست.
مشكلات سخت افزاري جوانان كاملا روشن است، اشتغال و مسكن و ازدواج مشكلات سخت افزاري جوانان است. اما مشكلات نرم افزاري را نبايد دست كم گرفت، مشكلاتي مثل آسيبهاي اجتماعي و طلاق و اعتياد و خشونت در جامعه رو به افزايش است، و بايد در حوزه جوانان اين موارد را هم در نظر بگيريم. مشكلات سخت افزاري و
نرمافزاري بايد در كنار هم مورد توجه قرار گيرند. اگر ما بخواهيم وام ازدواج را افزايش دهيم و در بحث آسيبهاي ازدواج ورود پيدا نكنيم، شايد دردسرهاي بيشتري برايمان ايجاد كند. به نظرم بايد مشكلات و آسيبهاي اجتماعي در برنامه ششم ديده شود و روي پيشگيري اين مشكلات تاكيد شود.
ما در حوزه جوانان نتوانسته ايم يك نهاد ساختارمند و قدرتمند مستقل ايجاد كنيم. و اين يك مشكل بزرگ است، ما براي فعاليتهاي جوانان بايد يك نهاد مستقل داشته باشيم. ما نياز به اين داريم كه مثل ابتداي انقلاب يك مسووليتهايي را به جوانان واگذار كنيم و باور كنيم كه جوانان ميتوانند از پس مسووليتها بر بيايند.
هاشم اسماعيلي، معاون فرهنگي و امور جوانان استان گيلان
با توجه به برنامهريزيها و جلسات متعددي كه برگزار شد و همچنين با توجه به تجربه برنامه پنجم، به نظر ميرسد اتفاقات خوبي در برنامه ششم براي حوزه جوانان بيفتد، به شرطي كه اتفاقات و فضاهايي كه در برنامه پنجم توسعه قرار داشت در برنامه ششم تقويت شود. هم در رابطه با ماده 41 و هم ماده 43 قانون برنامه پنجم توسعه مقداري فشارها بر دستگاههاي نظارتي و دستگاههاي ديگر بيشتر شود، خصوصا با مديريت برنامه و بودجه.
يكي از بحثهايي كه به نظر نياز است كه در برنامه ششم توسعه در نظر گرفته شود، اختصاص رديفهاي مستقل براي حوزه جوانان است. در قانون برنامه پنجم توسعه، ساماندهي امور جوانان را داريم، اما شفافيت موضوعي ندارند، به دليل اينكه بودجه مستقلي در نظر گرفته نميشود، اين شفافيت هم وجود ندارد. اگر بودجه مستقل براي اين موضوع لحاظ شود هم سازمانهاي نظارتي وارد كار ميشوند و هم فعاليتها شفافتر ميشوند.
دولت بايد به طور مستقيم به امور جوانان ورود پيدا كند
محمدرضا رستمي٭
در مورد ميزان حضور حوزه جوانان در برنامه ششم توسعه، ما انتظار داشتيم نحوه ورود و حضور جوانان در همه بخشهاي تخصصي مشخص شود. بهطور مثال در حوزه IT و فضاي مجازي كه مرتبط با وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات است، خوب بود كه با توجه به اينكه غالب كاربران و توليدكنندگان محتواي اين فضاها جوان هستند، يك تعريف مشخصي در سند برنامه و احكام اين وزارتخانه در مورد جوانان قرار ميگرفت. يا در حوزه صنعت و تجارت با توجه به اينكه جامعه ما جوان است و اقتصاد پويا و اقتصاد مقاومتي هم الزاما از طريق مشاركت جامعه جوان قابل دستيابي است، بايد نقش و جايگاه جوانان را در اين حوزهها دقيقتر و شفافتر ميتوانستيم ببينيم. اما موضوعي كه در حال حاضر بهطور شاخص در سند برنامه و احكام پيشنهادي وجود دارد عمدتا به مشاركت اجتماعي جوانان با رويكرد توانمندسازي جوانان براي حضور و نقشآفريني شان در عرصههاي مختلف بيشتر توجه شده است. شايد با توجه به تغييري كه ما در اين دوره برنامه ششم با آن مواجه هستيم كه اسناد و برنامه در هر كارگروهي بهطور فعال قرار شده است كه ادامه پيدا كند و پيشنهادهاي جديد در طول دوره برنامه ششم به آن اضافه شود، اصلاحات و تغييرات مورد نظر هم اعمال شود، شايد اين فرصت خيلي خوبي باشد كه ما در روند اجراي برنامه ششم اين وضعيت نقش و جايگاه جوانان را در همه جايگاههاي برنامهاي دقيقتر و شفافتر كنيم. ما در حال حاضر تلاشمان بر اين است كه يك حكم مناسب براي حمايت از سمنهاي جوانان در برنامه ششم توسعه داشته باشيم. در اين حكم ميخواهيم حمايت از برنامههاي اجرا شده توسط سمنهاي جوانان توسط همه دستگاههاي دولتي، اين را به عنوان يك حكم انتظار داريم در برنامه ششم آورده شود و بر اساس آخرين پيگيريها به نظر ميرسد كه اين اتفاق خواهد افتاد. در مورد ماده 41 قانون برنامه پنجم توسعه، دولت و سياستهاي كلان كشور مخالف با تصديگري دولت در بخشهاي مختلف است. به همين دليل با ماده 41 كه موضوع ساماندهي امور جوانان را مطرح ميكرد، در برنامه ششم مخالفت شد. هر چند كه موضوع ساماندهي امور جوانان مسالهاي است كه دولت بايد بهطور مستقيم در آن ورود پيدا كند و بحث تصديگري در بخشهاي مختلف آن به خصوص حوزه اجتماعي آن يك ضرورت است، اما با اين رويكرد مخالفت شد به همين دليل پيشنهاد جايگزيني كه ما داديم، تصميم بر اين شد كه به جاي برنامه ساماندهي امور جوانان حمايت از برنامههاي سمنها در برنامه ششم قرار بگيرد كه كارها به خود جوانان واگذار شود، كه اگر اين حكم مصوب شود، حكم مترقيتري نسبت به حكم موجود در برنامه پنجم است.
٭معاون ساماندهي امور جوانان، وزارت ورزش و جوانان