• ۱۴۰۳ جمعه ۲۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3459 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۱۷ بهمن

فيلم بازيگران، نه فيلم كارگردان

 پيام رضايي/ «ابد و يك روز» نه فيلم كارگردان، كه فيلم بازيگران آن است. اگر هم قرار باشد امتيازي براي كارگردان آن در نظر بگيريم بايد اين امتياز را براي بازي بازيگران فيلم به او داد. «ابد و يك روز» دنباله تعدادي از فيلم‌هاي سال‌هاي اخير سينما، نظير برخي آثار كاهاني است كه ظرفيتي دراماتيك را در طبقه «فرو دست» كشف كرده‌اند. مواجهه با اين طبقه غالبا در دو سطح روي مي‌دهد. اول تاكيد بر وجه ناتورال زندگي در اين طبقه، دوم برجسته كردن وجهي از طنز در اين طبقه كه اغلب به عنوان نوعي روش بقا بازنمايي مي‌شود. ساخته سعيد روستايي تلاش دارد تا با برگزيدن منظري ميانه و بي‌طرف هر دو نگاه را در خود داشته باشد. با اين همه فيلم حرف تازه‌اي ندارد. فضا و اتمسفر فيلم را پيش‌تر در آثار ديگري ديده‌ايم. دكوپاژ و كارگرداني اثر نيز نكته قابل تامل و درخوري ندارد. فيلمنامه‌ اثر نيز بيش از آنكه مبتني بر روايت قصه باشد، سعي دارد تا در ديالوگ‌نويسي مخاطب را تحت تاثير قرار دهد و جابه‌جا حرف‌هايي را در دهان شخصيت‌هايش مي‌گذارد. (به ياد بياوريم ديالوگ‌هاي شخصيت پريناز ايزديار را وقتي به استيصال مي‌رسد، يا مونولوگ نويد محمدزاده را وسط حياط). با اين همه ديالوگ‌ها در بخش‌هاي طنزآلود كار موفق‌ترند تا بخش‌هاي تلخ و ناتورال فيلم. نكته ديگري كه به‌شدت به فيلم ضربه زده است نگاه فيلمساز به خانواده افغاني فيلم است. اين نگاه كه با تساهل مي‌توان رگه‌هايي از نژادپرستي را در آن ديد، به شكلي غيرمستقيم (و البته مستقيم شبيه آنجايي كه مي‌فهميم پيمان معادي واقعا از داماد پول گرفته است) و با ايجاد فضا، حسي ناخوشايند را از حضور اين خانواده ايجاد مي‌كند. آنها با ماشين و لباس‌هايي از طبقه ديگر پا به اين خانه مي‌گذارند و بي‌آنكه نشاني از شادماني وصلت را در چهره يا حرف‌هاي‌شان داشته باشند، دختر را همچون متاعي با خود مي‌برند. اوج اين نگاه را در سكانسي كه پريناز ايزديار در ماشين ميان داماد و خواهر داماد قرار گرفت مي‌توان ديد. با همه اين حرف‌ها نمي‌توان بازي‌هاي درخشان فيلم را ناديده گرفت. هرچند تجربه نشان داده است بازيگران نقش‌هاي طبقه متوسط، وقتي در يك خرق عادت نقش‌هاي طبقه فرودست را بازي مي‌كنند، بازي جلوه‌گري ارايه مي‌دهند. بازي پيمان معادي تاثيرگذار است. پريناز ايزديار غافلگيركننده است. نويد محمدزاده هر چند آشناست اما مخاطب را درگير مي‌كند. اما هر «فيلم» يك كليت است. كليتي كه بازي، دكوپاژ، موسيقي، فيلمنامه و همه‌چيز را با خود دارد. «ابد و يك روز» آشكارا به بازيگرانش مي‌بازد. بسياري«ابد و يك روز» را پديده جشنواره دانسته‌اند. فيلمي كه سعيد روستايي 26 ساله آن را ساخته است و اين 26 سالگي را به عنوان گواهي بر كيفيت آن مي‌دانند. اما اورسن ولز هم «همشهري كين» را در 26 سالگي ساخت، «قيصر» هم در 27 سالگي كيميايي ساخته شد و سينماي ايران را تحت تاثير قرار داد. ساخت فيلم در اين سن بيش از هر چيز معلول اعتماد تهيه‌كننده است. پس اگر ستايشي هست بايد براي سعيد ملكان باشد كه به سعيد روستايي اعتماد كرده است. قطعا اين فيلم نويد كارگرداني با آينده درخشان را مي‌دهد، اما ساخته سعيد روستايي يك فيلم معمولي خوش‌ساخت است كه در توفان فيلم‌هاي طبقه متوسط و با بهره‌گيري از گروه بازيگران قدرتمندش، متفاوت جلوه مي‌كند. «ابد و يك روز» پديده نيست و كاش كار را براي سعيد روستايي سخت نكنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون