حالا نوبت تغيير فرهنگ زيستمحيطي است
محمد درويش٭
طبيعت ايران چند سال است كه روند قهقرايي آغاز كرده؟ 10 سال! 20 سال؟ 50 سال؟ يكصد سال؟ يا بيشتر... چند سال است كه در اين سرزمين ديگر ردي از ببر هيركاني نميتوان يافت؟ از نيستي شير يالكوتاه ارژن چند دهه ميگذرد؟ اينها را گفتم كه خود را گول نزنيم و مپنداريم كه اگر تحريمها برداشته شود، اتفاق خارقالعادهاي قرار است در محيط زيست ايران رخ دهد و مثلا ديگر كسي با افتخار در كنار لاشه خونآلود يك قوچ يا آهو به دوربين لبخند نزده و عكس يادگاري نميگيرد! ديگر مردم مقاومت نكرده و در سهشنبهها ميكوشند تا از خودرو شخصيشان استفاده نكنند! ديگر در فريدونكنار و سرخرود و هورالعظيم كشتار پرندگان مهاجر رخ نخواهد داد! ديگر در اروميه همچنان شاهد مقاومت در برابر محدوديت كشاورزي ناپايدار نخواهيم بود! نه! محيط زيست ما تا زماني كه ما تغيير نكنيم، تغيير نخواهد كرد و تغيير ما هم در گرو دانايي و حكمراني مطلوب و يك سامانه كارآمد مردمسالار است. و دقيقا از اين منظر ميتوان دلخوش داشت كه با رفع كامل تحريمها و آشتي ايران با كره زمين، بتوان شاهد اقتدار دوباره سازمان حفاظت محيط زيست بود، بتوان آرام آرام روند تبديل بلوط به زغال را در زاگرس متوقف كرد و بتوان مخالفان تنفس جنگل را واداشت تا به هيركاني چون يك موزه ملي و جهاني بنگرند و پايان بهرهبرداري از چوب را همانگونه كه چيتچيان پايان عصر سدسازي را اعلام كرد، اعلام كنند. راست آن است كه ايرانيان به دانايي و مديريت سازگار با طبيعت نياز دارند و اميدوارم با باز شدن درها و تبادل سزاوارانهتر اطلاعات و برخورداري از فناوريهاي نوين، بتوانيم جريانهاي كاهنده كارايي سرزمين را در كشور متوقف كرده، به سمت استحصال انرژيهاي نو، به ويژه خورشيدي و بادي حركت كرده و خودروهاي هيبريد را جايگزين خودروهاي موجود كنيم. انشاءالله.
٭ مديركل دفتر آموزش و مشاركتهاي مردمي سازمان محيط زيست