• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3459 -
  • ۱۳۹۴ شنبه ۱۷ بهمن

نه همين لباس زيباست نشان آدميت

محمدمهدي دادگو*

از دوران بسيار دور اصل علم و فرهنگ و هنر اين سرزمين امر «ظاهر» را بي‌اهميت و توجه به «باطن» را مبناي داوري مي‌دانستند. رفتارهاي اجتماعي كنوني جامعه شرايط ديگري را فراهم آورده است كه «ظاهربيني» مبناي ارزيابي است و شعري كه در تيتر استفاده شد  را چنين مي‌‌خواند: (نه! همين لباس زيباست، نشان آدميت) شيوع ضدفرهنگ «ريا» نيز از شعبات همين توجه به امر «ظاهر» است.من در اين نوشته سر آن دارم كه با همكاران ارجمندم در عرصه سينماي‌مان اعم از مولفان و فن‌سالاران و قلم به دست‌هاي سينمايي و به ويژه بازيگران هنرمند سينماي ايران مواردي را طرح كنم:
«سينما» هنري است صنعتي كه از مجموعه «ما» برمي‌خيزد. در اين ميدان «من» جزيي جدانشدني از كل «ما»ست درصد مشاركت با هم، با «رعايت» احوال جمعي و مبتني بر «اخلاق حرفه‌اي» به نتيجه مشترك «محصول سينمايي» مي‌رسد.سال‌هاست در كل جامعه شهري ما، موضوع «ظاهر» به صورت افراط و تفريط محل منازعه است. از سويي «افراط» در خودنمايي و متفاوت جلوه كردن ظاهري به ويژه به وسيله جوانان (كه در هر صورت نمايش جزيي از خصلت‌هاي جواني است) مستمرا جلوه مي‌كند و از سوي ديگر ضابطان اجراي مقررات رعايت «اخلاقيات ظاهري» با شيوه ثابت و قديمي «برخوردي»، كنترل «ظواهر» را پي مي‌گيرند. آيا هيچ‌كدام از طرفين اين منازعه به نتيجه‌اي رسيده‌اند؟ ظاهر جامعه چنين نمي‌گويد. چرا؟ پاسخ‌‌ها را اهل نظر مي‌يابند.عامه مردم – و حتي خواص غيرهنري – فرهنگي- سينما را از پرده نقره‌اي مي‌شناسند و آنان كه به نمايندگي سينماي ملي آشناي عامه‌اند، «بازيگران»اند. هر بازيگر سينما به جز «من» نمايندگي «ما»ي سينما را بر دوش دارد. بازيگران مشهور نزد مردم حق دارند زندگي خصوصي داشته باشند و حرمت حريم شخصي‌شان بايد رعايت شود. بديهي است كه «شخصيت سينمايي» با «شخصيت فردي» بازيگران مي‌تواند متفاوت باشد. بازيگر سينما وقتي در نقش مشهور شخصيت سينمايي‌اش در جامعه قرار مي‌گيرد ناچار است رعايت «ما»ي سينما را متوجه باشد. البته عامه علاقمند است فرصت زندگي شخصي «هنرمند» را از او بگيرد. انواع شايعات و داوري‌هاي ناعادلانه بر هنرمندان و كل سينماي كشور از همين محل ظهور مي‌كند.بازيگران شاخص سينماي ما، ازاين دست داوري‌ها قطعا بسيار رنج‌كشيده‌اند و مي‌كشند. به هر حال او در ويترين بزرگ سينما نشسته و نورها بر او تابانده شده است، اين شرايط ايجاب مي‌‌كند كه براي رعايت احوال «ما»، «من» شخصي‌اش را محدود كند.آراستگي، زيبايي و نظافت از شاخصه‌هاي «هنرمند» است اما مسلم است كه كشاندن آن به ظواهر غريبه نمايش با هدف «متفاوت» بودن كار اهل هنر نيست.نمي‌توان از اين واقعيت جدا شد كه بسياري از جوانان از نوع «ظاهر» اهل نمايش الگوبرداري مي‌كنند. برخي نشريات و سايت سينمايي و... هم با گرم كردن تنور مد لباس و مسابقه افزايش رقابت در «تفاوت‌هاي ظاهري» اين ورطه را خطيرتر كرده‌اند.آنچه در طبيعت مراسم سينمايي – به‌خصوص غربي – وجود دارد با فرهنگ ما نسبت ندارد. «تجارت و اقتصاد» با دست‌اندازي به موضوع‌ «سينما» و بهره‌برداري از بازيگران مرد و زن سينما به طراحان لباس و زيورآلات و... ديگر عرصه‌هاي تجاري فرصت مي‌دهد كه «شهرت» را مبناي تجارت ميلياردي كنند. حال در كشور ما، با فرهنگ و مشرب ذاتي‌اش چگونه مي‌توان حتي در حد كاريكاتور اين گونه شيوه را باب كرد.ظاهر هنرمند ايراني بايد آراسته، زيبا و جذاب باشد، «متفاوت» بودن به پوشش غريبه و تقليدي نيست. چنين فعلي خلاف آمد شأن هنري و توجه و شيفتگي به «من» است و فراموش كردن «ما». اميد كه همه اهالي سينماي ايران از «من» رها شوند و به «ما»ي سينماي‌مان بينديشند.تفاوت خودمان را در رقابت منعكس در محصولات‌مان (فيلم‌هاي سينماي ايران) جست‌وجو كنيم و اصل براي‌مان قضاوت و اقبال مردم باشد. ان‌شاءالله. *مدير سينمايي و  كارشناس سينمايي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون