گفتوگو با ژاله صامتي
درباره نقشش در
«آخرينبار كي سحر را ديدي»
48 ساعت بيداري براي بازي در
يك سكانس
ژاله صامتي، بازيگر سينما، تئاتر و تلويزيون، فعاليت هنري خود را با حضور در فيلم «دت يعني دختر» به كارگرداني ابوالفضل جليلي، آغاز كرد. سابقه بازي در 14 فيلم سينمايي و 9 مجموعه تلويزيوني را دارد. وي پس از چند سال دوري از بازيگري سينما با «آخرينبار كي سحر را ديدي» ساخته فرزاد موتمن در نقش مادري كه فرزندش را گم كرده دوباره به پرده نقرهاي بازگشت. گفتوگويي با صامتي درباره چالشهاي اين نقش داشتيم.
در «آخرين بار كي سحر را ديدي» نقش طاهره مادر سحر را بازي ميكني. بهنظر خودتان بازي شما در اين نقش تا چه اندازه باورپذير بوده است؟
من بازيگر هستم و هرآنچه در توانم بود، انجام دادم. از موضع تماشاگر بايد ديد تا چه اندازه نقش را باور كرده و بهنظرش من باورپذير بودهام. تلاش كردهام در حد توانم نقش مادري كه بچهاش گم شده، زندگي عجيبي دارد و وقتي براي پرداختن به خودش ندارد را به گونهاي بازي كنم كه باورپذير باشد. طاهره در اين فيلم زني از طبقه متوسط جامعه است كه فقط سكوت كرده و هميشه به فرزندان و همسرش سرويس ميدهد اما نميداند كجا هستند و چه ميكنند. يعني بيشتر از وظايف مادري و همسرياش چيزي نميداند. شايد 90 درصد افراد همطبقه او همينطور باشند. چنين زناني ستون خانواده هستند و اگر نباشند خانواده از هم ميپاشد اما خيلي منفعل هستند و براي همين از جزييات زندگي فرزندانشان چيزي نميدانند.
چگونه به نقش مادر در اين فيلم يعني همان «طاهره» با تمام اين ويژگيهايي كه گفتيد، دست يافتيد؟
بازي من از ابتدا تا انتهاي فيلم يكدست است. من در اصل بازيگر تيپيكالي نيستم و همه نقشهايم شخصيت دارند. از همينرو تمامي نقشهايم با من هستند و زندگي ميكنند تا روزي كه آن نقش و آن فيلم تمام شود. پس از پايان فيلم با آن نقش خداحافظي ميكنم. پيش از آغاز فيلمبرداري هم آرام آرام با نقش جلو ميروم تا در نخستين پلان دستم ميآيد كه بايد چطور با اين نقش كنار بيايم و در نهايت تا آخر فيلم آن را دنبال ميكنم.
يكي از سكانسهاي تاثيرگذار بازي شما سكانس پزشكي قانوني است. از نگاه خودتان بازي در آن سكانس و چالشهاي آن چگونه بود تا بتوانيد به آن بازي برسيد؟
براي سكانس پزشكي قانوني 48 ساعت نخوابيدم و تمام مدت فكر ميكردم در پزشكي قانوني چه اتفاقي ميافتد. بعد از پايان بازي در آن سكانس تازه متوجه شدم 48 ساعت بهخاطر آن نخوابيدهام. ذهنم بهشدت درگير آن بود. اما بهطوركلي پيشبيني نميكردم كه در هر صحنه چه اتفاقي ميافتد و چگونه بايد بازي كنم؛ بلكه به شرايط نقش فكر ميكردم تا وقتي در صحنه قرار ميگرفتم. طاهره فيلم «آخرينبار كي سحر را ديدي» تنها جايي كه فرياد ميزند در پزشكي قانوني است. همان وقتي كه براي شناسايي جسدي ميرود كه دخترش نيست. اما براي سكانس آخر در كنار ديوار ايستاده بودم و به آن مادر فكر ميكردم. در پايان فيلم طاهره بهتزده ميشود و ديگر حتي فرياد هم نميزند. خيلي به اين نقش و جزييات بازي آن فكر كرده بودم و حتي سكانس آخر و بازيام در آن سكانس را در خواب هم ديده بودم و ميدانستم بايد چطور بازي كنم. چراكه طاهره به عنوان يك مادر در انتهاي اين فيلم دو فرزندش را از دست ميدهد.
فيلم «آخرين بار كي سحر را ديدي» فيلمي در ژانر پليسي با پسزمينه اجتماعي است. به عنوان يكي از بازيگران اين فيلم ساخت چنين فيلمهايي را چقدر ضروري ميدانيد؟
در اين فيلم نقش من چندان وارد بخش جنايي و پليسي نميشود؛ چراكه در حاشيه اين جريان هستم. اما واقعيت اين است كه بهنظرم پرداختن به چنين موضوعاتي خيلي ضروري است. ما در اين فيلم با معضلات اجتماعي روبهرو ميشويم كه گاهي فقط يكي از اين معضلات ميتواند به تنهايي چندين خانواده را درگير كند. به عنوان مادري كه داراي فرزند هستم هميشه چنين خطرها و معضلاتي را حس ميكنم و ميدانم كه وجود دارد. بهويژه اينكه در قشر متوسط روبه پايين هميشه حرف و حديث اطرافيان و ديگران خيلي در زندگيها تعيينكننده است. وقتي ميتوان از چنين موضوعاتي نگفت كه جامعه 100درصد به سمت و سويي برود كه به حريم خصوصي افراد احترام بگذارد.
تجربه بازي در نقش مقابل سيامك صفري به عنوان پدر سحر چگونه بود؟
پيشتر در تئاتر و در چند فيلم ديگر با سيامك صفري همبازي بودهام. مانند نمايش «جنگير» كوروش نريماني. هرچند نقشها متفاوت و «جنگير» كار كمدي بود. تجربه بازي در مقابل صفري همانند كارهاي ديگرم با ايشان جالب بود. هر دو ميدانستيم در ارتباط با نقشمان چه ميخواهيم انجام دهيم و در كل همكاري خوبي بود.
و سخن آخر درباره بازي در فيلم «آخرينبار كي سحر را ديدي»؟
اين نقش را خيلي دوست داشتم؛ چراكه بهنظرم حرف بسياري از زنان كشورمان است. همه تلاشم را كردم اين نقش را همانطور كه هست بازي كنم. همه عوامل تيم عاشقانه كار كردند. نكته حاشيهاي اين ماجرا اينكه «آخرينبار كي سحر را ديدي» يكي از فيلمهاي خوششانس اين روزها بوده كه آدمهاي حرفهاي و عاشق را دور هم جمع كرد. در حالي كه از يك سوم نخست فيلم به بعد ديگر تداركات توليد نداشت. به اين دليل كه تهيهكننده و سرمايهگذار به تعهداتش عمل نكرد و همه تعهداتش را زيرپا گذاشت. بدون آنكه دستمزد عوامل را پرداخت كند اما همه تا روز آخر فيلمبرداري عاشقانه كار كردند.